قتل هولناک یک دوست در بزم مستانه / شاهرگ گردن محمد حسین 14 ساله زده شد + جزییات

قتل دوست در پاکدشت رخ داد.  در قتل دوست یک پسر 14 ساله قربانی جنایت شد. عامل قتل دوست دستگیر شد. رسیدگی به پرونده قتل دوست در دادگاه آغاز شد. قربانی قتل دوست محمدحسین نام دارد.

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال کشته شدن پسر ۱۴ ساله ای به نام محمدحسین در فرون آباد پاکدشت آغاز شد.

 پدر وی که با پلیس تماس گرفته بود گفت :ساعتی قبل پسرم برای بردن زباله ها مقابل در  خانه رفت اما دیگر به خانه باز نگشت. من نگران او شده بودم اما گمان می‌کردم دوستانش را مقابل در دیده و با آنها مشغول صحبت شده است .

وی ادامه داد: همان موقع برادر همسرم با من تماس گرفت و گفت محمدحسین به او پیامکی ارسال کرده و از او درخواست کمک کرده است. پسرم در آن پیامک نوشته بود چند نفر او را دزدیده و در یک خانه گروگان گرفته اند.

قتل دوست در پاکدشت

 این مرد ادامه داد:من  بلافاصله از خانه بیرون رفتم .همانطور که در کوچه ها فریاد می کشیدم و اسم پسرم  را صدا می زدم در یک خانه باز شد و پسرم در حالی که از ناحیه گردن چاقو خورده بود بیرون آمد و در آغوشم جان سپرد .

اطلاعاتی که این مرد  به پلیس داده بود ماموران پیگیری‌پرونده شدند و جسد پسر نوجوان که شاهرگش بریده شده بود با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

 پلیس با اطلاعاتی که از پدر قربانی به به دست آورده بود یک پسر ۱۹ ساله به نام ایمان را به عنوان متهم بازداشت کرد .اما او مدعی شد  در قتل نقشی نداشته است و همدست فراری اش به نام بهنام را عامل جنایت معرفی کرد.

 در حالی که یک سال از این ماجرا گذشته و راز قتل پسر نوجوان فاش نشده بود برای  ایمان کیفر خواست صادر و او در شعبه 7 دادگاه کیفری یک استان تهران به پای میز محاکمه ایستاد.

 در ابتدای جلسه پدر و مادر محمد حسین درخواست قصاص را مطرح کردند .

پدر وی در حالی که اشک می ریخت گفت: پسرم آن شب از سوی متهم و  دوستانش ربوده شده بود .آنها او را در یک خانه گروگان گرفته بودند اما نمی دانستند پسرم گوشی موبایل همراه دارد .محمد حسین از ترسش به چند نفر پیامک ارسال کرده و از آنها کمک خواسته بود.حتی پیامک های ارسال شده هنوز موجود است. من آن شب همه محله را دنبال او گشتم و یک باره او را دیدم که از در یک خانه خارج شد .اما از ناحیه گردن چاقو خورده بود. پسرم در آغوشم جان سپرد. من ایمان را عامل این جنایت می دانم.او موقع فرار با چاقو به گردن پسرم زده بود.من  برایش قصاص می خواهم و حاضر به گذشت نیستم.

وقتی ایمان در جایگاه متهم ایستاد جرمش را منکر شد.

 و ی گفت: من و محمد حسین باهم دوست بودیم. آن شب او  با پای خودش به خانه ما آمده بود. دوست دیگرم بهنام هم آنجا بود. ما با هم مشروب خوردیم. اما یکباره بهنام با او درگیر شد و به گردنش چاقو زد. من از ماجرای گروگانگیری هیچ اطلاعی ندارم و نمیدانم چرا آن شب محمدحسین به چندنفر از بستگانش پیامک ارسال کرده بود.

  قاضی گفت : حالا که بهنام فراری است و پلیس ردی از او به دست نیاورده قتل را گردن او می اندازی؟

 متهم پاسخ داد: نه من از اول هم به قتل اعتراف نکرده بودم. من در این ماجرا بی گناه هستم و هیچ دشمنی با محمدحسین نداشتم.من با او دوست بودم.

 با پایان دفاعیات این متهم ،قضات ادامه جلسه را به روزهای آینده موکول کردند تا شاهدان به دادگاه احضار و تحقیقات درباره پرونده تکمیل شود.

درخواست قصاص برای قاتل محمدحسین

در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.

 مادر وی در حالی که به شدت می ریخت گفت :من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای ایمان قصاص می خواهم.

 وقتی ایمان در جایگاه متهم ایستاد گفت: من بچه شهرستان هستم .چند ماهی بود از کرمانشاه برای پیدا کردن کار به تهران آمده بودم و در پاکدشت ساکن بودم .من آن شب همراه محمد حسین و دو نفر دیگر از دوستانم به خانه یکی از دوستانم رفتیم و آنجا با هم مشروب خوردیم .همان موقع یکی دیگر از دوستان مان با ما تماس گرفت و ما را به میهمانی دعوت کرد .محمد‌حسین می خواست برای مادرش دارو بخرد که با موتور به داروخانه رفتیم و پس از گرفتن داروها به خانه دوستم رفتیم .ما آنجا با هم مشروب خوردیم و من حال طبیعی نداشتم .محمدحسین گفت می خواهد به خانه برگردد که به او گفتم صبر کند تا با هم به خانه برویم .ما در راه پله ها بودیم و محمدحسین پشت من قرار داشت که سوزشی را در کمرم احساس کردم و متوجه شدم یک نفر با چاقو به کمرم ضربه زده است. من نمی‌دانم چه کسی به من ضربه زد .من روی زمین افتادم و بعد فهمیدم محمد حسین نیز از ناحیه گردن و شاهرگ چاقو خورده است .

 وی  ادامه داد: من ترسیده بودم و از دوستانم خواستم تا مرا به بیمارستان برسانند .اما آنها قبول نکردند .آنها مرا سوار ماشین کردند و به خانه خاله ام بردند که صبح روز بعد دستگیر شدم .من اصلاً نمی‌دانم چه کسی محمدحسین را زده است و اتهام قتل را قبول ندارم .من هیچ خصومتی با او نداشتم .

سپس 4 شاهد یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند .

یکی از آنها گفت: من در آن محل چند سال است که ساخت و ساز انجام می دهم. آن شب سر و صدا را در کوچه شنیدم.وقتی مقابل در رفتم  ایمان را دیدم که قمه در دست داشت و می دوید. او می‌گفت محمدحسین مرده است .

دومین شاهد نیز گفت: من در طبقه چهارم ساختمانی بودم که قربانی و دوستانش در آنجا میهمان بودند .وقتی سر و صدا را شنیدم از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم محمدحسین از ناحیه گردن زخمی شده است. من قمه را در دستان ایمان دیدم .

شاهد دیگر که دایی قربانی بود وقتی روبه روی قضات ایستاد گفت: من همراه دوستانم بودم که محمد حسین برایم پیامک ارسال کرد و گفت چند نفر در حال اذیت و آزار او هستند .من همراه دوستانم بلافاصله خودم را به آدرسی که محمدحسین داده بود رساندم. ما مقابل در پارکینگ با محمد حسین روبرو شدیم. اما او یک باره به داخل پارکینگ رفت و وقتی بیرون برگشت چاقو خورده بود.

 دوست وی نیز چهارمین شاهد دادگاه بود که  گفت: من به همراه دایی محمدحسین بودم که او برای دایی اش پیامک ارسال کرد و کمک خواست. من و دایی محمدحسین قمه و چاقو برداشتیم و با موتور همراه پدر محمد حسین به آدرسی که او  ارسال کرده بود رفتیم. ما قمه و چاقو را در ماشین پدر  محمدحسین گذاشتیم . ما یک باره  دیدیم در پارکینگ باز  شد و محمد حسین در حالی که چاقو خورده بود روی زمین افتاد. من ندیدم چه کسی او را با چاقو زده است .

با پایان اظهارات شاهدان قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.