مادر علی انصاریان به بدبختی افتاد / حتی پول برای داروهایم ندارم!
رکنا: مادر علی انصاریان از مشکلات مالی، مسدود شدن حسابهایش، حکم جلب و ادعاهای عجیب درباره اموال پسرش پرده برداشت و از خالی شدن حساب بانکی علی در زمان بستری بودن او خبر داد.

به گزارش رکنا، "بعد از علی مرده متحرکم!" این تلخترین جمله از زبان مادر زندهیاد علی انصاریان است که در گفتوگویی اختصاصی، جزئیات تکاندهندهای از مصائب خود را بازگو کرد. از حکم محکومیت ۴.۵ میلیاردی و مسدود شدن تمام حسابهایش گرفته تا ادعاهایی درباره اموال علی و ماجرای دلخراش تخلیه کارت بانکی او در بیمارستان. "ننه علی" از تهدیدها، پخش شدن صدایش و بیمهری نزدیکان گفت و در نهایت از هواداران پرسپولیس و استقلال کمک خواست. آنچه مادر علی انصاریان روایت میکند، فراتر از یک مصاحبه است. روایتی که بارها در بیان آن بغض کرد و حتی اشک هایش سرازیر شد. سادات شاه ولایتی حتی از صادر شدن حکم جلبش پرده برداشت!
ویدیو و متن هر دو بخش این گفتگو را در ادامه میخوانید:
سلام و درود به مخاطبان عزیز خبر ورزشی. امروز میهمان ویژهای در استودیو داریم که صادقانه بگوییم، اصلاً دوست نداشتیم در این شرایط پذیرای ایشان باشیم. آرزو داشتیم در روز تولد زندهیاد علی انصاریان، میزبان مادرش، خانم سادات شاه ولایتی یا ننه علی باشیم؛ اما اتفاقاتی در این روزها افتاده که واقعاً تکاندهنده است. بهتر است این مسائل را از زبان خودشان بشنویم. ابتدا سلام و احوالپرسی کنیم.
سلام عرض میکنم خدمت شما، همکارانتان و مردم شریف کشورم ایران.
از اینجا شروع کنیم که شنیدهایم این هفته به باشگاه پرسپولیس مراجعه کردهاید و تماسهایی از سوی پیشکسوتان برقرار شد. اتفاقاتی افتاده که بهتر است از زبان خودتان بشنویم. ماجرای رفتن شما به باشگاه پرسپولیس چه بود؟
حدود چهار سال است که علی جان فوت کرده و من طی این مدت هرچه خواستم با آقای درویش (مدیرعامل باشگاه) ارتباط بگیرم، موفق نشدم. با آقای لشگری تماس گرفتم، ایشان فرمودند وقت میگیرند ولی دیداری میسر نشد. سپس از آقای ناصر محمدخانی خواستم که برایم وقت بگیرند. دلیل این اصرار این بود که مشکلاتی برایم پیش آمده که میخواستم با آقای درویش از نزدیک درددل کرده و راهنمایی بخواهم، چون بعد از علی تنها شدهام.
ما به باشگاه پرسپولیس رفتیم و پرسیدیم که آقای درویش حضور دارند یا خیر. پاسخ دادند بله، هماهنگی توسط آقای ناصر محمدخانی انجام شده است. به طبقه چهارم رفتیم اما یکی از آقایان آنجا گفتند آقای درویش تشریف ندارند و ما را به طبقه دوم و اتاق آقای حسین بادامکی راهنمایی کردند. این در حالی بود که گفته بودند آقای درویش حضور دارند و هماهنگی شده بود. من از این رفتار بسیار ناراحت شدم. پس از اصرار، در نهایت متوجه شدم آقای درویش حضور دارند اما به بنده گفته شد ایشان نیستند.
این اتفاق افتاد و من برای درددل به باشگاه رفته بودم؛ به این دلیل که فرزند من جوانیاش را در این باشگاه گذاشت، صدها بخیه خورد و برای هواداران پرسپولیس از جان مایه گذاشت. البته یک سالی هم در استقلال بازی کرد و هواداران استقلال نیز او را بسیار دوست داشتند. از همه هواداران عزیز، چه پرسپولیس و چه استقلال، که در زمان حیات علی و حتی پس از فوتش همیشه بر سر مزارش حاضرند و به من احترام میگذارند، قلباً تشکر میکنم. پسرم هم از هواداران هر دو تیم راضی بود. گله من فقط از آقای درویش است. من یک مادر داغدیدهام؛ قلبی که سوراخ شده، دیگر ترمیم نمیشود. اگر به باشگاه رفتم، برای راهنمایی گرفتن بود، چون بعد از علی کسی را ندارم.
بعد از اینکه گفتند آقای درویش نیستند، با ناراحتی و گریه برگشتم. به خودم گفتم اگر علی زنده بود، هرگز مجبور نمیشدم بعد از چهار سال به باشگاه بیایم. من تا به حال به باشگاه نیامده بودم. مجبور شدم بروم، چون حقوقم مسدود شده بود. به دادگاه رفتم و متوجه شدم تمام حسابهایم بسته شده است.
به مشکلاتی اشاره کردید، آیا حکم قضایی برای مسدودی حسابها و مستمری شما وجود دارد؟ یعنی حسابهای شما کاملاً مسدود شده است؟
بله، کاملاً مسدود شده است. حتی برای خرید دارو و مواد غذایی نیز دچار مشکل هستم. من مستمریبگیر هستم. علی یک آپارتمان در تهران داشت که برادرش در آن ساکن است. او کارمند است و یک فرزند دارد؛ علی در زمان حیاتش کمکهزینه زندگیاش بود. می گویند علی یک آپارتمان دیگر هم داشته است. آپارتمانی هم که من در آن ساکن هستم، متعلق به خودم است و آنجا زندگی می کنم. نزدیک به هفتاد سال سن دارم و نباید در این سن در خیابان بمانم. آپارتمان علی در میگون نیز دست مستاجر بود که تخلیه نمیکرد و دخترم با همسرش اجارهه آن را دریافت میکردند.
متاسفانه، ماشین، طلا و دلارهای من را که به عنوان امانت نزد دخترم بود، فروختهاند. دخترم از من خواست که پولها را در حسابی مشترک در بانک بگذاریم، سپس اصرار کرد که حساب به نام او باشد تا مدیریت کند، چون به گفته او حال من خوب نبود و هر وقت خواستم به من پول میدهد؛ اما حالا درگیر شدهام و حدود پنج شش روز است که حقوقم نیز مسدود شده است و مرتب پیگیر هستم. من فقیر و گدا نیستم. علی جان برایم همه چیز گذاشته بود، پول، طلا و... که متاسفانه فروختهاند. من شکایت حقوقی کردهام اما حتی پول لازم برای پیگیری شکایت را ندارم. متوجه شدم آقای ...... تمام پولها را از دخترم گرفته و به نام خودشان زدهاند. الان درگیر این مسائل هستم.
حتی همان روز چهارشنبه که به باشگاه پرسپولیس رفتم، از خود باشگاه و آقای ناصر محمدخانی تماسهایی گرفته شد و افرادی که نمیخواهم نام ببرم، پرسیدند چرا مادر آقای انصاریان را به باشگاه آوردهاید؟ من باید به کجا مراجعه کنم؟ فرزند من نزدیک به ده سال در پرسپولیس بازی کرده است، او همان "علی بخیه" معروف است. دیدم چارهای ندارم؛ اگر مسئولان فعلی پاسخگو نیستند، شاید مجبور شوم به مدیرعامل باشگاه استقلال مراجعه کنم و از ایشان و دیگران کمک بخواهم تا گره کار من باز شود. باز هم از همه طرفداران پرسپولیس و استقلال تشکر میکنم.
الان مشکلی برایم پیش آمده و واقعاً ماندهام چکار کنم. عدهای میگویند خانه علی را بفروشم؛ من حدود هفت هشت ماه است که آپارتمان میگون را به املاکی سپردهام اما حتی یک مشتری هم نیامده است. از جناب آقای صمدپور هم اینجا تشکر میکنم که از ایشان خواستم مشکلم را حل کنند. ایشان آمدند برای کمک، اما عدهای که نامشان را نمیبرم، به ایشان گفتهاند "مگر علی فقیر بوده؟ مگر نداشته؟" بله، علی یک آپارتمان در تهران دارد که برادرش در آن ساکن است و یک آپارتمان دیگر هم گفته میشود داشته که من ساکن هستم. آپارتمان میگون هم دست مستاجر بود که با بدبختی آن را پس گرفتیم. این حرفها درست نبود که به آقای صمدپور زدند و ایشان را هم ناراحت کردند. بعضی از این افراد عذرخواهی هم کردند، اما این کار درستی نیست. نباید قضاوت یکجانبه کرد. بیایند و از نزدیک بنشینند تا گره کار من را باز کنند و مشکلم را حل کنند. بله، پولها دست آقای ... است و میگویند به هیچ وجه پول را پس نمیدهند. از تمام هواداران پرسپولیس و استقلال کمک میخواهم، از آنها میخواهم مرا یاری کنند و به دادم برسند.
اکنون با یک ادعای چهار میلیارد و پانصد میلیونی مواجه هستم. خانمی ادعا کرده که در آن زمان یک ماشین به مبلغ هفتصد میلیون تومان برای علی خریده بود که اکنون بعد از چهار سال این مبلغ به دلیل دیرکرد و ... به چهار و نیم میلیارد تومان رسیده است و هرچه بماند، بیشتر هم خواهد شد. با وکیل جدیدی که صحبت کردهام، گفتهاند باید حدود یک میلیارد و خردهای پرداخت کنیم تا مبلغ بیشتر نشود و مشکلات کمکم حل شود. همانطور که گفتم، مبلغ چهار و نیم میلیارد تومان هر لحظه در حال افزایش است. جناب آقای صمدپور قصد داشتند در این زمینه کمک کنند، اما عدهای با کارهایی که نباید انجام میدادند، مانع حل مشکل من شدند.
دقیقاً این حکم یا ادعا مربوط به چه مبلغی است؟ آیا همان ادعای ۴.۵ میلیاردی است؟
بله، همین خانم ادعا کرده که در آن زمان یک ماشین به مبلغ هفتصد میلیون تومان برای علی خریده است که اکنون بعد از چهار سال این مبلغ به دلیل دیرکرد و ... به چهار و نیم میلیارد تومان رسیده است و هرچه بماند، بیشتر هم خواهد شد. با وکیل جدیدی که صحبت کردهام، گفتهاند باید حدود یک میلیارد و خردهای پرداخت کنیم تا مبلغ بیشتر نشود و مشکلات کمکم حل شود. همانطور که گفتم، مبلغ چهار و نیم میلیارد تومان هر لحظه در حال افزایش است. جناب آقای صمدپور قصد داشتند در این زمینه کمک کنند، اما عدهای با کارهایی که نباید انجام میدادند، مانع حل مشکل من شدند.
من نیاز به درمان دارم، ماهی یک بار دکتر میروم و ناراحتی قلبی دارم، آنژیو کردهام و فنر در قلبم است که در زمان حیات علی این کار انجام شد. هر بار که دکتر میروم، هفت هشت میلیون تومان هزینه دارم؛ هزینههای نوار قلب و... هم هست، اما الان ماندهام. هیچ پناهی هم ندارم. پناه من این بود که به باشگاه پرسپولیس مراجعه کنم که متاسفانه پاسخگو نبودند و شب هم به آقای ناصر محمدخانی گفته بودند چرا مادر انصاریان را به اینجا آوردهاید؟ من از مردم، از هوادارانی که چه در زمستان و چه در تابستان از فرزند من و امثال فوتبالیستها حمایت کردند و جانشان را گذاشتند، تشکر میکنم. اگر این هواداران نبودند، فرزندم علی انصاریان نمیشد. چه هواداران پرسپولیس و چه استقلال، از همهشان ممنونم. حالا از آنها میخواهم. اگر کسانی که مراجعه کردم، مشکلم را حل نکردند، این هواداران مشکلم را حل کنند. ممنون میشوم.
نکته بعدی اینکه آیا با پرداخت حدود یک و نیم میلیارد تومان، حسابها از مسدودی خارج میشود؟
فکر میکنم با پرداخت این مبلغ، شاید حسابها از مسدودی خارج شود، اما باید بقیه بدهی را نیز پرداخت کنم، در غیر این صورت ملکی که برادر علی در آن ساکن است، به مزایده گذاشته خواهد شد. حکم فقط همین ادعای ۴.۵ میلیاردی است و محکومیت دیگری در کار نیست. همانطور که گفتم علی فقیر نبود و همه این اموال (پول، طلا و...) که توسط دخترم برداشته شده، نزد او امانت بوده است. وقتی درخواست کردم پولها را بازگرداند، اتفاقات دیگری افتاد که فکر میکنم اکنون زمان گفتن آنها نباشد، انشاءالله در موقع مناسب. فیلمهایی هم در این باره وجود دارد که اگر لازم باشد با شما صحبت میکنم تا در موقع مناسب پخش شود. در حال حاضر باید حدود چهار و نیم میلیارد تومان پرداخت شود و اگر پرداخت نکنم، فکر میکنم حکم جلب من را گرفتهاند یا در حال گرفتن هستند.
یعنی احتمالاً حکم جلب شما صادر شده است؟
چند روز پیش که در دادگاه بودم، به دلیل ناراحتی و گریه حالم خوب نبود. خانمی که آنجا بود و آقایی که وکیل بودند، گفتند حکم جلب گرفته شده است. گفتم اشکالی ندارد! من چه جرمی مرتکب شدهام که حکم جلب من را گرفتهاند؟ علی همیشه به نیازمندان و فقرا کمک میکرد و نیازی نداشت. او تمام حرفهایش را به من میگفت، هرگز به من نگفت که بدهکار است. آن آقای وکیل که ناراحتی و گریه من را دید، گفت بیا بیرون، ممکن است الان ببرنت. به او گفتم من از وقتی علی را از دست دادهام، در خانه تنها هستم. اشکالی ندارد اگر مرا به زندان هم ببرند، بالاخره آنجا با زندانیان قرآن کار میکنم و سخنرانی میکنم، حداقل تنها نیستم!
اما جرم من چیست که مرا به زندان ببرند؟ باید بدانم جرم من چیست. آن خانم ادعا کرده که ماشین برای علی خریده، در حالی که فرزند من اینطور نبوده که کسی برایش ماشین بخرد. مگر علی فقیر بود؟ علی خودش به همه جا کمک میکرد، برای نیازمندان جهیزیه تهیه میکرد. حتی من خودم مجالس زنانه دارم و سخنرانی و تفسیر قرآن میکنم. فرزند من حتی برای کمک به نیازمندان از من میپرسید که چه چیزی کم دارند تا تهیه کنم، مثلاً فرش یا یخچال؟ فرزند من اینطور نبوده که الان من اینجور درگیرم. بگویم که من هم فقیر نیستم و فرزندم هم فقیر نبود. الان ماندهام از کجا بیاورم، کرایه ماشین هم ندارم. آقای ناصر محمدخانی دیروز مرا به دادگاه بردند و پریروز به باشگاه بردند تا به دادم برسند. میگویم فقط هواداران پرسپولیس و استقلال میتوانند به داد من برسند. از مدیرعامل باشگاه استقلال هم میخواهم اگر اجازه بدهند، به آنجا بروم و با ایشان صحبت کنم.
واقعاً ناراحتکننده است که برای یکی از محبوبترین بازیکنان نسل خود این اتفاق تلخ پس از درگذشت نابهنگامش بیفتد و حتی صحبت از حکم جلب مادر ایشان به میان آید. شنیدهام حسام نواب صفوی وکالت شما را برعهده گرفته و پیگیر امور هستند.
بله، قرار است ایشان این کار را انجام دهند. به خدا نمیدانم، علی که مرا روی چشمش میگذاشت، حالا مادرش دربدر دادگاه و کلانتری است. نمیدانم چکار کنم.
بسیار سخت است. ما نیز از حسام نواب صفوی دعوت میکنیم تا در این باره توضیح دهند و اطلاعات بیشتری ارائه کنند تا شاید راهی برای حل این مشکل پیدا شود. اتفاقاتی که طی این چند سال برای مادر علی انصاریان رخ داده، قلب هر انسان و هر طرفدار فوتبالی را به درد میآورد. تلختر اینکه فرمودید حمایتی از سمت خانواده نیز وجود ندارد...
آنها میگویند حقشان است، در حالی که من هم جزو ورثه علی هستم. علی صد و بیست بخیه خورد تا پدر و مادرش در آرامش باشند. همیشه میگفت خط قرمز من بعد از پدرم، مادرم است. اموال و داشتههای او را کجا بردهاند؟ من که به جایی نمیبرم. اگر با رفتار خوب و برخورد مناسب میبودند، حتی کارت علی را در بیمارستان خالی نمیکردند! این بلاها را بر سر من آوردند. کارهای دیگری هم انجام شده که فیلمش موجود است و هر وقت شما صلاح بدانید، میدهم تا پخش شود.
چه کسی حساب یا کارت بانکی علی را در بیمارستان خالی کرد؟
البته علی آقا به من گفت مامان حواست به کارت باشد. بعد با اصرار شدید ...، کارت و تمام موجودی آن را تخلیه کردند. انگار آنها میدانستند علی در حال از دست رفتن است. من فقط فریاد میزدم و نمیدانستم چکار کنم. خودشان میدانند که با آمپول مرا خواباندند. من واقعاً عاشق علی بودم، او بینظیر بود و دیگر مثل او نخواهد آمد. هم از نظر اخلاق، هم ادب، هم در حق پدر و مادر و هم دیگران. فوقالعاده بود، یک فرشته بود. الان بعد از علی، من یک مرده متحرکم. علی رفت و این بلاها بر سر من آمد. اگر علی زنده بود، کسی جرأت نمیکرد به من نزدیک شود. به قول خودش میگفت من شیر بالای سرت هستم. میگفت مامان جان، نوکرتم، چاکرتم، هرچه دارم از برکت چادر شما و سادات بودنم دارم. تمام دعاهای تو مرا به اینجا رساند. اما الان نمیدانم چکار کنم، درماندهام. فقط آمدهام تا از شما بخواهم از این هواداران، چه پرسپولیس و چه استقلال، بخواهید مشکلم را حل کنند. خدا عاقبتتان را به خیر کند.
یک فایل صوتی (وویس) از شما در شبکههای ماهوارهای پخش شد، ماجرای آن چه بود؟
کلاً هرکس به من زنگ میزد میگفت مصاحبه کن، ولی من نمیتوانستم. یا میگفتند از طرف خبرنگاریم، من دیگر شک کردم به این موضوع. یک بار خیلی ناراحت بودم، شخصی زنگ زد و درباره مشکلاتم پرسید. گفتم به خانه فلان شخص (که پولهایم دست اوست) رفته بودم و گفتم پولم را برگردانید، نیاز دارم. علی همه چیز برایم گذاشته، چرا پولم را نمیدهید؟ ایشان برگشتند و گفتند "حالا با چادر دارت میزنم" و حتی اسلحه کشید! این کارها عقلانی نیست، این برنامهها برای من پیش آمد. من گریه کردم و پرسیدم چرا؟ برای من مهم نیست که... گفتم از وقتی علی از دنیا رفت، من یک مرده متحرکم، زندگی برایم ارزشی ندارد.
اما اکنون به این دلیل (برای پیگیری مشکلات)، جناب آقای حسام نواب صفوی بدون دریافت ریالی از من، وکالتم را قبول کردهاند چون من پولی ندارم، هرچه میگویم کسی باور نمیکند. ایشان فرمودند کار را پیگیری میکنند. آن صدای من (که پخش شد) نباید دست آن شخص می رسید. شخصی ضد انقلاب، ضد دین و ضد قرآن، که اصلاً به داخل کشور ربطی ندارد و آن سوی آب است، صدای من را پخش کرده است. حرفهایی که نباید بزند، برعلیه من زده و صدایم را پخش کرده، عکس من و عکس آن خانم را کنار عکس فرزند من گذاشته است. من چندین سال با آبرو زندگی کردهام. اگر گناهی هم کرده باشم، خداوند پوشاننده عیوب است و آبروی بندهاش را نمیبرد، اما این شخص آبروی چندین ساله من، خانوادهام و حتی فرزندم که دستش از دنیا کوتاه است را برده و با آبروی او بازی کرده است.
آن فایل صوتی چگونه پخش شد؟ چه کسی آن را ضبط کرده یا منتشر کرده است؟
باور میکنید؟ نمیدانم. اما به کسی گفتم که شما صدای من را فرستادید، آنها گفتند نه، آن خانم ... صداها را پخش کرده است. باید مشخص شود دلیل پخش صدای من چیست؟ دلیل پخش عکسها، عکس دخترم، پسرم، عکس علی جانم، عکس خودم چیست؟ من اجازه این کار را نداده بودم. بعد هم گفته بودند که مادرش خودش فرستاده است. الان فقط میخواهم بدانم چرا با آبرو و حیثیت من و خانوادهام و فرزندم که زیر خاک خوابیده و اگر بود میتوانست از خودش دفاع کند، بازی میکنند؟
اشاره کردید ویدیو یا تصاویری دارید که اگر نیاز باشد پخش میکنید. این ویدیوها مربوط به چه اتفاقی است؟
مربوط به مشکلاتی است که حدود یک سال و خردهای پس از فوت علی جان در خانه اتفاق افتاد. افرادی که نمیخواهم نام ببرم، میدانند. دوست دارم اگر لازم باشد در موقع مناسب پخش شود.
یعنی در خانه شما؟
بله، آمدند و توهین و کتککاری و از این حرفها بود.
از این موضوع (فیلمها) میگذریم. اگر نیاز بود و اجازه آن وجود داشت، فیلمها پخش خواهند شد. در غیر این صورت، همینجا سربسته بماند. من دیگر سوالی ندارم و امیدوارم این مسائل واقعاً حل شود تا روح علی انصاریان فقید شاد باشد. اگر صحبت پایانی با هواداران علی انصاریان و مردمی که این برنامه را تماشا میکنند دارید، دوربین در اختیار شماست. هرآنچه در دل دارید، میتوانید مستقیماً با مردم صحبت کنید.
به تمام مردم ایران و همچنین هواداران استقلال و پرسپولیس عرض ادب و احترام دارم. واقعاً نمیدانم؛ منی که ناراحتی قلبی دارم و باید با این داغی که دیدهام استراحت کنم، از ساعتی که علی جان از دنیا رفت دائماً یا در دادگاه هستم یا کلانتری و هرجا میروم و برمیگردم، با سختی است. اکنون از هواداران پرسپولیس چون فرزندم تمام جوانیاش را در این باشگاه گذرانده و صدها بخیه خورده، کمک میخواهم. یک سال هم در استقلال بود و علی جان هم پرسپولیسیها را دوست داشت، هم استقلالیها را و به همه احترام میگذاشت چون باادب و بااخلاق بود و با همه خوب رفتار میکرد. از این عزیزانی که شب و روز در هوای سرد و گرم رفتند و علی من و امثال او را تشویق کردند که شدند علی انصاریان و بقیه فوتبالیستها، تشکر میکنم. اگر آنها نبودند، علی انصاریان و سایر فوتبالیستها نیز به اینجا نمیرسیدند. همچنین از آقای عباسی تقاضا دارم مرا یاری کنند و به دادم برسند. تکرار میکنم، فقط هواداران استقلال و پرسپولیس میتوانند مرا یاری کنند. ممنون میشوم. هر روز برایتان دعا میکنم، انشاءالله تیمهای پرسپولیس و استقلال موفق و پیروز باشند و عاقبتشان به خیر شود.
منبع: خبرورزشی
-
عراقچی: غنیسازی در ایران ادامه خواهد داشت
ارسال نظر