اسنپ بک و آینده دانشگاهها؛ درخواست توقف طرح پرچالش دولت
رکنا سیاسی: فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای پیش از برجام، زنگ خطری جدی برای آینده دانشگاهها و بودجه تحقیقات علمی کشور است؛ این محدودیتها نه تنها انزوای بینالمللی علمی را تشدید میکند، بلکه توان توسعه و پیشرفت برنامههای آموزشی و پژوهشی را به خطر میاندازد.

مهدی زارع در روزنامه اعتماد نوشت: شامگاه پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴، رسول مهاجر معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر خارجه در مورد فعال شدن مکانیسم ماشه ازسوی طرفهای اروپایی برجام -که ساعاتی قبل رخ داده بود- در شبکه خبر تلویزیون گفت: « اسنپ بک را به رسمیت نمیشناسیم و به بندهای آن مقید نیستیم.»
این موضع ازسوی یک مقام دیپلماتیک موجب تعجب نگارنده به عنوان مخاطب شد. طبیعی است که هر دیپلماتی باید بداند که عرصه ارتباطات بینالمللی، عرصه انصاف، عدالت و معرفت و مرام نیست. اینکه کشورهای اروپایی طرف برجام به تعهداتشان عمل نکردهاند و اساسا بههم ریختن روال برجام به دلیل خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ بود و بعد از تجاوز نظامی دشمن در خرداد وتیر ۱۴۰۴ همین اروپاییها نه تجاوز دشمن را محکوم کردند و نه به کمترین تعهداتشان عمل کردند، از نکاتی است که همه میدانیم، ولی از دیپلماتهایمان انتظاری غیر از نادیده گرفتن مانورهای ناجوانمردانه طرفهای اروپایی داریم. نکند وزیر خارجه هم مانند معاونش فکر میکند؟
آقای دکتر عراقچی! نگذارید تحریمهای قبل از برجام برگردد. محدودیت چندوجهی ناشی از تحریمها موجب فروپاشی امکانات مالی داخلی و بینالمللی برای برنامههای علمی، ایجاد موانع و انزوای بینالمللی جامعه دانشگاهی شده است. این جریان به تدریج مستقیما به کاهش چشمگیر بودجه دانشگاهها منجر شده و تامین مالی فعالیتهای تحقیقاتی ضروری به تدریج غیرممکن شده است. محدودیتهای ویزا، محققان ایرانی را از همتایان بینالمللی خود جدا کرده. این امر منجر به کاهش قابل توجه همکاریهای بینالمللی علمی شده است.
همزمان با این تحریمها، افزایش خروجی مقالات علمی، بسیار کم بوده است، چراکه ارتقای دانشگاهی و فارغالتحصیلی دانشجویان به معیارهای انتشار پیوند خورده است. همزمان «فرار مغزها» قابل توجه و شتابنده شده است.
تورم بالا، مشکلات اقتصادی و کمبود فرصتهای حرفهای، باعث مهاجرت گسترده دانشجویان و استادان شده است. این روند نشاندهنده کاهش بلندمدت سرمایه انسانی کشور است. تحریمها در ایجاد یک محیط محدودکننده موفق بودهاند ولی متاسفانه اثرش بر جامعه علمی، سیستماتیک است.
تحریمهای بینالمللی به تدریج اثر بیشتری بر جامعه علمی ایران از سال ۱۳۸۹ گذاشته. پایه و اساس این رژیم تحریمهای تشدید شده، قانون جامع تحریمها، پاسخگویی وعدم سرمایهگذاری ایران در سال ۲۰۱۰/۱۳۸۹ (CISADA) بود که ممنوعیتهای گستردهای را بر معاملات مالی ایالاتمتحده با ایران وضع کرد. پس از آن، مجموعهای از فرمانهای اجرایی صادر شد که به تدریج در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ به اوج خود رسید که تحریمهای گستردهای را بر بخشهای انرژی، کشتیرانی و کشتیسازی ایران و همچنین فروش نرمافزارهای صنعتی و فلزات مجاز کرد. توافق هستهای برجام ۲۰۱۵/۱۳۹۴ بسیاری از این محدودیتها را به طور موقت لغو کرد.
با این حال، خروج ایالاتمتحده از این توافق در سال ۱۳۹۷، تمام تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده که قبلا لغو شده بودند را مجددا اعمال کرد و اقتصاد ایران را به رکود شدید کشاند. این کمپین «فشار حداکثری» با صدور فرمانهای اجرایی بیشتر در سال ۱۳۹۸ ادامه یافت که بخشهای مالی، فلزات و پتروشیمی ایران را تحریم کرد. همزمان، کشورهای اروپایی، اگرچه بخشی از برجام هستند، اما در عمل شرکتهای خود را از مشارکت در ایران - به دلیل مجازات امریکا - منع کردند.
فشار اقتصادی باید بر دشمنانی تحمیل شود که کمترین احتمال تسلیم شدن در برابر فشار را دارند و درنتیجه، اثربخشی کلی تحریمها را به عنوان ابزاری برای تغییر سیاسی کاهش میدهند. در مورد ایران، این تناقض بین اهداف اعلام شده تحریمها و اثرات عملی آنها مشهود است. کشور توانست در برابر این تحریمها در بخشهایی به خوداتکایی دست یابد. بخشهای علمی هم به حیات خود بهرغم تحریمها ادامه دادهاند. البته محدودیتهای مالی، لجستیکی و اجتماعی موجب افت تحصیلی و پژوهشی شده است.
محدودیتهای مالی اعمال شده بر ایران پیامدهای شدیدی برای بخشهای علمی و دانشگاهی داشته است. زمینه این امر در نیمه آبان ۱۳۸۷ با لغو نقل و انتقالات «یو- ترن» فراهم شد که مانع از پردازش نقل و انتقالات مربوط به ایران که از بانکهای خارجی غیرایرانی سرچشمه گرفته و به آنها ختم میشد، توسط موسسات سپردهگذاری ایالاتمتحده میشد. این امر با قطع روابط توسط سوئیفت دنبال شد که سیستم پرداختهای بانکی جهانی، نقل و انتقالات بینالمللی پول را تقریبا غیرممکن میکرد. این اقدامات عملا بانکها و موسسات ایرانی را از سیستم مالی جهانی حذف کرده است.
این انزوای مالی به رکود شدید اقتصادی و افت سریع ارزش پول ایران، ریال، منجر شده است. مقیاس این کاهش ارزش سرسامآور است، به طوری که ارزش ریال از ۳۳۰۰ تومان در برابر دلار امریکا در تیر ۱۳۹۴ به بیش از ۱۰۰ هزار تومان پس از اعمال مکانیسم ماشه در شهریور ۱۴۰۴ کاهش یافته است. برای جامعه دانشگاهی، این بحران کلان اقتصادی اثر مستقیم و فلجکنندهای بر بودجههای نهادی داشته است. همانطور که وزیر علوم اشاره کرد، وقتی بودجه دانشگاههای ایران به ارز خارجی ارزیابی شود، اکنون تقریبا ۵۰درصد بودجه سال ۱۳۹۰ است. این کاهش چشمگیر در بودجه به این معنی است که دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی، دیگر قادر به سرمایهگذاری در تجهیزات حیاتی و مشارکت با سازمانهای داخلی و بینالمللی نیستند.
آقای دکتر عراقچی! انتظار از شما این است که در گذر کشور از این مرحله، خود و معاونانتان فعالانه عمل کنید. نگذارید تحریمهای قبل از برجام برگردد.
ارسال نظر