اسرائیل و خاورمیانه جدید؛ پاسخ ایران چیست؟

هم دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و هم بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس ، در مدت اخیر و در بحبوحه اوج گیری تنش ها در خاورمیانه ، مدام روی یک مفهوم تاکید کرده اند و آن هم این بوده که آن ها مایل به ایجاد «خاورمیانه جدید» هستند.

به گزارش فرارو؛ خاورمیانه ای که بر اساس آنچه آن ها مدعی هستند باید شاهد عادی‌سازی روابط طیف قابل‌توجهی از کشورهای عربی و اسلامی با رژیم اسرائیل باشد و در عین حال، ترتیبات سیاسی و نظم منطقه ای نیز در مسیری قرار گیرد که واشینگتن و تل آویو دیکته می کنند. محور اصلی استقرار این نظم جدید در منطقه نیز چیزی جز تحمیل ضعف به ایران و کلیت محور مقاومت نیست.

به بیان ساده تر، خاورمیانه مد نظر اسرائیل و آمریکا محقق نخواهد شد مگر اینکه ایران و طیف متحدان منطقه‎ای‌اش، تضعیف شوند. اساسا به همین دلیل هم است که می بینیم اسرائیل و آمریکا در لبنان به دنبال تضعیف حزب الله هستند و یا در عراق، تضعیف گروه های مقاومت را دنبال می کنند و در عین حال، با ایجاد کریدور داوود از طریق خاک عراق و سوریه، سعی در ایجاد چالش های امنیتی تازه برای ایران دارند.

در این میان، یک سوال مطرح می شود و آن هم این است که در برابر راهبرد رژیم اشغالگر قدس و آمریکا جهت استقرار یک نظم جدید در خاورمیانه، بهترین راهبرد برای ایران چیست؟ به بیان ساده تر، ایران چگونه می تواند به نحوی موثر از منافع و امنیت ملی خود در سطح منطقه حراست کند و مانع از شکل‌گیری فضایی شود که مطلوب جریان های مخالف با این کشور است. به نظر می رسد پاسخ به این سوال را باید از 3 منظر مورد توجه داشت.

1. ضرورت تقویت فزاینده قدرت سخت

جنگ 12 روزه اخیر میان ایران و رژیم اسرائیل، حامل درس های قابل توجهی برای هر دو طرف به ویژه ایران بوده است. آنچه واضح است، دشمن روی حوزه اطلاعاتی سرمایه گذاری قابل توجهی انجام داده و درست به همین دلیل، ایران نیز هم در حوزه اطلاعاتی و هم نظامی، باید بیش از پیش در اندیشه تقویت بنیان های قدرت خود باشد.

البته که نکته قابل تامل این است که ایران به اذعان اندیشکده ها و منابع اطلاعاتی غربی، در جریان جنگ 12 روزه از بسیاری از ظرفیت های خود  و طیف متنوعی از موشک هایش استفاده نکرده است.

همین مساله یک برگ برنده برای ایران است. با این حال، تقویت قدرت نظامی و در عین حال، تلاش برای کم‌اثرکردن فشارهای اقتصادی خارجی، بیش از هر زمان دیگری باید مد نظر تصمیم‌سازان در تهران باشد. زیرا اعمال فشار اقتصادی و نظامی، دو اولویت مهم رژیم اسرائیل و آمریکا برای تضعیف ایران است.

در حوزه نظامی و اطلاعاتی، به طور خاص بهره‌گیری بیش از پیش از ظرفیت های علمی کشور باید مد نظر باشد. جنگ 12 روزه اخیر نشان داد که جنگ های جدید به هیچ عنوان ماهیت کلاسیک که در ذهن اغلب افراد نقش بسته را ندارند و ترکیب علم و جنگ در آن ها حرف اول را می زند.

2. بهره‌گیری از ظرفیت های قدرت نرم

ایران به واسطه ایستادگی در برابر صهیونیست ها، تا حد زیادی شاهد افزایش قدرت نرم خود در سطح منطقه و جهان بوده است. موضوعی که در نتیجه نظرسنجی های معتبر در دنیا نظیر نظرسنجی اخیر مرکز معتبر افکار‌سنجی عربی که در میان ملت های عرب انجام شده، به عینه قابل مشاهده بوده است. حال این ظرفیت ها باید به طرق مخالف هم تقویت شوند و هم با تحرکات سیاسی و دیپلماتیک، در راستای منافع ملی ایران فعال‌سازی شوند. 

در حقیقت، ایران در ابعاد منطقه ای و بین‌المللی باید تا جای ممکن فضا را برای اسرائیل و آمریکا در چهارچوب اقدامات خصمانه آن ها علیه خود، محدود سازد. هر چه در این حوزه فعال‌تر باشیم، در عرصه تحرکات مرتبط با قدرت سخت نیز می توان به کسب دستاوردهای قابل توجه و موثرتر امیدوار بود.

3. افزایش قدرت هوشمند ایران

قدرت هوشمند، ترکیبی از قدرت نرم و سخت است و با توجه به ماهیت پیچیده و چندلایه تحولات خاورمیانه، تقویت این حوزه قدرت یک الزام برای ایران است تا بتواند جنبه های سخت افزاری و نرم افزاری قدرت خود را در سطح منطقه به طور توامان و همزمان افزایش دهد. وقتی این مهم محقق شود، موانع جدی در مسیر تحقق دستورکارهای مطلوب آمریکا و اسرائیل با محوریت استقرار یک نظم جدید در خارومیانه ایجاد می شود.

وقتی جنگ از منظر این دسته از بازیگران ترکیبی است، نباید صرفا با اهرم نظامی و قدرت سخت به مصاف آن ها رفت. تغییر نگاه به مقوله قدرت، یک الزام رهبردی برای ایران جهت شکل دهی به واقعیت های آتی سیاسی و ژئوپلیتیکی در منطقه خاورمیانه است.

  • فیلم / دلگرمی رهبری انقلاب با گوش کردن به رادیو بعد از ترور فرماندهان نظامی توسط اسرائیل در آغاز جنگ !

وبگردی