راه جبران ریزش 20 میلیارد دلاری درآمد نفتی
رکنا: بودجهنویسی برای سال 1398 یکی از سختترینها خواهد بود. چراکه نه میزان صادرات نفت خام ایران در سال آتی مشخص است و نه قیمت آن. پیشبینیها برای این دو مؤلفه برون زا بویژه میزان صادرات بسیار متفاوت است و هر کدام از نهادها و مؤسسات رقمی را برای میزان فروش نفت ایران عنوان میکنند.
اما سرنوشت نفت که بهعنوان یک سرمایه بین نسلی سالهاست که در بودجه کشور جای خالی درآمدهای ارزی را پر کرده است؛ چه خواهد شد؟ باید چند بشکه و با چه نرخی در بودجه گنجانده شود تا موازنه هزینهها و درآمدهای دولت در عمل بهرهم نخورد؟ اینها پرسشهایی است که مرتضی بهروزی فر عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در گفتوگو با «ایران» پاسخ میدهد. او که یک کارشناس نفتی است و از پیشبینیهای سال آتی میزان فروش و قیمتهای جهانی با خبر است، به تشریح سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه بودجه 1398 میپردازد. تاکنون اعلام شده که دولت در لایحه بودجه سال آتی 1.5 میلیون بشکه در روز با قیمت 54 دلار برای هر بشکه لحاظ کرده است.
با توجه به تحریمهای کنونی فکر میکنید باید سهم نفت و قیمت آن در بودجه 1398 چقدر باشد؟
برخلاف سالهای گذشته که پیشبینی قیمت نفت خام صرفاً تنها دغدغه دولت و مجلس بود الان 2 مشکل برونزا داریم. آن هم قیمت و حجم صادرات نفت خام کشور است. پیشبینیها از قیمت نفت خام در سال 2019 میلادی نشان میدهد که هر بشکه نفت خام در این سال احتمالاً تا 75 دلار هم قیمتگذاری خواهد شد اما واقعیت این است که نباید در بودجه به سناریوهای خوشبینانه اتکا کرد. برای بودجه سال 1398 ایران نفت خام بشکهای 50 تا 60 دلار منطقیتر به نظر میرسد. لذا بودجهای با نفت خام در این بازه قیمتی به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
اما در مورد تعیین حجم فروش نفت خام در سال 1398 شرایط سختتری داریم. چراکه تحریمهای نفتی امریکا علیه کشورمان عملاً پیشبینی را دشوار کرده است. کسی نمیداند که دقیقاً ایران در سال آتی چه مقدار نفت خام خواهد فروخت. بزودی دوره معافیتهای نفتی خریداران به اتمام خواهد رسید و مشخص نیست بعد از آن کدام کشورها و با چه حجمی از ایران نفت بخرند. در مورد فروش میعانات گازی هم این مشکل وجود دارد.
اما پیشبینی منابع و مؤسسات معتبر این است که احتمالاً ایران در سال آتی میلادی روزانه 750 هزار تا یک میلیون و 200 هزار بشکه نفت خواهد فروخت. مقامات کشور هم اعلام کردهاند که صادرات نفت خام ایران از یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز کمتر نخواهد شد.
تصور من این است که صادرات نفت ایران بالاتر از این ارقام نخواهد رفت؛ مگر آنکه بازار Store بازهم با کسری مواجه شود. در آن صورت ممکن است که معافیتهای خریداران نفت ایران از سوی امریکا تمدید شود که البته بعید به نظر میرسد چراکه همین حالا هم بازار با مازاد عرضه مواجه است و برای سال آتی هم با توجه به شاخصهای اقتصادی مصرفکنندگان و تخمین میزان تقاضا پیشبینی میشود که اگر شرایط مدیریت نشود بیش از یک میلیون و 300 هزار بشکه در روز مازاد عرضه نفت خام در بازار وجود داشته باشد. بر این اساس ایران در بودجه سال آتی بهعنوان سند دخل و خرج یکساله کشور، باید میزان صادرات نفت را حجمی در محدوده یک میلیون بشکه در روز تنظیم کند که به عقیده من هرچه این رقم کمتر باشد ریسک کمتری نیز برای تحقق درآمدها به همراه خواهد داشت. از این رو قیمت انتخابی دولت برای نفت در لایحه بودجه منطقی اما حجم آن آیده آل و بسیار خوشبینانه است.
با این حساب فکر میکنید چه میزان از درآمدهای نفتی ایران در سال آتی کاسته خواهد شد؟
تصور من این است که تحریمها نزدیک به 15 تا 20 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران میکاهد. چراکه عملاً صادرات نفت خام کشور نصف خواهد شد و قیمتها هم چندان رشدی نخواهد داشت. دولت هم اعلام کرده که سهم نفت در بودجه 98 کمتر از 25 درصد خواهد بود. این درحالی است که طی سالهای اخیر نفت سهم 40 درصدی در درآمدهای بودجه داشته است.
به نظرتان آیا این کسری را میتوان از محل اخذ مالیات تأمین کرد؟
من تخصص کافی در زمینه مالیات ندارم اما معتقدم تا زمانی که نظام مالیات ستانی ایران تغییری نکند، درآمدهای آن هم بهبود نخواهد یافت. و حتی برعکس. سال آتی با کم شدن درآمدهای نفتی دولت باید منتظر کم شدن درآمدهای مالیاتی نیز باشیم. چراکه دولت توان پرداخت مناسبی نخواهد داشت و اقتصاد ایران کوچکتر خواهد شد. رشد منفی کسب و کارها در سال آتی یکی از تهدیدهای پیش روی اقتصاد ایران است. حتی اگر پایههای اخذ مالیات در کشور تغییری نداشته باشد، احتمالاً سال آتی درآمدهای مالیاتی کشور کمتر از امسال نیز خواهد بود. لذا سال 1398 هم درآمدهای مالیاتی و هم درآمدهای نفتی ایران منقبض خواهد شد. اقتصاد وضعیتی خوبی نخواهد داشت و برای برابری هزینهها ودرآمدهای دولت باید بیشتر در بخش هزینهها تمرکز کرد. باید از هزینهها کم کرد یا یک منبع جدید درآمدی در بخش مالیات تعریف کرد. مانند مالیات بر سوداگری و دلالی که اتفاقاً در دوره تحریم اوج میگیرد.
دلار در بودجه سال 1398 احتمالاً 2 هزار و 200 تومان گرانتر خواهد بود. این موضوع به افزایش درآمدهای نفتی بودجه کمک نخواهد کرد؟
خیر. افزایش قیمت دلار به معنی کاهش ارزش پول ملی، تورم و در نهایت افزایش هزینههای دولت است. دولت بزرگترین مصرفکننده کشور است و اگر نرخ ارز بالاتر در نظر گرفته شود مفهوم آن افزایش درآمد نیست. با این اتفاق هم درآمدها و هم هزینههای دولت بالاتر خواهد رفت و تأثیر چندانی بر بهبود وضع درآمدی آن نخواهد داشت.
اشاره کردید که باید بر بخش هزینهها تمرکز بیشتری کرد. فکر میکنید چقدر میتوان از هزینههای دولت کم کرد؟
اگر کار کارشناسی دقیق صورت گیرد، قطعاً امکان این موضوع وجود دارد. رقمی نمیخواهم عنوان کنم اما در طوفان بحران نباید صاف بایستیم و به مردم بگوییم مشکلی وجود ندارد و بخواهیم مدام آنها را توجیه کنیم. مسئولان در این دوره نیاز به تدبیر بیشتری دارند. بازنگری در هزینهها یک موضوع است که باید انجام شود. موضوع دیگر شفافسازی بودجه است که باید طی آن به مردم بگویند ریال به ریال سرمایه و درآمد این کشور در کجا صرف میشود و چه تبعاتی برای آنها دارد. منافع آن چیست. نمایندگان مجلس هم به جای آنکه تصمیمات احساسی بگیرند باید عقلایی پیش بروند. اقتصاد ایران در دهههای اخیر مشکلات انباشته شده زیادی دارد. نظیر همین پولشویی که وزیر امور خارجه بدرستی از آن یاد میکند. اما چه شد؟ عوض آنکه مسئولان بهدنبال حل آن باشند در پی استیضاح آقای ظریف هستند. باید هم بودجه و هم اقتصاد کشور شفاف شود. شرایط تحریمهای امروز سختتر از دوره جنگ که نیست. در دوره جنگ تحمیلی ایران و عراق کشور را با سالی 5 تا 6 میلیارد دلار اداره میکردیم. فقط یک فرق بین امروز و آن زمان وجود دارد و آن هم شفافیت و یکپارچگی است. در آن برهه زمانی اگر دولت و مردم یکی نبودند، در جنگ هم پیروز نمیشدیم. ما با آن شرایط کشور را اداره کردیم. اکنون که وضعیت سختتر از آن سالها نیست. اگر مردم احساس کنند که دولت هم مانند آنها تحت فشار است، کاهش هزینههای بودجه کار سختی نخواهد بود. فقط باید این فشار اقتصادی برای همه باشد و همه مثل هم باشند. نه آنکه آحاد مردم در فشار و عدهای در رفاه.
آیا راه دیگری برای فرار Escape از وضع موجود سراغ دارید؟
بله. یک راه سادهتر نیز وجود دارد. آن هم تعامل سازنده با دنیاست. امیدواریم که ایران هم به این عقلانیت برسد که باید با دنیا تعامل مثبت داشته باشد. هیچ کشوری نیست که دور خودش حصار بکشد و رشد کند. آیا چین، ژاپن و کره جنوبی بدون تکنولوژی و سرمایه خارجی میتوانستند موقعیت امروز را به دست بیاورند؟ حتی اقتصادهای بزرگ دنیا نظیر امریکا هم اگر
3 ماه ارتباط خود را با کشورهای دیگر قطع کند زمین خواهد خورد، چه برسد به ایران. اگر میخواهیم توسعه پیدا کنیم هیچ راهی جز تعامل با دنیا نداریم. حتی اگر سهم نفت در بودجه کشور به حداقل هم برسد اما تعامل با دنیا وجود نداشته باشد، بازهم اقتصاد کشور به مرور زمان به زانو درخواهد آمد. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
عطیه لباف
ارسال نظر