بالاخره زلزله بود؟
زلزله زواره تنها زمین را نلرزاند؛ اعتماد عمومی به علم را هم تکان داد. دکتر مهدی زارع، استاد تمام زمینشناسی، در حالی بارها با شواهد فنی توضیح داده بود که این رخداد ۵.۳ ریشتری «طبیعی» و ناشی از گسلش زمین بوده، که هنوز مردم قانع نشدهاند. ماجرا دیگر دعوای یک زلزله نیست؛ مسئله این است که جامعهای زیر فشار بیاعتمادی مزمن، حتی زمین را وقتی میلرزد هم دستپخت یک «نقشه پنهانی» میبیند. اینجا علم دیگر ابزار روشنگری نیست؛ متهم ردیف اول است.

دکتر مهدی زارع استاد تمام زمین شناسی برای رکنا اینگونه نوشت: سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ روز پنجم بعد از زلزله ۱۱ مهر ۱۴۰۴ زواره با بزرگی ۵.۳ و تمام یادداشتهایی که من و همکارانم در مورد طبیعی بودن این زلزله – و نه انفجار مصنوعی – و مصاحبه هایی که در این زمینه انجام دادیم، باز یکی از دوستان از من پرسید : «دٔکتر! حالا واقعا این زلزله طبیعی بود؟!» جواب دادم «یعنی در این پنج روز ما داشتیم مزخرف میگفتیم؟!» .
واقعا این شک و تردید چرا برقرار است؟ آیا این مساله یک مورد کلاسیک از فروپاشی ارتباطات علمی و اعتماد اجتماعی نیست؟ .
چگونه فضای پارانویا -شک و تردید- میتواند مانع از اثبات (یا رد صحیح) ادعاهای یک دانشمند شود. برای کنترل اینکه با زلزله طبیتی یا مصنوعی مواجه هستیم راه های مختلفی وجود دارد: زلزله از نظر زمان و مکان و ژرفا بسیار نزدیک به فعالیت انسانی رخ داده یانه ؟ نرخ لرزهخیزی به طور قابل توجهی بالاتر از نرخ پسزمینه طبیعی برای آن منطقه هست یا نه؟ ساز و کار چشمه لرزه زا به انفجار می خورد یا گسیختگی گسلش؟ رخداد با پیشلرزه یا پسلرزه همراه بوده است؟ باید گفت که این مواد را کنترل کرده ایم و همگی نشان داده که زلزله ۱۱ مهر ۱۴۰۴ طبیعی و زمینساختی بوده است.
در عوض پارانویا بیاعتمادی غیرمنطقی یا اغراقآمیز به دانشمندان ، نهادها، یا حتی خود فرآیند علمی است. این فقط شک و تردید سالم نیست؛ بلکه اعتقاد به یک دستور کار پنهان و مخرب مبنای پارانویاست. در چنین حالتی یافته های اولیه آنها به دلیل "دادههای ناکافی"، "حدس و گمان" تلقی میشود. در روایط روایت پارانوئید: "دانشمند یک مزدور برای دولت / صنعت / حاکمیت است.بحث از شواهد به انگیزههای دانشمند تعبیر میکند. اعتبار دانشمندان مورد حمله قرار میگیرد، نه دادههای آنها.. پارانویا از عدم قطعیت علمی سوءاستفاده میکند
روایت پارانوئید مدعی است که «ما نمیتوانیم به سیستم اعتماد کنیم. دعاوی جعلی هستند و یافته به صورت دستوری توسط حاکمیت حکم شده است.»
روایت علمی و واقع نگر البته آن است که «با دید پارانوئید نمی توان بلاخره به مرحله متقاعد شدن رسید». . هر کاری بکنید باز میگویند کاسه ای زیر نیم کاسه است! . البته چنین نگاهی به درصد های کمی همیشه در همه دنیا وجود دارد. ولی نگرانی زمانی است که طیف گسترده ای ازمردم و افکار عمومی به دیدگاه های پارانوئید متمایل شده باشند.
ارسال نظر