خانواده خواستگارم راضی به ازدواج ما نبودند
مربي آموزشگاه رانندگي بودم كه پسري به خواستگاري‌ام آمد. پس از پرس‌و‌جو خانواده‌ام با ازدواج با او موافقت كردند اما خانواده او به دليل آن‌كه خودشان مرا انتخاب نكرده بودند، به‌شدت مخالفت مي‌كردند. مشكلاتم از دوران نامزدي آغاز شد در حال حاضر علي‌رغم آن‌كه مشاجرات كم‌تر شده ولي به‌شدت بي‌حوصله هستم و ناگهان گريه مي‌كنم. آيا مراجعه به پزشك نياز است؟
-
دكتر علي اصغر اصغرنژاد
هر ازدواجي با يكسري مخالفت‌ها و موافقت‌هايي روبه‌رو است. هنگامي كه يك ازدواج انجام مي‌شود پرداختن به يكسري مسائل گذشته جر و بحث و محكوم كردن ديگران امري بي‌فايده است كه تنها كدورت‌ها را زياد مي‌كند. آنچه كه اهميت بيش‌تري دارد آن است كه بايد به وضعيت پيش آمدهتعادل بخشيد. بايد پذيرفت ورود فرد جديد به خانواده نياز به اظهارنظر اعضا دارد و قائل نشدن حقي براي آنها، ممكن است مخالفت را در پي داشته باشد. گريه ناگهاني و بدبين شدن از علائم افسردگي است كه نياز به مشاوره با پزشك متخصص دارد تا از عوارض جدي‌تر پيشگيري شود. هيچگاه نبايد خود را محكوم كنيد بلكه با پذيرش موضوع به راه‌هاي برقراري ارتباط صميمانه و دوستانه فكر كنيد.
ارسال پرسش
هم اکنون دیگران می خوانند
- قیمت سکه، طلا، طلای دست دوم و نقره امروز دوشنبه 3 شهریور 1404
- اخبار اقتصادی / مهم ترین های 24 ساعت گذشته
- قیمت دلار و دیگر ارزها امروز دوشنبه 3 شهریور 1404
- فیلم/ مونا کرمی: نمیفهمم کجای زندگی من ناراحتتون میکنه؟ چطور میتونید به بچهای که هنوز به دنیا نیومده توهین کنید؟
- شیدا خلیق: سگ هام تو زندگی خیلی بهم کمک کردند تا خیلی چیزها رو جدی نگیرم/ کیوان خیلی خوشش میاد صبح میگه مگه دیشب قهر نبودی
ارسال نظر