میهمانی شبانه بهانه قتل همسر 16 ساله شد / راز قتل بعد از 10 سال فاش شد
تبلیغات

به گزارش رکنا، اواسط سال 1393 گزارش یک درگیری مرگبار به پلیس تهران اعلام شد. پس از حضور مأموران و بررسی‌های اولیه مشخص شد رحمان 19 ساله پس از قتل همسر 16 ساله‌اش و مجروح کردن برادرزنش از محل گریخته است.

با انجام تحقیقات میدانی و پرس و جو از شاهدان معلوم شد متهم با تخریب در خانه یکی از بستگان همسرش وارد خانه شده و دست به جنایت زده است.
در ادامه معلوم شد متهم ساعاتی پس از جنایت ایران را به مقصد افغانستان ترک کرده است.

دستگیری در اصفهان

10 سال پس از این جنایت در سال 1403 به خانواده مقتول خبر دادند که متهم وارد ایران شده و در اصفهان زندگی می‌کند. آنها نیز پلیس را در جریان قرار دادند و کارآگاهان با نیابت قضایی به اصفهان رفتند و رحمان را که فکر می‌کرد آن پرونده به دست فراموشی سپرده شده دستگیر کردند.
متهم بعد از انتقال به آگاهی پایتخت و در همان بازجویی‌های اولیه به قتل همسرش و مجروح کردن برادرزنش اعتراف کرد و پرونده پس از تکمیل تحقیقات برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کردند. پس از آن برادرزن متهم به جایگاه رفت و گفت: «متهم شب حادثه بدون اینکه به آبروی ما توجهی داشته باشد وارد خانه بستگان مان شد و با ضربه چاقو من را مجروح کرد و بعد هم خواهرم نادیا را کشت. من درخواست دریافت دیه به خاطر آسیبی که به من زده را دارم.»

سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: «دو سال پیش از حادثه من و نادیا باهم ازدواج کردیم و من همسرم را خیلی دوست داشتم. اما او از همان ابتدا رفتارهایی داشت که نمی‌پسندیدم و پیامک‌های مشکوکی می‌فرستاد.»

وی در ادامه به شب حادثه اشاره کرد و گفت: «من نگهبان و شب کار بودم. شب حادثه نادیا به من گفت که با خانواده‌اش به یک میهمانی دعوت شده‌اند اما من مخالف رفتن همسرم به میهمانی بودم و به او گفتم حق نداری بروی. اما یکساعت بعد وقتی سرکار بودم متوجه شدم او از نبود من سوء‌استفاده کرده و با خانواده‌اش به میهمانی رفته است. خیلی عصبانی شدم و به سرعت خودم را به محل جشن رساندم و بعد از شکستن در وارد خانه شدم برادرش خواست جلویم را بگیرد که من به او یک ضربه چاقو زدم و بعد هم به سراغ زنم رفتم و با همان چاقو چند ضربه به او زدم و بعد هم از ترسم به افغانستان فرار کردم.»
رحمان با ابراز ندامت نسبت به جنایتی که مرتکب شده گفت: «بعد از حادثه و در طول 10 سالی که متواری بودم هیچوقت آرامش نداشتم و از کارم پشیمان بودم. فکر نمی‌کردم بعد از 10 سال به دنبال من باشند به همین خاطر به ایران برگشتم که در اصفهان دستگیر شدم.»

با پایان جلسه رسیدگی به این پرونده قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی