فیلم/ اعتراف عاشقانه مریم حیدرزاده با آخرین شعر خود از جنس دیوانگی/من دختر پاییز و آبانم...دیوانه ات هستم و می مانم ...
ویدئوی جدیدترین شعر عاشقانه مریم حیدرزاده با عنوان "من دختر پاییز و آبانم" منتشر شد. این اثر از جنس احساس و دیوانگی را در ادامه مشاهده کنید.
شعری که دلها را لرزاند: اعتراف عاشقانه مریم حیدرزاده
مریم حیدرزاده ، شاعر و نویسندهای که سالهاست با قلم توانمندش جایگاهی ماندگار در دل مخاطبانش پیدا کرده، بار دیگر با شعری سرشار از احساس و عشقی عمیق تمام نگاهها را به سمت خود جلب کرد. آخرین اثر او که به تازگی منتشر شده، نه تنها یک شعر ساده نیست، بلکه اعترافی عاشقانه از جنس پاییز است که دل هر شنوندهای را به لرزه میآورد.
دختری که پاییز را زندگی میکند
مریم حیدرزاده، متولد 29 آبان 1356 و اصالتا از شهر عقدا در استان یزد، سالها پیش در نتیجه چند عمل جراحی نابینا شد. اما این موضوع نه تنها مانع او نشد، بلکه تحولی بزرگ در زندگیاش ایجاد کرد. او که به شهر زادگاهش افتخار میکند، با اشعاری ساده و دلنشین توانسته است پاییز و حال و هوای آبان را در کلماتی جادویی جای دهد. حیدرزاده در جدیدترین شعرش به وضوح اعلام میکند که پاییز، نه تنها فصل او، که بخشی از وجود اوست.
اعترافی جنونآمیز از دل شاعرانه
در بخشی از این شعر که با صدای خود شاعر به اشتراک گذاشته شده، میشنویم: "من دختر پاییز و آبانم... دیوانهات هستم و میمانم." این جمله نه تنها بیانگر اوج احساسات شاعر است، بلکه پرده از جنبهای دیگر از دنیای او برمیدارد؛ دنیایی که عشق در آن هر حد و مرزی را میشکند. شاید همین جملات است که اشک را به چشمان مخاطبان میآورد و احساسات آنان را تا عمق جان تحت تأثیر قرار میدهد.
ویدئویی که احساسات را برمیانگیزد
در کنار این شعر احساسی، ویدئویی با صدای دلنشین مریم حیدرزاده همراه شده است. صدایی که در عین لطافت، پر از اشتیاق و قدرت است و اشعار را به زبانی گویا و شنیدنی به مخاطبان منتقل میکند. شنیدن این اعتراف عاشقانه حالتی کمنظیر از همذاتپنداری را در هر شنوندهای ایجاد میکند.
مرورگر شما از پخش ویدئو پشتیبانی نمیکند.
اخرین اثر خانم مریم حیدر زاده
من دختر پاییز و آبانم
من دختر پاییز و آبانم دیوانه ات هستم و می مانم
طوفان ترین طوفان اگر باشد من قایقم را خوب می رانم
چشمم به تو چشمم به نقاشیست
دارم برایت شعر می خوانم
ان مرد در باران تویی حالا که خوانده بودم در دبستانم
تو حافظ من شمش و مولانام
توبوستانم تو گلستانم
حام به حالت بستگی داره
دلتنگ باشی رو به پاینم
من دختر پاییز وآبانم
دیوانه ات هستم و می مانم
طوفان ترین طوفان اگر باشد من قایقم را خوب می رانم
ارسال نظر