عاشقانه جگرسوز حافظ شیرازی و شور آواز استاد شجریان/ موسیقی روح‌افزایی که از شنیدنش سیر نتوان شد/ مرا چشمی‌ست خون‌افشان زِ ..
تبلیغات

خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به «حافظ»، غزلسرای بزرگ و از خداوندان شعر و ادب پارسی است. وی حدود سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد. علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی عصر پایه‌ای رفیع یافت. خاصه در علوم فقهی و الهی تأمل بسیار کرد و قرآن را با چهارده روایت مختلف از بر داشت. گوته دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به نام او و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرد. دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال 792 هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در حافظیهٔ شیراز زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.

دیوان حافظ به خط سلطانعلی مشهدی با تصاویر حاشیهٔ افزوده در دورهٔ گورکانی هند »

غزلیات حافظ

مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

غلام چشم آن ترکم که در خوابِ خوشِ مستی

نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

هلالی شد تنم زین غم که با طغرا‌ی ابرو‌یش

که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو؟

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم

هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان، ابرو

روانِ گوشه‌گیران را جبینش طرفه گلزار‌ی‌ست

که بر طرْف سمن‌زارش همی گردد چمان ابرو

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی

که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو

تو کافر‌دل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم

که محرابم بگرداند خم آن دل‌ستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هوادار‌ی

به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان‌ابرو


اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی