در گفت و گوی شهردار سابق تهران با برنامه رُک در رکنا مطرح شد
حناچی:تمدید دوره شورای شهر به اعضا مزه کرده / ساخت مسجد در پارک های عمومی کج سلیقگی بود !/ مدیریت شهری بدون چشمانداز، محکوم به روزمرگی است + فیلم
پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران، در گفتوگو با رکنا جزئیات چالشهای مدیریتی و ساختاری پایتخت را بررسی کرد. او از اصلاح فرایندهای شهرداری، حذف امضاهای طلایی، مدیریت بودجه و درآمدهای پایدار و پروژههای کلان شهری مانند پادگان ۰۶ و توسعه مسیرهای دوچرخهسواری سخن گفت و نشان داد که راهبردهای تخصصی و برنامهمحور، کلید کاهش فساد و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان تهران است.
به گزارش خبرنگار رکنا، در گفتوگو با پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران، از مشکلات مزمن پایتخت تا تلاشهایش برای مدیریت ارزان، اجرای پروژههای اولویتدار و توسعه حملونقل دوچرخهای پرده برداشته شد. حناچی ضمن تأکید بر ضرورت داشتن آرزو و برنامه برای شهر، از چالشهای ساختاری شهرداری، اصلاح فرایندها، مقابله با فساد، و اهمیت شوراها و مشارکت مردم سخن گفت و راهکارهای خود برای شهری پایدار و شفاف را تشریح کرد. او همچنین از تجربههای نمادین مانند «سهشنبههای بدون خودرو» و پروژههای بازسازی پادگانها و مساجد تاریخی گفت، نمونههایی که تلاش کردند رفاه، ایمنی و سلامت شهروندان را ارتقا دهند.
متن کامل این گفت و گو را می توانید در ادامه بخوانید و کاملتر را در فیلم ببینید.
افشین امیرشاهی، مجری برنامه «رُک» در خبرگزاری رکنا:
«در خدمت پیروز حناچی هستیم؛ شهردار پیشین تهران که علاوه بر این سمت، سوابق مدیریتی گسترده و متنوعی در حوزههای مختلف شهری داشتهاند. امروز قصد داریم درباره وضعیت پایتخت و تهران با پیروز حناچی گفتوگو کنیم؛ شهری که با مسائل و چالشهای فراوانی در حوزههای محیطزیست، ترافیک، آلودگی هوا، مدیریت شهری و دهها موضوع دیگر مواجه است؛ مسائلی که عملاً بخش بزرگی از زندگی روزمره شهروندان این کلانشهر را تحت تأثیر قرار میدهد. آقای حناچی، خیلی خوش آمدید و ممنونیم که دعوت ما را پذیرفتید.»
پیروز حناچی:
«من هم خدمت شما و بینندگان محترم برنامه رُک سلام عرض میکنم. خوشحالم که فرصتی فراهم شده تا درباره مسائل مهم شهر تهران صحبت کنیم.»
مجری:
«اجازه بدهید از نقطهای شخصیتر شروع کنم. از خود شما، پیروز حناچی در جایگاه شهردار تهران فعالیت کرد و اکنون حدود چهار سال از آن دوره گذشته است. در زمان مسئولیتتان، طبیعتاً یک تصویر و چشمانداز برای چهار یا پنج سال آینده شهر در ذهن داشتید. امروز که از بیرون به تهران نگاه میکنید، فکر میکنید آن تصویری که آن زمان در ذهن داشتید تا چه اندازه محقق شده است؟ و به طور کلی، تهران امروز را نسبت به چند سال پیش چگونه میبینید؟ همچنین اگر فرض کنیم شما همچنان در جایگاه شهردار تهران باقی مانده بودید، تصور میکنید وضعیت فعلی شهر چه تفاوتی میتوانست داشته باشد؟»
هر مدیر شهری باید برای تهران آرزو، داشته باشد
حناچی:«اجازه بدهید از آخرین سؤال شما شروع کنم. واقعیت این است که در فضای امروز کشور، پیشبینی اینکه اگر در مسئولیت میماندیم دقیقاً چه مسیری طی میشد دشوار است؛ چون شرایط در کشور بسیار متغیر است و اتفاقات گوناگون به سرعت جهتگیریها را تغییر میدهد.
اما به اعتقاد من، هر مدیری که مسئولیت اداره شهری به بزرگی تهران را برعهده میگیرد، باید برای این شهر آرزو، رؤیا و چشمانداز داشته باشد؛ و این رؤیا باید در قالب برنامهها و طرحهای مصوب بروز و ظهور پیدا کند. اگر مدیری برای شهر چشمانداز و آرزویی نداشته باشد، دچار روزمرّگی میشود. ممکن است کارهای زیادی هم انجام دهد، اما این کارها به دلیل نداشتن جهت مشخص، او را به نتیجهای پایدار و قابل اتکا نمیرساند.
از این رو ما تلاش کردیم حرکت خود را در راستای چشماندازهای مصوب شهر تهران تنظیم کنیم. معنای عملی این رویکرد آن بود که باید طرحهای موضوعی و موضعیِ پیشبینیشده در برنامههای بلندمدت شهر را اجرا کنیم؛ و مهمتر از همه، شرایط پایداری برای مدیریت شهری ایجاد کنیم تا اجرای این برنامهها امکانپذیر باشد.
یکی از مصائب مزمن مدیریت شهری تهران در دورههای مختلف همین ناپایداری منابع درآمدی و بیتعادلی میان هزینهها و درآمدهاست؛ مصداق همان بیت مشهور سعدی که میگوید: «احوال آن کس باید گریست که دخلش بود نوزده، خرج بیست». من فکر میکنم مهمترین مسئولیت مدیران ارشد شهری و اعضای شورای شهر، ایجاد همین تعادل است، اینکه درآمدها را سالم، پایدار و قابل پیشبینی کنند و هزینهها را نیز به سمت کارآمدی و ضرورت سوق دهند.
سعی کردیم شهر تهران را ارزان اداره کنیم
حناچی افزود: ما سعی کردیم پروژههایی را که اولویتی برای شهر ندارند ، پروژههایی که بود و نبودشان تفاوتی ایجاد نمیکند یا حتی با اجرای آنها مشکلات جدیدتری به شهر تحمیل میشود، در دستور کار قرار ندهیم و در مسیر عکس حرکت کردیم. سعیمان این بود که پروژههای واقعاً اثرگذار را در اولویت قرار دهیم، سعی کردیم شهر را ارزان اداره کنیم. توازن میان درآمدها و هزینهها را برقرار کنیم و حداقل اگر امکان حل کامل برخی مشکلات جدی را نداشتیم، به مشکلات موجود، مسائل تازه و سنگینتری اضافه نکنیم.»
به مسجد ارگ رفتم چون می خواستم لولای در را درست کنم!
مجری:
«من از همان روزی که شما شهردار شدید، چند سؤال برایم مطرح بود. البته قصد ندارم خیلی روی دوره مدیریت شهری و شهرداری شما مکث کنم، چون میخواهم بیشتر به مسائل امروز تهران بپردازیم. اما دو سه سؤال کوتاه لازم است بپرسم و سپس وارد بحثهای اصلی میشویم.
در همان ابتدای دوره شهرداری ، شما در مسجد ارگ با حاج منصور ارضی و حسین الله کریم بود دیداری داشتید. خیلیها پرسیدند چرا در همان روزهای نخست چنین دیداری انجام شد. این اتفاق چگونه رقم خورد و ماجرا چه بود؟ چرا از آنجا شروع شد؟»
حناچی:«به نظر میرسد شما وسط ماجرا را گرفتهاید و وارد بحث شدهاید! مسجد ارگ یکی از قدیمیترین مساجد تهران بعد از دوره قاجار است و سابقه تاریخی قابل توجهی دارد. ما در سالهای قبل، آنجا با یک حادثه تلخ مواجه شدیم؛ حادثهای که حدود پنجاه نفر جان خود را از دست دادند. این حادثه ناشی از یک موضوع کوچک و مرتبط با مقررات ملی بود که شاید بسیاری از مردم به آن توجه نکرده باشند، اما مسئله در مورد لولای درهای اماکن عمومی و جمعی، مانند آمفیتئاترها و سایر فضاهای با تراکم جمعیت بالا است. مطابق ضوابط ایمنی، لولای درهای این فضاها باید به سمت بیرون باز شود. اگر در به سمت داخل باز شود و جمعیت زیادی در پشت آن تجمع کند، فشار جمعیت باعث میشود که در حتی با اعمال نیرو بستهتر شود، اما اگر لولای در به سمت بیرون باز شود، در اثر فشار جمعیت به طور اتوماتیک باز میشود و از وقوع حادثه جلوگیری میکند.»
«در آن زمان، من همکارانم در شهرداری را به محل فرستادم تا وضعیت را بررسی کنند و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنند و ضوابط ایمنی رعایت شود. وقتی خودم به مسجد رفتم، متوجه شدم وضعیت بسیار وخیمتر از آن چیزی است که تصور میکردیم. این مسجد، محلی است که جمعیت زیادی در آن تجمع میکند و کف بنا نیز توان تحمل فشار جمعیت و جنب و جوشهایی مانند سینهزنی را ندارد. بنابراین خطر فروریزی کف و آسیبهای جدی وجود داشت. این مسائل باعث شد ما کمکم درگیر رسیدگی به وضعیت مسجد ارگ شویم. متولیان مسجد به صورت مشخص اقدام خاصی انجام نداده بودند، اما ما بر این باوریم که حمایت و اقدام ما مصداق مدیریت مسجد و حفظ امنیت جان مردم بود، نه صرفاً مربوط به یک مسجد یا شخص خاص. این اقدام شامل مساجد دیگری در سطح شهر نیز شد که نهایتاً شهرداری به کمک آنها آمد تا از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری شود.»
مجری : در مورد پادگان صفر۶ نیز صحبت کنیم. در دوره شهرداری شما تلاشهایی شده بود تا این پادگان از ارتش خریداری شود و نردهها برداشته شده و فضای سبز اضافه شود. اما مسائل مالی، اداری و قانونی مانع از اجرای کامل این طرح شد و ساختوسازهایی نیز در ضلع جنوبی زمین پیشبینی شده بود در این خصوص توضیح بدهید.
حناچی: "ما تمامی مشکلات مربوط به پادگان صفر۶ را پیگیری و حل کردیم؛ برای آن مصوبه شورای عالی شهرسازی و کمیسیون ماده پنج گرفتیم. طرح اولیهای که برای این زمین پیشبینی شده بود، در حدود یک میلیون و چهارصد هزار مترمربع پروانه داشت. ما در کمیسیون ماده پنج مخالفت کردیم و با مشاوران اعتراض کردیم که چگونه کاربری این زمین که قبلاً نظامی بوده به خدماتی تغییر یافته و به نفع مالک افزایش یافته است، در حالی که به ضرر منافع شهر بوده است. با فشار و پیگیری، مساحت ساختوساز را تا ۶۲۰–۶۳۰ هزار مترمربع کاهش دادیم. این زمین حدود ۵۳ هکتار بود و نگاه ما این بود که مانند دیگر مالکین بزرگ شهر، حدود ۳۰ درصد به مالک واگذار شود و ۷۰ درصد باقیمانده برای منافع عمومی و شهری اختصاص یابد.»
قصد داشتیم اسم پادگان 06 تا بگذاریم پادگان ارتش به یاد فتح خرمشهر
حناچی افزود: «بخش عمدهای از زمین، شامل ساختمانهای قدیمی و بناهای ارزشمند بود که هدف ما مرمت آنها و ایجاد فضاهای عمومی بود. حتی یادم هست که قرار شد به مناسبت سوم خرداد و فتح خرمشهر، پارک ساختهشده نام مناسبی داشته باشد و یادگاری از هدیهای باشد که ارتش به مردم تهران ارائه میدهد. در حدود ۳۰ درصد زمین، ارتش درخواست استفاده برای مجموعههای رفاهی نیروهای مسلح داشت که ما با رعایت ضوابط فنی و دریافت موافقت شورای عالی، اجازه دادیم بخشهایی از زمین برای مصارف مسکونی، تجاری و حتی هتل، که نیاز شهری بود، طراحی و اجرا شود. یک طرح اولیه نیز تهیه شد، اما در ادامه، بنیاد تعاون ارتش زیر نظر وزیر وقت، اقدامات اجرایی را بر عهده گرفت. در طول این مدت حتی نظافت کامل پادگان نیز انجام شد تا شرایط برای بهرهبرداری مناسب آماده شود.»
دو تا سه هزار کامیون نخاله، ضایعات و زباله از پادگان 06 خارج کردیم
پیروز حناچی: «برای بازگشایی برخی فضاها و تمرکز بر رفاه و دسترسی مردم، ما اقدام به خارج کردن دو تا سه هزار کامیون نخاله، ضایعات و زباله از برخی نقاط شهری کردیم. البته در این مسیر، عدهای صرفاً به دنبال حداکثر بهرهبرداری اقتصادی بودند و نگاه جامع به شهر و منافع عمومی نداشتند. من نمیدانم اکنون وضعیت نهایی این فضا چگونه است، اما میدانم که یک گودبرداری سنگین در آنجا انجام شده و به نظر نمیرسد که به طور کامل مطابق مصوبات و برنامهای که ما در نظر داشتیم، پیش رفته باشد.»
سه شنبه های با دوچرخه ، شکست نخورد!
مجری: در موضوع «سهشنبههای بدون خودرو» و حرکتهای مرتبط با دوچرخهسواری نیز بگویید ، شما هر سه شنبه با کارکنان شهرداری و بعضا مردم دوچرخه می کردید اما بعد از پایان شهرداری شما این روند ادامه نیافت از نگاه شما این روند شکست خورد؟
حناچی:در دوره مدیریت من، هر سهشنبه بخشی از فعالیتها با مشارکت کارکنان شهرداری و حتی برخی شهروندان انجام میشد. این اقدام نمادین و ابتکاری بود؛ دعوتی برای انجام یک کار خیر، نه صرفاً یک پروژه شهری معمولی. بعد از دوره ما، این برنامه ادامه پیدا نکرد و برخی ممکن است تصور کنند که به شکست انجامیده است؛ اما من هرگز این نگاه را ندارم. اگر این حرکت شکست خورده بود، برنامهها و تجهیزات مرتبط با آن اکنون باید از سطح شهر جمعآوری میشد. این پروژه بیشتر یک اقدام نمادین و دعوت به رفتار جمعی بود، نه یک شکست عملیاتی.»
حناچی در ادامه گفت: «وقتی تصمیم به اجرای برنامه گرفتیم، گزارشی از وضعیت سلامت مردم تهران تهیه کرده بودم که نشان میداد شهروندان تهران در وضعیت سلامت عمومی مناسبی قرار ندارند؛ میزان مبتلایان به دیابت نوع دوم، فشار خون بالا و چاقی بهویژه در میان بانوان بسیار نگرانکننده بود. این برنامه نمادین با هدف ترویج سبک زندگی سالم طراحی شد تا مردم تشویق شوند، حتی برای مسافت کوتاه، از دوچرخه استفاده کنند. هر فردی که با دوچرخه مسیر خود را طی میکند، به صورت مستقیم یک خودرو از سطح شهر کم میکند؛ اقدامی که کمهزینهترین روش ممکن برای کاهش آلودگی هوا و کنترل ترافیک تهران بود.»
وی افزود: «ما این برنامه را با حمایت بخش خصوصی نیز توسعه دادیم؛ سرمایهگذاری انجام شد و با بهرهگیری از فناوری اینترنت اشیا و سیستمهای هوشمند، امکان استفاده آسان و دسترسی آزاد به دوچرخه در سراسر شهر فراهم شد. برخلاف دورههای گذشته که کاربران فقط میتوانستند دوچرخه را از ایستگاههای مشخص تحویل گرفته و بازگردانند، اکنون شهروندان میتوانستند هر جایی دوچرخه را سوار شوند و در هر نقطهای تحویل دهند. این قابلیت جدید به سرعت استقبال شد و تعداد استفادهکنندگان از اپلیکیشن و این خدمت به بیش از ۵۰ هزار نفر رسید.هدف ما افزایش سهم دوچرخه در حمل و نقل شهری بود. در آن زمان، سهم دوچرخه کمتر از هفت دهم درصد بود و برنامه ما این بود که آن را به سه درصد برسانیم. این هدف کاملاً قابل دستیابی بود و در راستای جریان جهانی حرکتهای شهری با اهداف کاهش مصرف سوختهای فسیلی، کاهش آلودگی و ارتقای سلامت عمومی طراحی شده بود. هر کشوری که در توسعه مسیرهای دوچرخه و پیادهروی موفق عمل کرده، دقیقاً همین انگیزهها را دنبال میکند: بهبود سلامت شهروندان، کاهش مصرف سوخت فسیلی و کاهش تولید گازهای گلخانهای.»
حناچی تاکید کرد: این حرکت یک فرصت بزرگ بود که میتوانست به یک جریان اجتماعی در سطح شهر تبدیل شود، اما پس از ما با مقاومتهایی مواجه شدیم؛ گروههایی بودند که لازم میدیدند اثبات کنیم این کار، اقدامی درست و مفید است. هرچند روند کند شد، اما به نظر من این مسیر اجتنابناپذیر است و امیدوارم با پشتیبانی بیشتر از سوی بخش خصوصی، حرکتهای مشابه در آینده به طور کامل پیگیری و گسترش یابد.»
هدف میانمدت ما توسعه شبکه دوچرخهسواری تا پنج هزار کیلومتر در سطح شهر بود
مجری :در مورد استفاده از دوچرخه در شهر تهران، باید بگویم که دشواری خاصی وجود ندارد. ارتفاع و توپوگرافی تهران، با سربالاییها و سرپایینیهای متعدد، ممکن است به نظر دشوار برسد اما نیست.
پیروز حناچی : کسی نمی گوید که روزانه حدود پانزده کیلومتر دوچرخه سواری کنید، مهم این است که بتوانید مسیر خود از خانه تا اولین ایستگاه مترو یا اتوبوس را با پای پیاده طی کنید. این کار کاملاً ممکن است، البته به شرطی که زیرساختهای لازم توسعه یافته باشد.»
حناچی تاکید کرد: «زمانی که ما شروع کردیم، کل مسیرهای دوچرخه تهران حدود پنجاه کیلومتر بود که بخش عمده آن در داخل پارکها قرار داشت. وقتی برنامه را تحویل دادیم، این مسیرها به حدود ۲۵۰ کیلومتر رسیده بود و برنامه ما این بود که تا پایان سال این مسیرها به ۵۰۰ کیلومتر برسد. هدف میانمدت ما نیز توسعه شبکه دوچرخهسواری تا پنج هزار کیلومتر در سطح شهر بود. این کار کاملاً امکانپذیر بود، اما نیازمند اراده، پشتیبانی و پیگیری مستمر بود.«در مورد شیب مسیرها، اکثر مسیرهای تهران در غرب شهر قرار دارند و برخی مسیرهای شمالی و جنوبی نیز ساختاری هستند که استفاده از حملونقل عمومی برای آنها امکانپذیر است. بنابراین طراحی و توسعه مسیرهای دوچرخه میتوانست با توجه به شرایط توپوگرافی و امکانات حملونقل عمومی، بهینهسازی شود.»
سخنانی که در مورد خانواده ام می گفتند، موضوعیتی با من نداشت!
مجری : موضوع دیگری که در دوره مدیریت شما رخ داد و حواشی زیادی داشت، تأخیر در صدور حکم شهرداری و شایعات مرتبط با نزدیکان شما بود، برخی گمانهزنیها و شایعات مطرح شد که اکنون هنوز در فضای رسانهای وجود دارد، اما از زبان خود شما بشویم که آیا این مسائل هیچ پایه و اساس واقعی داشت؟ آیا به خاطر این مبحث ها و نزدیکان شما درخواست های خارج از عرف از شما صورت گرفت؟
پیروز حناچی :"همانطور که مادرم همیشه میگفت، انسان موجود عجیبی است؛ وقتی با کسی مشکل پیدا میکند، فقط بدیها را میبیند و خوبیها را نادیده میگیرد، و بالعکس، وقتی به کسی علاقهمند میشود، فقط خوبیهای او را میبیند. در آن زمان، عدهای دوست نداشتند من شهردار شوم و این موضوع بهانهای برای ایجاد حاشیه شد، در حالی که هیچ ارتباط واقعی با من نداشت. قبل از اینکه شهردار شوم نیز برخی دوستان و منتقدان میگفتند: "شما چرا می خواهید شهردار شوید، اگر شهردار شوید، نمیگذارند کار کنید." پاسخ من این بود که از بین تمامی کاندیداها، کسی را شایستهتر از خودم برای مدیریت شهری نمیبینم. شناخت من از شهر و مسائل آن، حاصل سالها تجربه و مسئولیت در حوزههای مختلف بود؛ سه دوره معاون وزیر، دو دوره دبیر شورای عالی، عضویت در کمیسیون ماده پنج، معاونت شهرسازی و معاونت عمرانی شهرداری، همگی این تجربه را فراهم کرده بود. اگرچه ورود به شهرداری و مدیریت مستقیم، تجربه متفاوتی بود و تمام زوایای آن را نمیشناختم، اما نسبت به دیگر کاندیداها، به دلیل تجربه و آشنایی با مشکلات شهری، آمادگی بیشتری داشتم.»
شهرداری ها اولین ارگانی هستند که مردم از عملکرد آنها رضایت ندارند
مجری : یکی از چالشهای همیشگی شهرداری تهران، مسئله فساد اداری و مالی و گستردگی اختیارات و امضاهای متعدد است که در فرآیند تصمیمگیری تاثیر میگذارد و زمینه بروز تخلف را بهطور ناخودآگاه فراهم میکند. یکی از اعضای شورای شهر روزی به من گفت که ساختار شهرداری به گونهای است که برخی از امضاهایی که لازم است انجام شود، مستلزم نوعی فساد است؛ به این معنا که حتی بهترین مدیر هم، اگر این امضاها را انجام ندهد، شهر قفل میشود و امور پیش نمیرود. این موضوع نشان میدهد که تصمیمگیری در مدیریت شهری، نه فقط مبتنی بر اراده و توانایی مدیر، بلکه تحت تأثیر چارچوبهای نهادی و ساختاری است که حاکمیت بر شهرداری اعمال میکند. شما این شرایط را چگونه ارزیابی می کنید؟
پیروز حناچی:« روزی که شهرداری تهران را تحویل گرفتم، گزارشی که توسط جمشید انصاری، معاون دولت وقت ارائه شده بود، نشان میداد که شهرداریها اولین دستگاهی هستند که مردم از آن ابراز نارضایتی کردهاند. اما در پایان دوره مدیریت ما، در گزارشهای دولت، شهرداری به جایگاه ششم ارتقا یافته بود؛ یعنی طی این مدت، وضعیت شهرداری به میزان شش درجه بهبود یافته بود.باید توجه داشت که هیچ دستگاه دیگری در مقیاس استان به گستردگی شهرداری تهران نیست و هیچ دستگاهی حجم گردش مالی و بودجهای به این بزرگی ندارد. برای مثال، بودجه شهرداری در آن زمان حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان بود و حتی یک درصد خطا در این بودجه، یعنی بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان، که نشان میدهد هرگونه نقطه ضعف، به دلیل تمرکز و حجم عظیم دستگاه، بیشتر به چشم میآید. بنابراین راهکار اصلی، اصلاح فرایندها و شفافسازی عملکرد بود که ما در این مسیر حرکت کردیم.»
یکی از اقدامات اساسی ما، حذف «امضاهای طلایی» و جلوگیری از تصمیمگیریهای غیرقانونی بود
حناچی تاکید کرد:«یکی از اقدامات اساسی ما، حذف «امضاهای طلایی» و جلوگیری از تصمیمگیریهای غیرقانونی بود. تا جایی که امکان داشت، تصمیمگیریها سیستمی شد و دخالت و تشخیص فردی به حداقل رسید. در یک سال و نیم آخر دوره مدیریت، صدور پروانهها بهطور کامل سیستمی شد و پروانههای دستی که ثبت نشده بودند به حداقل رسیدند. اصلاح فرایندها، یکی از اصلیترین راههای جلوگیری از فساد بود.ما هیچگاه چشممان را بر فساد نبستیم و اگر در جریان کار با مواردی مواجه میشدیم که میتوانست به فساد منجر شود، بیدرنگ و با همکاری مدیران آن را حل میکردیم. در صورت بروز خطا، ابتدا به صورت محرمانه موضوع را مطرح و فرد را ملزم به اصلاح میکردیم. اگر مقاومت میکرد، اقدامات بعدی انجام میشد. در نهایت، تغییرات صورت میگرفت، اما بدون آنکه جار زده شود. ما به طور جدی با فساد برخورد کردیم و اجازه ندادیم چشمپوشی صورت گیرد.»
مجری: تعدادی از تخلفات رایج که در دوره مدیریت شهرداری رخ میدهد یا در گذشته نیز رخ داده، شامل تغییر کاربریهای غیرقانونی، واگذاری املاک مشکلدار، پیمانکاران غیرمتعهد، عدم واریز درآمدهای شهرداری به حسابهای مجاز، خرج کردن خارج از چهارچوب قانونی، عدم شفافیت مالی، اجرا نشدن کمیسیون ماده ۱۰۰، رعایت نشدن قوانین بودجه، استخدامهای غیرقانونی، واگذاری پستها به کارکنان بدون شرایط لازم و انعقاد قراردادهای نجومی است. این مسائل مختص دوره خاصی نیست و بخشی از مشکلات ساختاری شهرداری است.
حناچی: این لیستی که گفتید برای دوره ما است یا مربوط به دوره حاضر است؟
مجری: به طور کل و در تمام ادوار اینگونه بوده است
حناچی: ما تلاش کردیم تا با اصلاح فرایندها، چارچوب قانونی و بودجهای را رعایت کنیم. وقتی شما در چارچوب بودجه مصوب عمل میکنید، امکان هزینهکرد خارج از چارچوب به حداقل میرسد و درآمدها باید به حسابهای مشخص و خزانه واریز و صرف مصارف قانونی شوند. حتی در خصوص ماده ۱۰۰، که گاهی به عنوان منبع درآمد تلقی میشود، سعی کردیم آن را به عنوان ابزاری برای پیشگیری از تخلف ببینیم، نه یک منبع مالی. هر چند ممکن است مواردی که با ضوابط فنی و بهداشتی منطبق بود، با رأی کمیسیون ماده ۱۰۰ انجام شده باشد، اما این یک استثنا بود و نه قاعده.یکی دیگر از اقدامات مؤثر ما، اصلاح شوراهای معماری مناطق بود. این شوراها تصمیمات بسیار مهمی اتخاذ میکردند که حتی بزرگتر از مصوبات کمیسیون ماده پنج بود و اصلاح ساختار و فرایندهای آن، نقش مؤثری در شفافسازی و کاهش فساد در مدیریت شهری داشت.»
پیروز حناچی ادامه داد: «در دوره مدیریت ما، محدودیتهای قابل توجهی برای توافقات و تصمیمگیریهای مناطق اعمال شد. پیشتر، در شهرداریها سنتی وجود داشت که بسیاری از تخلفات و توافقات در همان منطقه و تا حدود پنجاه متر حل و فصل میشد و تنها موارد بزرگتر به کمیسیون ماده ۱۰۰ ارجاع داده میشد. ما سعی کردیم با تصریح آرای کمیسیون ماده ۱۰۰ و شفافسازی اطلاعاتی که در شهرداری وجود داشت، بهترین راه جلوگیری از فساد را ایجاد کنیم. سامانه شفافیت که در آن زمان راهاندازی شد، اطلاعات بسیاری را منتشر میکرد؛ همان اطلاعاتی که امروز خبرنگاران به آن مراجعه میکنند. اگر این اطلاعات منتشر نشود، هیچ پرسشی هم شکل نمیگیرد، اما وقتی اطلاعات شفاف است، زمینه پاسخگویی و نظارت عمومی فراهم میشود. به اعتقاد من، هرگاه در نظام مدیریت شهری درها بسته باشد و اطلاعات بیرون نیاید، احتمال وقوع فساد وجود دارد.»
مجری: در خصوص شورای شهر نیز نکتهای وجود دارد. در سالهای اخیر، دوره شورای شهر دو بار تمدید شد، هر دو بار در دوره اصولگراها. بار اول به دلیل همزمانی با ریاست جمهوری و انتقادهای شورای شهر، و بار دوم پس از سانحه سقوط بالگرد رئیس جمهور وقت. این نوع تمدیدها به نظر شما به مشروعیت شورا صدمه می زند؟
حناچی : شاید مزه کرده؟
مجری: به نظر دفعه اول که تمدید کردند مزه کرد و الان دوباره تمدید کردند که مزه شیرینی آن تمدید برایشان باقی بماند!
حناچی :تجربه ما نشان میدهد که رعایت چهارچوبهای قانونی و برگزاری انتخابات در موعد مقرر، به مراتب بهتر از شرایط استثنایی است. وقتی همه امور یکدست میشود، تلقیهای دیگری نیز ایجاد میشود که ممکن است اعتماد عمومی را خدشهدار کند.
وی افزود: تأخیر یا تعطیلی شوراها به نوعی قطع ارتباط شهروندان با مدیریت محلی و تصمیمگیریهای شهری است. برگزاری انتخابات شوراها در موعد قانونی، حتی اگر جنبههای سیاسی آن کم باشد، تأثیر بسیار زیادی بر زندگی روزمره مردم دارد.»
شهرداری ها کار خود را می کنند اصلا برایشان مهم نیست شورای شهر چه می گوید
مجری: شوراها اگر تعطیل بشوند چه می شود؟
حناچی: شوراها نماینده خرد جمعی و وجدان عمومی هستند. اهمیت شوراها در این است که مردم بتوانند با مشارکت گسترده، در تعیین سرنوشت خود نقش داشته باشند.
مجری: در کشور ما شوراهای متعددی وجود دارند؛ از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا شوراهای آموزش و پرورش و شوراهای محلی شهرها. شوراها نقش مهمی در نظارت بر مدیریت شهری دارند و میتوانند برنامههای شهردار را هدایت و کنترل کنند. به عنوان مثال، در دوره شهرداری آقای قالیباف، یکی از اعضای شورا که اصولگرا بود، معتقد بود که برنامهها همچنان بر اساس نظر شهردار پیش میرود، حتی اگر شورا انتقاداتی داشته باشد. این نکته نشان میدهد که هر شهرداری، با توجه به برنامهها و ظرفیت شوراها، میتواند برنامههای خود را به جلو ببرد. در دوره شما موضوع نامگذاری خیابانها نیز نمونهای از این تقابل بین شورا و شهرداری است. برخی انتقاد میکردند که در دوره شما خیابانها به نام شخصیتهایی مانند مصدق یا شجریان نامگذاری نمیشوند، در حالی که این تصمیمها پس از دوره انجام شد. واقعیت این است که شهردار تهران، هر کسی که باشد، میتواند برنامههای خود را پیش ببرد
وقتی اعضای شورا قسم میخورند، فرض بر این است که به آن قسم پایبند خواهند بود
پیروز حناچی:«بحث شورای شهر و نقش آن در مدیریت شهری، اهمیت ویژهای دارد. بعضی تصور میکنند که تعطیلی شورا یا کاهش فعالیت آن تأثیر چندانی ندارد و شاید حتی کار را آسانتر کند، اما این تصور درست نیست. اثرگذاری شورا بستگی مستقیم به میزان پایبندی اعضای آن به وظایفشان و نیز وجدان عمومی دارد. وقتی اعضای شورا قسم میخورند، فرض بر این است که به آن قسم پایبند خواهند بود و تصمیمگیریهای جمعی و شورایی، هرچند ممکن است فرآیند را پیچیدهتر کند، اما نتایج نهایی قطعاً بهتر و قابل دفاعتر است.کیفیت تصمیمگیریهای شورا به اعضای آن وابسته است. ما باید تلاش کنیم که فرهیختگان و افرادی که اقبال عمومی دارند، در شورا حضور یابند و با تایید صلاحیت مناسب، امکان رقابت داشته باشند. در دوره پنجم شورای شهر، به این هدف تا حد زیادی دست یافتیم. اعضایی با تجربه و تخصص بالا حضور داشتند؛ از جمله چهار پنج نفر با سابقه وزارت و چند نفر با سابقه استانداری. این افراد به خوبی مسائل و مشکلات اجرایی شهر را درک میکردند و کمکهای ارزشمندی ارائه میدادند. وقتی اعضای شورا از نظر علمی و اجرایی توانمند باشند و با وجدان عمومی مردم همسو عمل کنند، نتایج تصمیمات شهری به مراتب بهتر خواهد بود.»
وی افزود: «تجربه نشان میدهد که مشارکت گسترده مردم در انتخابات، نتایج قابل دفاعتری به همراه دارد. وقتی مردم با جمعیت زیاد پای صندوقهای رأی حاضر میشوند و مدیریت شهری را شکل میدهند، تصمیمات دورههای بعدی قابل دفاعتر و مشروعتر است، در مقابل دورههایی که با حداقل مشارکت برگزار میشود. این امر اهمیت نظارت و مشارکت عمومی را نشان میدهد.»
«یکی از اقدامات مهم در دوره مدیریت ما، تصویب تفریق بودجه بود. به این معنا که پس از پایان دوره بودجه، اسناد قطعی برای بررسی و تأیید به شورا ارائه میشد و اطمینان حاصل میشد که بودجه در چارچوب مصوب هزینه شده و هیچ انحرافی رخ نداده است. این اقدام، طی سه دوره متوالی انجام شد و حتی بخش باقیمانده در انتهای سال ۱۴۰۰ و اوایل سال ۱۴۰۱ توسط شورای ششم تصویب شد. این فرآیند یکی از ابزارهای مؤثر در جلوگیری از فساد است، زیرا تضمین میکند که بودجه و مصوبات شورا در مسیر قانونی و صحیح خود اجرا شود.البته برای اثرگذاری واقعی این اقدامات، همکاری و هوشمندی دستگاههای نظارتی ضروری است. همه مصوبات شورا و لوایح شهرداری باید به تأیید فرماندار و نماینده وزارت کشور برسد؛ اینها همان گلوگاههایی هستند که کنترل و نظارت دقیق را میطلبند. اگر این نهادها وظایف خود را بهموقع و درست انجام ندهند، احتمال بروز تخلف یا انحراف در مدیریت شهری افزایش مییابد.»
بودجه شهرداری تهران در دوره فعلی ناگهان 5 برابر شد
مجری:همچنین باید به تغییرات بودجهای اخیر اشاره کنم.در دوره جدید بودجه رشد عجیبی داشت و 5 برابر شد. بودجه در دورهای که شما ۵۰ هزار میلیارد تومان بود الان به ۲۲۵ همت افزایش یافت؛ رشد بسیار چشمگیری که عمدتاً به ساختوساز و تراکمفروشی وابسته بود. این حجم عظیم بودجه، خود چالشها و ریسکهای ویژهای ایجاد میکند که بدون شفافیت، نظارت و رعایت اصول قانونی، امکان فساد و سوءاستفاده در آن بالا است.
پیروز حناچی:«در خصوص بودجههای شهرداری، باید بگویم که بسیاری از ردیفها جابجا شده و اکنون پیگیری دقیق آنها تقریباً غیرممکن است. با توجه به تجربهای که دارم، میزان وابستگی بودجه به درآمدهای ناشی از شهرسازی بیش از ۷۵ درصد است »
حناچی به انتخابات شوراها خواهد آمد!
مجری: قصد دارید در انتخابات شورا شرکت کنید؟
پیروز حناچی: هنوز سه ماه به آن باقی مانده است و به هر حال به این گزینه فکر می کنیم.
مجری : فکر می کنید اگر اصلاح طلبان در این انتخابات شرکت کنند را خواهند آورد؟
حناچی: نمی دانم !
مجری : به نظر من رای نمی آورند
حناچی: فارغ از رقابتهای سیاسی، اگر افرادی که شرکت می کنند برنامهای روشن و عملیاتی برای اداره امور شهر ارائه شود، به ویژه توسط افرادی که مردم آنها را به عنوان سرمایههای اجتماعی میشناسند و اعتماد دارند، احتمال مشارکت و اقبال عمومی افزایش مییابد.
وی تاکید داشت : «انتخابات شوراها اهمیت ویژهای دارد زیرا تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی مردم دارد؛ از کوچکترین مسائل روزمره گرفته تا مسائل کلان شهری. مردم میدانند که تصمیمات شورا و شهرداری بر زندگی آنها اثرگذار است. اگر برنامهای روشن و عملی برای ارتقای کیفیت زندگی ارائه شود، هر فرد با هوشمندی و توانایی مدیریتی میتواند اعتماد مردم را جلب کند. نگرانی از اینکه مشارکت به دلیل رقابتهای سیاسی کم شود، همیشه وجود دارد، اما تجربه نشان میدهد که مردم، حتی در شرایط دشوار، توانایی درک برنامههای مفید و اثرگذار را دارند.»
گفت و گوی کامل را می توانید در فیلم مشاهده کنید:
ارسال نظر