فرار ناکام سارق نقابدار با شلیک 9 گلوله به مأموران/ پایان ماجرا پس از اولین سرقت
تبلیغات

به گزارش رکنا، فرار ناکام یک سارق نقابدار در جنوب‌غرب تهران به یک عملیات پلیسی پرتنش تبدیل شد؛ مأموران توانستند مردی را که تنها دو ماه از آزادی‌اش از زندان می‌گذشت و قصد داشت پس از یک سرقت از محل متواری شود، بازداشت کنند. این فرد در جریان فرار، 9 تیر پیاپی به سمت مأموران شلیک کرده بود.

چند روز پیش، مأموران گشت کلانتری در جنوب‌غرب تهران متوجه فردی نقابدار شدند که با حالتی هراسان و در حالی که کیسه‌ای در دست داشت، از داخل خانه‌ای بیرون آمد و قصد سوار شدن به یک خودروی پژو را داشت. مأموران با مشاهده رفتار او و استعلام شماره پلاک خودرو به سرنخ مهمی رسیدند: پلاکی که بر روی خودرو نصب شده بود، چند روز قبل از یک پژو دیگر به سرقت رفته بود. همین موضوع شُبهه مأموران را تبدیل به یقین کرد و آنها بلافاصله دستور ایست صادر کردند.

اما مرد نقابدار در اقدامی ناگهانی اسلحه خود را بیرون کشید و 9 گلوله به سمت مأموران شلیک کرد. هیچ‌یک از گلوله‌ها به مأموران برخورد نکرد و در نهایت این فرد بازداشت شد؛ اما راننده پژو که نقش همدست را داشت، موفق شد از محل بگریزد.

متهم پس از انتقال به کلانتری به سرقت اعتراف کرد و به دستور بازپرس خاکباز از شعبه دهم دادسرای ویژه سرقت، برای بازجویی‌های تخصصی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

اعترافات سارق

متهم در تحقیقات گفت: «دو ماه قبل از زندان آزاد شدم. به‌خاطر قدرت‌نمایی با سلاح دستگیر شده بودم. با طایفه‌ام کری‌خوانی داشتم و همیشه تلاش می‌کردم نشان بدهم از بقیه قوی‌تر هستم.»

چرا اسلحه حمل می‌کرد؟

او ادامه داد: «برای دفاع از خودم سلاح داشتم. چند بار درگیری طایفه‌ای داشته‌ام و بدخواه زیاد دارم.»

چرا به مأموران شلیک کردی؟

«اشتباه کردم. می‌خواستم فرار کنم، قصد آسیب زدن به مأموران را نداشتم.»

ورود به دنیای سرقت پس از آزادی

متهم درباره آشنایی با همدستش گفت: «بعد از آزادی، یک شب در میهمانی شهریار با همدستم آشنا شدم. وقتی فهمید سابقه‌دارم گفت چرا خودت را با جرایم بیهوده گرفتار می‌کنی؟ بیا دزدی کنیم که سود هم داشته باشد. وسوسه شدم و قبول کردم.»

شگرد سرقت

متهم در تشریح شیوه کار گفت:
«در خیابان پرسه می‌زدیم؛ خانه‌ای که چراغ نداشت را انتخاب می‌کردیم. چند بار زنگ می‌زدیم و اگر مطمئن می‌شدیم کسی داخل نیست، زنگ یکی از واحدها را می‌زدیم و می‌گفتیم ساکن طبقه دوم هستیم و آیفون خراب است. وقتی در را باز می‌کردند، با تخریب و توپی‌زنی وارد خانه می‌شدیم. من در اولین سرقت دستگیر شدم. اگر نمی‌گرفتندم، ادامه می‌دادم.»

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی