30 زن تهرانی عاشق مرد هزار چهره شدند + فیلم گفتگو با خبیث ترین خواستگار !

به گزارش اختصاصی رکنا، چندی پیش با دستور قضایی پرونده ای در اختیار  پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت  مبنی بر کلاهبرداری مرد جوان از چندین زن تهرانی و فریب آنها با وعده ازدواج که همه زنان را عاشق خود کرده بود. کارآگاهان با انجام اقدامات فنی و پلیسی مرد شیاد را در کمترین زمان ممکن شناسایی و بازداشت  کردند .

جزییات بازداشت خواستگار فریبکار

سرهنگ کارآگاه گودرز داوری رییس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران  در خصوص این پرونده کلاهبرداری بزرگ با اتهام اغفال زنان تهرانی به خبرنگار رکنا گفت: اوایل سال جدید پرونده ای با عنوان جعل و کلاهبرداری از مقامات قضایی برای رسیدگی و شناسایی متهم به پایگاه سوم پلیس آگاهی ارجاع داده شد که در همان دقایق اولیه ماموران تحقیقات خود را برای یافتن مخفیگاه این کلاهبردار حرفه ای آغاز کردند .

وی در ادامه با اشاره به این موضوع در زمان انجام تحقیقات با تماس تلفنی یکی از شاکیان پرونده مبنی بر یافتن آدرس متهم به پلیس آگاهی افزود: ماموران پلیس به سرعت خود را به آدرس اعلام شده رساندند و زمانی که او با طعمه جدیدش در حال پیاده روی بود او را بازداشت و روانه زندان کردند.

رییس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران ادامه داد :  از شروع تحقیقات تا کنون حدود 32 زن از وی به عنوان جعل، کلاهبرداری و فریب با وعده ازدواج شکایت کرده و مبلغی حدود 700 میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است.

گفتگو با خواستگار میلیاردی

چند سال دارید؟

43 سال

به چه جرمی بازداشت شدید؟

جعل اسناد و کلاهبرداری و اغفال خانم ها

شیوه و شگردت در اغفال زنان چه بود؟

با عنوان اینکه در یک شرکت معتبر سهام دار هستم و از وضعیت مالی خوبی برخوردارم زنان را راضی می کردم تا پول یا پس اندازشان را به امید افزایش سود بعد از مدت زمان کوتاهی به آنها برگردانم اما وقتی زمان بازپرداخت نمی توانستم پول آنها را تهیه کنم با زن دیگری آشنا شده و با وعده ازدواج و جلب اعتماد او به همان روش پولش را گرفته و به زن قبلی می دادم و ارتباطم را به سرعت قطع می کردم.

از چه روشی سوژه هایت را پیدا می کردی؟

یا ازدوستان قدیمی ام بودند یا از صفحات مجازی مثل اینستاگرام آنها را پیدا کرده و طرح دوستی می ریختم و بعد از قول و قرار با آنها وعده ازدواج و خواستگاری می گذاشتم.

با خانمی که نامزد بودی در چه سالی آشنا شدی ؟

سال 97 به صورت رسمی با او آشنا شدم و به خواستگاری اش رفتم و قرار شد بعد از مدتی با هم ازدواج کنیم اما وقتی پول در آوردن از این راه برایم سود داشت و پول بیشتری به دست می آوردم تصمیم گرفتم همین مسیر را ادامه بدهم، برای همین مدت زمان رابطه ما طولانی شد و در همین مدت هم با چند نفر دیگر رابطه برقرار کردمو پول به جیب زدم.

از این راه چقدر پول به دست آوردی؟

700 میلیارد تومان

در طول این مدت این خانم ها مدارک شناسایی برای تایید هویتت نمی خواستند؟

خیر، آنهابه طور کامل به من اعتماد داشتند

همدست هم داشتید؟

خیر تنها بودم

شغل اصلی تو چیست؟

نقشه کشی ساختمان

فرزند چندم خانواده هستی  پدر و مادرت در قید حیاط هستند؟

فرزند سوم ، پدر و مادرم فوت کرده اند.

از لحظه بازداشتت برایمان تعریف کن؟

با نامزد جدیدم در یکی از خیابان ها شمال تهران در حال پیاده روی بودیم که گویا یکی از شاکیان مرا دیده بود و بعد از تعقیب و گریز آدرسم را پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت.

از نامزدت خبر داری؟

خیر، وقتی فهمید که من چه کسی هستم از من جدا شده و هرگز به دیدنم نیامد.

مواجهه خواستگار میلیاردی با زنان عاشق پیشه

در اتاق جعل و کلاهبرداری پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران چندین زن جوان در حال پیگیری پرونده شان بودند، آنها که حالا برای اولین بار با هم رودر رو شده بودند تازه متوجه شدند که با هم دوست، فامیل  یا نسبت دوری دارند و این مرد شیاد از همین طریق اعتماد آنها را جلب می کرد .

این مرد کلاهبردار با ظاهری آراسته گویی هیچ خلافی را مرتکب نشده است با اعتماد به نفس وقتی بین آنها قرار گرفت با بیان اینکه پولشان را باز می گرداند سعی در جلب رضایت آنها بود که شاید بازهم بعد از آزاد شدن به دنبال سوژه های جدیدتر و پولدارتری بگردد که خوشبختانه هیچکدام از این شاکیان راضی به رضایت نشدند.

 

گفتگو با شاکیان پرونده

تمام افراد داخل اتاق با این عنوان که او در سال های قبل وقتی با نامزد اولش قول و قرار عاشقانه و ازدواج گذاشت وارد خانه و زندگی آنها شده بود ، به آنهایی که با هم آشنا بودند به عنوان دریافت پول و افزایش سود و درآمد بیشتر آنها را رازی به پول دادن می کرد و آنهایی که با دیگران غریبه تر بودند و نامزدش را نمی شناختند وعده ازدواج می داد.

به گفته یکی از شاهدان او تقریبا با 30 خانم طرح دوستی و وعده ازدواج داده بود و از هر کدام از مبالغی مانند از 70 میلیون تا 700 میلیون گرفته و حتی یک ریال هم پس نداده است. در این جریان من کارگاه تولیدی ام را از دست دادم، دیگری که کارمند بانک بود اخراج شد، آن یکی همسرش از قصه فوت کرد و آن یکی پول پدر شوهرش را از دست داد.

او کاملا با جلب اعتماد ما به عنوان عضوی از خانواده آدمای معتبر و معروف باعث شد او را در جمع خانواده مان راه دادیم و این باعث ضررمان شد.

 

 

 

وبگردی