فروشنده قبل از اینکه سند را به نام من بزند فوت کرد

لازم است بدانید هر قراردادی اثر خاص خود را دارد؛ برای مثال «عقد بیع» منجر به انتقال مالکیت می‏شود، «عقد اجاره» حاصلش انتقال منفعت است و «عقد وکالت» نیز منتهی به اعطای نیابت می‏شود. متاسفانه در جامعه ما رایج شده که برای رهایی از بعضی قیود قانونی (مانند پرداخت مالیات، دریافت گواهی پایان کار از شهرداری و...)، وکالت را جانشین قرارداد اصلی می‏کنند که این امر مشکلات بسیاری را برای دوطرف قرارداد در پی خواهد داشت. وکالت قراردادی است جایز؛ به این معنی که دو طرف هر وقت بخواهند می‏توانند آن را فسخ کنند. شرط بلاعزل بودن وکالت ممکن است موجب لازم شدن یا غیرقابل فسخ بودن قرارداد از طرف موکل شود، ولی وکالت بلاعزل نیز با «فوت»، «جنون» یا «سفه» (نداشتن عقل معاش به تشخیص دادگاه) وکیل یا موکل منحل می‏شود. از منظر حقوقی قرارداد وکالت شما منفسخ شده و تنها راه طرح دعوی «الزام به تنظیم سند رسمی» به طرفیت همه وراث فروشنده است. البته قبل از آن باید وراث گواهی انحصار وراثت گرفته باشند تا بتوانید آنها را خوانده دادخواست قرار دهید. در صورت عدم اقدام توارث فروشنده برای دریافت گواهی حصر وراثت، شما به عنوان طلبکار نیز می‏توانید متقاضی دریافت این گواهی از شورای حل اختلاف آخرین محل اقامت متوفی باشید. شایان ذکر است دادگاه عمومی (حقوقی) محل وقوع ملک، مرجع قضایی صالح برای طرح دعوی الزام به تنظیم سند رسمی است.