یک تاریخدان و شاهنامهپژوه مطرح کرد:
تولید آب آشامیدنی با الهام از شاهنامه / راز آب بی پایان در شاهنامه !
رکنا: یک تاریخدان و شاهنامهپژوه گفت: شاهنامه این کتاب بزرگ تاریخی و ادبی نشان میدهد که در گذشته، فرمول و شگردی برای تولید آب وجود داشته که بعدها در مسیر نابودی تمدنها از میان رفته است، اما فردوسی نوید میدهد که این راز در طبیعت نهفته است و با دانش پیشرفته میتوان دوباره بدان دست یافت.

به گزارش رکنا به نقل از موسسه فرهنگی و مطالعاتی بزرگمهر حکیم، محمد رسولی، تاریخدان و شاهنامه پژوه با اشاره به بحران جهانی کمبود آب، نقش شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی را در الهامبخشی به علوم امروز یادآور شد و اظهار کرد: اکنون در جهان و ایران سخن از کمبود آب است و این سوال مطرح است که، آیا آب تمام میشود؟ آیا بشر میتواند آب آشامیدنی تولید کند؟ شاهنامه فردوسی خردمند به ما میگوید که این امر شدنی است.
وی گفت: شاهنامه این کتاب بزرگ تاریخی و ادبی نشان میدهد که در گذشته، فرمول و شگردی برای تولید آب وجود داشته که بعدها در مسیر نابودی تمدنها از میان رفته است. اما فردوسی نوید میدهد که این راز در طبیعت نهفته است و با دانش پیشرفته میتوان دوباره بدان دست یافت.
رسولی در ادامه به ابیاتی از شاهنامه اشاره کرد که بیانگر این موضوع است:
وز آن پس، بفرمود کآن جام زرد
بیارند، پر کرده از آب سرد
همی خورد ز آن جام زر هر کس آب
ز شبگیر تا بود هنگام خواب
بخوردند آب از پی خرمی
ز خوردن نیامد بدو در کمی
این شاهنامه پژوه افزود: این ابیات شگفتآور نشان میدهد ظرفی وجود داشته که هرچه از آن آب نوشیده میشد، باز هم پر بود و پایان نمییافت، پس وقتی شاهنامه به عنوان کتاب تاریخ ایران چنین چیزی را ثبت کرده است، باید باور داشت که این واقعیت در گذشته وجود داشته و همین روایت میتواند الهامبخش بشر امروز در یافتن فناوریهای نوین تولید آب باشد.
این پژوهشگر تاریخ تأکید کرد: علم امروز هم نشان داده که میتوان از هوا آب استخراج کرد و نمونه روشن آن، یخزدگی در فریزر یخچال است که بدون افزودن آب، از رطوبت موجود در هوا یخ تشکیل میشود، بنابراین همانطور که فردوسی میفرماید، میتوان دستگاهی طراحی کرد که از هوای محیط، به میزان لازم آب تولید کرد و تا زمانی که هوا وجود دارد، تولید آب نیز ادامه داشته باشد.
رسولی همچنین با اشاره به تحریفات تاریخی در شاهنامه گفت: در بخش روایت تاریخ ایران پس از لهراسپیان، حدود هزار بیت دچار آشفتگی است و علت آن به دوران ساسانی بازمیگردد که برخی از افراد ذینفوذ برای پیوند زدن حکومت خود به زمان زرتشت، بخشهایی از تاریخ پیشین را حذف یا دگرگون کردند. به همین دلیل، بسیاری از کارهای کوروش بزرگ به نام اسکندر ثبت شد. از این رو، هر جا در داستانهای علمی نام اسکندر آمده است، لزوماً به شخص او بازنمیگردد.
وی با استناد به سخن فردوسی این ابیات را بیان کرد:
سخنهای باریک مرد خرد
چو دل تیره باشد، کجا بگذرد؟
تو را گفتم این خوب گفتار من
روان و دل و رای هشیار من
تو را گفتم از دانش آسمان
زدایم دلت گر شود بدگمان
رسولی تأکید کرد: شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست، بلکه گنجینهای تاریخی، فلسفی و علمی است که حتی در موضوعات حیاتی چون بحران آب نیز میتواند چراغ راه بشر باشد. در حقیقت، شاهنامه به ما یادآوری میکند که با نوآوری و تکیه بر منابع موجود طبیعی میتوانیم به راهحلهایی دست یابیم که نه تنها بحران کنونی را حل کند، بلکه آیندهای روشن برای نسلهای آینده به ارمغان آورد.
ارسال نظر