ایران تا 5 سال آینده در آستانه فاجعه انرژی / ایران هفتمین مصرف کننده انرژی جهان است اما فقیرترین!

به گزارش رکنا، ایران با بحران جدی در تمام حامل های انرژی مواجه است و طبق گفته کارشناسان اگر تغییرات اساسی در سیاست‌ های انرژی حاکمیت ایجاد نشود، ایران در آینده‌ ای نزدیک با یک فاجعه انرژی مواجه خواهد شد. دکتر سیدهاشم اورعی، استاد برجسته دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران در مصاحبه پیش رو با خبرنگار رکنا به بررسی وضعیت بحرانی انرژی در کشور پرداخته و با بیان علل این بحران و راهکارهای برون‌ رفت از آن، معتقد است که سیاست‌ های غلط دولت، ارزان بودن انرژی در کشور، مصرف بی‌ رویه، هدررفت انرژی، مافیا و قاچاق سوخت از جمله عوامل اصلی این بحران است که اگر با این عوامل مقابله نشود، در عرض 5 سال با ابر بحران انرژی مواجه خواهیم شد.

تا 5 سال آینده با ابر بحران مواجه خواهیم شد

سیدهاشم اورعی در ابتدا گفت: در تابستان که هوا گرم می شود همه تمرکزها معمولا بر انرژی الکتریکی یا برق است و زمستان که هوا سرد می شود همه به دنبال کسری گاز و مشکلات ناشی از کمبود گاز هستند اما واقعیت این است که با کمال تاسف مسئله بحران انرژی کشور در تمام حامل های انرژی مطرح است و کشور در همه بخش ها گرفتار ناترازی به سر می برد.

تابستان با کمبود برق مواجه هستیم و زمستان با کمبود گاز و تعطیلات تابستان و نوروز با کمبود بنزین. در زمستان گاز کم می آوریم و به جای گاز به نیروگاه ها گازوئیل و مازوت می دهیم اما واقعیت این است که حدود 5 سال آینده اگر با این فرمان حرکت کنیم، به صورت همزمان در همه حامل های انرژی دچار ناترازی یا کمبود خواهیم شد و دیگر نمی توانیم برای این ابر بحران اقدام خاصی انجام دهیم.

اورعی با بیان اینکه مشکلات مربوط به امسال یا سال گذشته نیست و سالیان سال است که به این وضعیت دچار هستیم، گفت: مسئولین در این سالها برای اینکه جامعه به صورت فراگیر با مشکل ناترازی انرژی کشور از جمله برق آشنا نشود و نفهمد تقریبا تمام کسری را بر دوش صنعت انداختند اما امسال دیگر نتوانستند آن روش را ادامه دهند. زیرا هم اکنون ما دچار ناترازی فزاینده در بخش برق هستیم و اگر سال گذشته میزان کمبود برق روزانه 12 هزار مگاوات بود، امسال تابستان به  18 هزار مگاوات در روز رسیده است و به دنبال افزایش میزان کمبود برق، کسری آن به بخش خانگی هم رسیده است و مردم متوجه این مشکل شده اند.

وی با بیان اینکه آگاه شدن مردم نکته مثبتی است، گفت: ما تا ابد نمی توانیم مسئله ناترازی حامل های انرژی کشور را از مردم پنهان کنیم. ما در اثر سیاست های غلط، کشور را با یک ابر چالش مواجه کردیم و هیچکس نمی تواند ادعا کند که هم اکنون در حوزه انرژی به کوچه بن بست نرسیده ایم.

اورعی در پاسخ به این سوال که چرا به این کوچه بن بست رسیده ایم، گفت: آمار و ارقام طی چهل سال اخیر حاکی از آن است که پیوسته میزان افزایش مصرف انرژی از میزان افزایش جمعیت بسیار بالاتر بوده است. به عبارت دیگر ما در این چهل سال بیشتر انرژی مصرف نکردیم بلکه بدتر انرژی مصرف کردیم. زیرا میزان تولید ناخالص داخلی کشور متناسب با میزان افزایش مصرف انرژی و میزان افزایش درآمد کشور رشد نکرده است.

سهم ما از اقتصاد جهان کمتر از نیم درصد است اما هفتمین مصرف کننده انرژی در جهان هستیم

استاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه ما طی 4 دهه بیشتر انرژی مصرف نکردیم بلکه بدتر انرژی مصرف کردیم، گفت: کار به جایی رسیده است که امروز هفتمین مصرف کننده انرژی در جهان هستیم و شش کشور اول آمریکا، چین، روسیه، هندوستان، برزیل و ژاپن هستند که از ما بیشتر انرژی مصرف می کنند اما پرسش مهم این است که جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی ما و این کشورها چگونه است؟ آیا اقتصاد ملی ما هم هفتمین اقتصاد جهان است؟

وی در ادامه افزود: تولید ناخالص داخلی جهان 105 هزار میلیارد دلار است و سهم تولید ناخالص داخلی ایران از این رقم حدود 400 تا 450 میلیارد دلار است. در واقع سهم اقتصاد ایران از اقتصاد جهان، 42 صدم درصد، یعنی کمتر از نیم درصد است و این در حالی است که ما هفتمین مصرف کننده انرژی دنیا هستیم. به عبارت دیگر ما به هیچ روشی نمی توانیم توجیه کنیم که چرا به این نقطه رسیدیم و در چنین شرایط بدی به سر می بریم.

دولت به دلالی و بنگاهداری انرژی اصرار دارد

اورعی در تشریح مواردی که در حل مسئله انرژی کشور باید به آنها توجه ویژه داشته باشیم، گفت: نخست، دولتی بودن انرژی در کشور است. با کمال تاسف تقریبا بخش انرژی کشور به طور کامل در اختیار دولت است. یعنی دولت ارباب است و ملت رعیت هستند و سهم مردم تقریبا ناچیز است. در حالی دولت در حوزه انرژی بر دلالی انرژی اصرار دارد که نقش دولت بنگاهداری نیست. وزارت نفت و وزارت نیرو در صحنه انرژی فقط بنگاهداری می کنند. وزارت نیرو برق تولید، منتقل و توزیع می کند. شرکت گاز در وزارت نفت، گاز را تولید، پالایش، منتقل و توزیع می کند و از سر تا ذیل بخش انرژی کشور دولتی است. این اولین گام اشتباه است.

وی با بیان اینکه مسئله به بنزین، گازوئیل، برق و دیگر حامل های انرژی ختم نمی شود، گفت: هر کالا و خدماتی که در دستان دولت قرار گیرد و دولت بنگاهداری کند، دیر یا زود به سرنوشت انرژی در ایران دچار خواهد شد، چون این ذات دولتی بودن است. درنتیجه دولت خود را در جایگاه ارباب می بیند و مردم را در جایگاه رعیت. لذا اگر بخواهیم که این سیستم را اصلاح کنیم مانند همه جای دنیا، دولت، وزارت نیرو، وزارت نفت و همه نهادهای دولتی و عمومی که در بخش انرژی نقش دارند، باید بنگاهداری را کنار بگذارند و به حکمرانی، سیاستگذاری و نظارت انرژی بپردازند.

اورعی درخصوص نکته دوم که مهم تر و مرتبط با مورد اول و دولتی بودن انرژی است، گفت: دوم، بحث قیمت گذاری است. عده ای معتقدند که انرژی باید در کشور ارزان باشد، زیرا مردم پول ندارند و از نظر معیشتی با مشکل مواجه هستند. بنابراین قیمت انرژی نباید واقعی شود. در پاسخ به این عده باید گفت، قیمت تمام شده هر لیتر بنزین برای مصرف کننده لیتری حدود 20 تا 25 هزار تومان است که به طور متوسط لیتری 2 هزار و 100 تومان یعنی کمتر از 10 درصد قیمت تمام شده به مردم فروخته می شود.  قیمت گازوئیل در کشور همسایه ما افغانستان، لیتری 51 هزار تومان است و در کشور ما لیتری 300 تومان است.

معادل دو ماه درآمد نفتی ما صرف واردات بنزین می شود/ وضعیت انرژی کشور در سال آینده بدتر از امسال خواهد بود

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران با بیان اینکه در صحنه انرژی کشور قیمت تمام شده بسیار بالاتر از آن است که به مردم واگذار می کنیم، گفت: حالا که با کمبود بنزین و گازوئیل مواجه شده ایم، مجبور به واردات هستیم و قیمت تمام شده بنزینی که وارد می کنیم، حدودا لیتری 50 تا 60 هزار تومان است. در بودجه سال جاری حدود 6 میلیارد دلار یعنی معادل دو ماه درآمد نفتی ما باید صرف واردات بنزین شود. یعنی بنزین لیتری 50 تا 60 هزار تومانی را وارد می کنیم و لیتری 2 هزار و 100 تومان به مردم می فروشیم. پرسش این است که اگرچه ورشکستگی قطعی است، اما چقدر طول می کشد که یک کاسب، مغازه دار و تاجر با این روش ورشکسته شود؟ چقدر طول می کشد ما به این نقطه برسیم؟

وی با بیان اینکه ما به این نقطه رسیده ایم و به جایی رسیده ایم که با این قیمت ها دیگر امکان تامین انرژی کشور را نداریم، گفـت: این روزها مردم می بینند که صنعت عملا از کار افتاده است و کمبود برق به بخش خانگی رسیده است و همین مشکل را در زمستان برای گاز خواهیم داشت. اگرچه با کمال تاسف در سال های قبل نیز هشدار داده ام، باصراحت، صداقت و شجاعت تمام می گویم که وضعیت انرژی در سال آینده بدتر از امسال خواهد بود، زیرا اقدامی برای تغییر این روند انجام نداده ایم و اصرار بر ادامه همان مسیر را داریم.

وی افزود: در بحث قیمت گذاری، عده ای معتقدند که همین بنزین و برق ارزان را هم می خواهند از مردم بگیرند اما آیا مگر راه دیگری هم وجود دارد؟ با اطمینان می گویم حل معضل انرژی کشور نه راهکار کوتاه مدت دارد نه راهکار بدون درد، زیرا این مشکل یک شبه ایجاد نشده است که یک شبه حل شود و حاصل 4 دهه اشتباه مسیر است و قطعا اگر کسی وعده حل ظرف 6 تا دو سال را می دهد، یا نمی داند مسئله چیست یا آدم صادقی نیست.

ما فقیر شده ایم

اورعی با بیان اینکه برای حل مسئله انرژی کشور راهکار آسان و بدون درد وجود ندارد، گفت: برخی می گویند اگر انرژی را گران کنیم، مردم چه کنند؟ اما واقعیت این است که یکی از دلایل مصرف بالای انرژی در کشور، قیمت آن است. قیمت انرژی در ایران بسیار ارزان است. ما در حالی باک خالی یک ماشین را با 90 هزار تومان پر میکنیم که اگر بخواهیم برای شستن سطحی بیرون همان ماشین به کارواش پول دهیم قطعا بیشتر از 90 هزار تومان می شود. این در حالی است که باک همان خودرو در انگلستان با 90 پوند یعنی معادل 6 میلیون تومان پر می شود. اگر حتی میزان درآمد و ارزش پول انگلستان را هم لحاظ کنیم، به طور قطع می گویم که 90 هزار تومان در ایران پولی نیست اما 90 پوند در انگلستان پول زیادی است و بنابراین قیمت انرژی در کشور ما بسیار ارزان است.

وی با بیان اینکه ما در این چند دهه دست به دست هم دادیم و کشور را فقیر کردیم، گفت: وقتی فقر خود را درک می کنیم که میزان تولید ناخالص داخلی ایران را با بقیه کشورها مقایسه کنیم. در منطقه کشورهای ترکیه و عربستان عضو گروه جی بیست هستند اما ما جایی در این گروه نداریم. ما زمانی رتبه نخست تولید ناخالص داخلی منطقه بودیم و حالا از ترکیه، عربستان و امارات پایین تر قرار داریم. بنابراین به استناد آمار ما فقیر شده ایم.

اورعی با بیان اینکه فقیر شدن فقط به اسم نیست، گفت: فقیر شدن عواقب دارد. فقیر شدن یعنی دیگر ما پول نداریم. فقیر شدن یعنی اینکه قیمت انرژی در کشور واقعی نشود و ما باک خودرو خود را پر از بنزین کنیم و با آن دور دور کنیم. فقیر شدن یعنی دیگر پول نداریم اما دو روز تعطیلات نیمی از تهران به سمت شمال حرکت کنند. به عبارت دیگر ما حکم فردی را داریم که فقیر شده است اما هنوز خودش باور ندارد و در نتیجه به جای اینکه ساندویج بخورد در صف چلوکبابی می ایستد. این یک واقعیت است.

وی با بیان اینکه تا قیمت انرژی واقعی نشود، نمی توانیم مانع مصرف بی رویه و هدررفت انرژی در کشور شویم، گفت: ناترازی و کمبود انرژی یک شبه ایجاد نشده و سال به سال بدتر شده است و اگر کاری نکنیم سال به سال بدتر خواهد شد. چون هر سال با مصرف فزاینده انرژی مواجه می شویم اما تولید به همان میزان بالا نمی رود و این ناترازی فزاینده است.

وی با بیان اینکه نه در گاز، نه در بنزین و نه در برق و در هچکدام از حامل های انرژی به اندازه کافی سرمایه گذاری نکردیم، گفت: بنابراین نتوانستیم میزان افزایش مصرف را با میزان افزایش تولید برابر کنیم تا ناترازی نداشته باشیم اما نکته مهمتری که وجود دارد و هم اکنون ما را در وضعیت بدتری قرار داده است این است که حتی اگر سرمایه گذاری، پول، دانش فنی و نیروی انسانی داشته باشیم اما مادامی که بی رویه انرژی مصرف کنیم، به هیچ عنوان عاقلانه نیست که پول خرج کنیم و انرژی تولید کنیم و به جای اینکه صادر کنیم و ارزآوری داشته باشیم و کشور را بسازیم، بدهیم به مردم تا هدر بدهند.

اورعی با بیان اینکه وقتی می گویند میزان افزایش مصرف بنزین 8 درصد افزایش یافته است اما تولید ناخالص داخلی هم 8 درصد افزایش یافته است نه تنها بد نیست که خبر خوبی هم هست، گفت: می توانیم انرژی بیشتر مصرف کنیم و بیشتر کار و تولید کنیم و کشور را آباد کنیم اما ما انرژی را بیشتر مصرف می کنیم و هیچ حاصلی هم از آن نداریم، زیرا ما انرژی مصرف نمی کنیم، بلکه هدر می دهیم و چرا بی مهابا انرژی را هدر می دهیم، زیرا انرژی در کشور ما بی ارزش است.

وی گفت: این یک واقعیت است که مسئولین کشور انرژی را به چشم یک ابزار سیاسی نگاه کردند و نه یک کالای تجاری. آنها می دانند این کار اشتباه است اما برای اینکه جایگاه خود را از دست ندهند، ریسک نمی کنند و حاضر نیستند اقدامی انجام دهند. بنابراین یکی از مهمترین موارد رفع مشکل انرژی کشور، واقعی کردن قیمت انرژی است.

اورعی با بیان اینکه این پایان ماجرا نیست، زیرا برخی می گویند مردم پول ندارند، گفت: عده ای می گویند واقعی کردن قیمت انرژی، بی عدالتی است،اتفاقا واقعی کردن قیمت انرژی عین عدالت اجتماعی است. وقتی یک کالا مثل نان از سوی دهک اول جامعه و قشر ضعیف بیشتر مصرف می شود و دهک دهم همان کالا را کمتر مصرف می کنند، هر چه یارانه برای نان، آرد و گندم پرداخت شود، چون فقرا بیشتر از اغنیا آن را مصرف می کنند، عین عدالت اجتماعی است.

پولدارها 30 برابر فقرا بیشتر از یارانه انرژی استفاده می کنند

استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه با بیان اینکه بنزین را چه کسانی بیشتر مصرف می کنند؟ گفت: اگر یک خانواده در دهک دهم 4 خودرو داشته باشد و بنزین لیتری 25 هزار تومانی را 2 هزار تومان بخرد، در واقع دولت یارانه بنزین را از جیب مردم به آن خانواده پرداخت می کند اما کسانی که در روستاهای سیستان و بلوچستان زندگی می کنند چقدر از یارانه بنزین استفاده می کنند؟ هیچ، زیرا خودرویی ندارند. در واقع طبق آمار میزان استفاده یا سهم دهک دهم از یارانه حامل های انرژی در مقایسه با دهک اول حدود 30 برابر است و پولدارها 30 برابر فقرا از یارانه انرژی بیشتر استفاده می کنند. آیا این عدالت اجتماعی است یا عین بی عدالتی است؟ در واقع فقرا به پولدارها و اغنیا سوبسید و یارانه می دهند و این قطعا غلط است.

وی با بیان اینکه نفس پرداخت یارانه طرح بدی نیست، گفت: وقتی قیمت حامل های انرژی واقعی شود، بخشی از جامعه که مصرف کمتری دارند، نمی توانند پول آن را پرداخت کنند، بنابراین پرداخت یارانه اینجا مطرح می شود. لذا اصل ماجرا پرداخت یارانه نیست، بلکه نحوه تخصیص یارانه است. یارانه باید هوشمندانه توزیع شود، نه به صورتی که هم اکنون به حامل های انرژی تخصیص می دهیم. زیرا هم اکنون کسانی بیشترین استفاده را از یارانه می برند که بیشترین انرژی را مصرف می کنند. در حالی که دقیقا باید برعکس باشد. کسانی باید بیشتر از یارانه استفاده کنند که کمتر انرژی مصرف می کنند. باید بیشترین یارانه به دهک اول جامعه و آنهایی که از همه فقیرتر هستند، پرداخت شود و تا دهک چهارم به تناسب وضعیت اقتصادی و معیشتی که دارند، یارانه کمتری پرداخت شود نه اینکه به صورت کیلویی یارانه پرداخت کنیم.

چه باید کرد؟

اورعی با بیان اینکه بدترین روش پرداخت یارانه در ایران اجرا می شود، گفت: می گویند عده ای را از لیست یارانه بگیران حذف کرده اند اما هنوز دهک های 7 و 8 که در شمال تهران زندگی می کنند، ماهانه به همان میزان فردی که درآمد ندارد و در دورافتاده ترین نقطه کشور و با کمترین امکانات زندگی می کند، یارانه می گیرند. این روش کاملا اشتباه است. وضعیت یارانه حامل های انرژی هم اکنون مانند یارانه نقدی است و ما آسان ترین راه را رفته ایم اما بهترین راه را نه.

وی با تاکید بر اینکه اگر ما تغییرات اساسی در تفکر خود در رابطه با مسئله انرژی کشور نداشته باشیم، کار به جایی می رسد که قابل حل نخواهد بود و مشکل روز به روز بدتر می شود، گفت: پیش از اینکه به "چه باید کرد" بپردازیم، باید پیش شرط های لازم را مدنظر قرار بدهیم. اولین گام صداقت و شجاعت مسئولین است که به مردم بگویند که ما مشکل داریم، زیرا علیرغم بحرانی که در حوزه انرژی وجود دارد در این سالها حتی یک مسئول صادقانه و شفاف نگفته است که اگر به این نقطه رسیده ایم به این دلیل است که مسیر را اشتباه رفته ایم. پس پیش شرط اول این است که مسئولین کشور اعتراف کنند که اشتباه کرده اند.

وی ادامه داد: پیش شرط دوم این است که مسئولین به مردم بگویند که مشکل یک شبه حل نمی شود و مردم باید صبر داشته باشند و حل معضل انرژی مثل تمام مشکلات دیگر بدون همدلی و همراهی مردم عملی نیست. به مردم بگویند ما در زمینه انرژی اشتباه کردیم. باهم خراب کردیم و باید باهم درست کنیم. بعد از این پیش شرط ها بین 3 تا 5 نفر در بخش های مختلف انرژی انتخاب کنیم که هیچ کدام مسئولیت و وابستگی دولتی نداشته باشند. افراد متخصص، عالم، صادق، باتجربه و وطن پرستی که نه تنها در کشور کم نداریم بلکه به تعداد زیاد وجود دارند. اتفاقا آنجایی که این افراد پیدا نمی شوند و این ویژگی ها کمتر دیده می شود، پشت میزهای دولتی است که ویژگی های دیگری دارند و برای این کار مناسب نیستند.

اورعی با بیان اینکه باید این افراد را به میز طراحی بازگردانیم و با درنظر گرفتن شرایط یک برنامه جامع و میان مدت تدوین کنیم، گفت: این افراد می توانند به عنوان مشاور در کنار مسئولین وضعیت را بررسی و اطلاعات لازم را دریافت کنند اما باید حتما غیردولتی و غیروابسته و فاقد منافع باشند. من در هر جلسه، کمیته و انجمنی وارد می شوم، می بینم که همه مدیران قبلی و فعلی حضور دارند. جالب است که همان افرادی که این مشکلات را ایجاد کرده اند و به اینجا رسانده اند دور هم جمع می شوند که مسائل را حل کنند. این در حالی است که قاعدتا اگر عده ای عامل بوجود آمدن مشکلی هستند، باید عده دیگری مشکل را حل کنند.

ماجرای انرژی کشور مانند یک مریض بدحال و رو به مرگ است

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران ادامه داد: در بهترین حالت می توانیم از روند رشد منفی نرخ ناترازی جلوگیری کنیم و مانع بدتر شدن وضعیت بشویم و سپس وضعیت را ثابت نگه داریم و بعد باید به سمت کوچک کردن مسئله برویم. مانند مریضی که خودخواسته به دکتر مراجعه می کند و انتظار دریافت میوه و شیرینی ندارد بلکه می داند درمان با داروی تلخ و درد همراه است، بنابراین پول هم می دهد. چرا؟ زیرا مریض است و می خواهد خوب شود. ماجرای انرژی کشور مانند مریض بدحال و رو به مرگی است که مدام درد می کشد و ما مجبور هستیم که تصمیم مهمی برای آن بگیریم زیرا با قرص مسکن مسئله حل نمی شود.

وی افزود: لذا همه باید دست به دست هم بدهیم و بدانیم مشکل ناترازی انرژی کشور علیرغم اینکه روز به روز بدتر می شود قابل حل است اما به شرط اینکه واقعیات به مردم گفته شود و تفکر دولت مبنی بر پنهان کردن مسئله و انتشار آمار کذب و پاک کردن صورت مسئله تغییر کند و افراد کاربلد و فاقد منافع برنامه ای را تدوین کنند و در نهایت شجاعت جلو ببرند، چراکه اگر این اتفاق رخ ندهد، وضعیت هر روز سخت تر می شود.

میلیاردها تومان در ساعت درآمد قاچاق سوخت در ایران

اورعی در ادامه تاکید کرد: در حالی میزان مصرف بنزین در کشور به روزانه 120 میلیون لیتر رسیده است که حتی نمی دانیم این میزان سوخت که از پمپ ها خارج می شود آیا به باک خودروهای مردم این کشور می رود یا نه؟! زیرا بین 10 تا 40 میلیون لیتر سوخت روزانه در کشور قاچاق می شود. وقتی قیمت گازوئیل در کشور همسایه ما افغانستان لیتری 51 هزار تومان است و در ایران لیتری 300 تومان است، نمی توانیم انتظار دیگری داشته باشیم. این تفاوت قیمت یعنی باز شدن فضای قاچاق سوخت و چگونه می خواهیم با آن مبارزه کنیم؟ میلیاردها تومان در ساعت درآمد قاچاق سوخت در ایران است، لذا چه کسی توان مبارزه و مقابله با این مافیا را دارد؟

وی افزود: نتیجه این می شود که تا یک مسئول یا کارشناسی کوچکترین سخنی از افزایش قیمت حامل های انرژی می گوید، وامصیبتا می شود و سروصداها بلند می شود که مردم بیچاره هستند و پول ندارند. بنابراین تا جایی که می توانند اختلاف قیمت حامل های انرژی را حفظ می کنند تا بتوانند به شرایط ایده آل قاچاق ادامه دهند اما تا کی می توانند ادامه دهند؟ از سوی دیگر مافیای خودرو هم وجود دارند که کماکان درب واردات را به روی کشور و مردم بسته اند و اجازه نمی دهند که خودرویی وارد شود و دهه ها به تولید خودروهایی مشغول هستند که مصرف بنزین و میزان آلایندگی آن بیش از دو برابر خودروهای روز دنیا است و زور کسی هم به آنها نمی رسد.

اگر روزی قرار باشد مسئله انرژی کشور حل شود، باید این توان و آمادگی و شجاعت را داشته باشیم تا با امثال مافیای قاچاق انرژی و مافیای خودرو مقابله کنیم و اگر این شرایط فراهم شود، اطمینان دارم ظرف 5 سال می توانیم کشور را از این کوچه بن بست بیرون بیاوریم.

وبگردی