درس‌های اجتماعی جنگ ۱۲ روزه؛ انسجام اجتماعی و پدافند، دو بال پیروزی

امیر رهبر، فعال رسانه‌ای، در یادداشتی به بررسی ابعاد اجتماعی جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی پرداخته و آن را تجربه‌ای آموزنده و راهبردی برای حکمرانی و جامعه ایرانی دانسته است.

امیر رهبر

آنچه در این جنگ آموختیم

جنگ ۱۲ روزه بدون تردید یکی از مهم‌ترین رخدادهای امنیتی و راهبردی در تاریخ معاصر ایران بود. با وجود همه هزینه‌ها و آسیب‌ها، این جنگ حامل درس‌هایی عمیق در حوزه حکمرانی و انسجام اجتماعی است. در صورتی که به تحلیل صحیح و بهره‌گیری از این آموزه‌ها توجه شود، این تجربه می‌تواند بستر تقویت دستاوردهای ملی و کاهش آسیب‌ها را فراهم کند.

علاوه بر آن، در صورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها و اصلاح نهادهای مرتبط، می‌توان از این تجربه برای ارتقاء سرمایه اجتماعی، بهبود حکمرانی، پیشرفت ملی و تقویت بنیان‌های تمدنی ایران بهره گرفت.

از منظر اجتماعی، چه آموختیم؟

یکی از مهم‌ترین درس‌ها، ضرورت تقویت جامعه مدنی و ساختارهای مشارکت‌پذیر است. تجربه بحران اخیر نشان داد که احزاب، نهادهای مدنی، انجمن‌های علمی و صنفی می‌توانند بازوهایی توانمند در کنار دولت باشند. طراحی سازوکارهای تعامل با این نهادها پیش از وقوع بحران، می‌تواند ظرفیت دولت و جامعه را برای مدیریت مؤثرتر بحران‌ها افزایش دهد.

فقدان رویکردهای اجتماعی در مواجهه با بحران

در جریان جنگ، آنچه به‌روشنی محسوس بود، غیبت رویکردهای تنظیم‌گر اجتماعی در محتوای رسانه‌ها، چه رسمی و چه غیررسمی، بود. رویکردهایی چون تقویت تعاملات خانوادگی و اجتماعی، معنابخشی به زندگی، انجام کارهای خیر، توجه به همسایگان و تشویق به نوع‌دوستی و حمایت اجتماعی، جای خالی‌شان به‌شدت احساس شد. تقویت چنین حوزه‌هایی نیازمند توجه سیاست‌گذاران فرهنگی و اتخاذ ابتکار عمل در تولید محتواهای اجتماعی است.

همچنین ضرورت ایجاد یک نظام یکپارچه اطلاع‌رسانی بحران با تکیه بر سامانه ملی هشدار و در نظر گرفتن سلامت روان در سیاست‌گذاری رسانه‌ای، از مهم‌ترین مواردی است که باید در بازبینی دستورالعمل‌ها و فرآیندهای حکمرانی مورد توجه قرار گیرد.

انسجام اجتماعی در دل بحران شکل گرفت

در روزهای ابتدایی جنگ، بدون فراخوان رسمی یا ساختارهای حکومتی، موجی از همبستگی ملی در کشور شکل گرفت. از پویش‌های خودجوش مردمی در حمایت از نیروهای مسلح گرفته تا عبور موقت از اختلافات سیاسی در فضای حقیقی و مجازی، این همدلی در تمام سطوح اجتماعی قابل مشاهده بود. هنرمندان، فعالان رسانه‌ای و حتی منتقدان جدی نظام نیز، در آن لحظات حساس، فارغ از پیشینه سیاسی یا فکری‌شان، با یک صدا از لزوم دفاع از وطن سخن گفتند. این سرمایه اجتماعی حاصل از همدلی ملی، بی‌تردید میراثی گرانبها برای ساختار اجتماعی ایران است که باید در دوران پساجنگ، از آن محافظت کرد.

حفظ انسجام، فقط با سخنرانی ممکن نیست

امیر رهبر تأکید می‌کند که مهم‌ترین مسئولیت دولت در دوره پساجنگ، حفظ و تثبیت انسجام اجتماعی ایجادشده در دل بحران است؛ موضوعی که نه با وعده‌های کوتاه‌مدت و سخنرانی‌های تکراری، بلکه با اقدامات شفاف و قابل لمس محقق می‌شود.

از جمله این اقدامات می‌توان به شفاف‌سازی روند مذاکرات منتهی به آتش‌بس، تبیین دستاوردهای راهبردی جنگ به زبان ساده و دعوت از کارشناسان واقعی نظامی (نه چهره‌های تکراری رسانه‌ای) برای گفتگو با مردم اشاره کرد. این‌ موارد می‌تواند نقش مهمی در تثبیت انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی ایفا کند.

و اما نقش دیگران…

در کنار دولت، نقش فعالان رسانه‌ای، هنرمندان و چهره‌های تأثیرگذار فضای مجازی در حفظ آرامش عمومی انکارناپذیر است. در این دوره، پرهیز از بازنشر اخبار تأییدنشده، جلوگیری از تحلیل‌های احساسی و اجتناب از دامن زدن به شایعات، از مهم‌ترین مسئولیت‌های اجتماعی این افراد به شمار می‌رود. چنین رویکردی نه‌تنها از تخریب سرمایه اجتماعی جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند آرامش و ثبات روانی جامعه را نیز تضمین کند.

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی