مرد غریبه ای به مادرم محبت می کند و من تحمل این ارتباط را ندارم / ملیحه 16 ساله به کلانتری رفت!
حوادث رکنا: امروز که پدرم را در آغوش کشیدم و بر دستانش بوسه زدم گویی در عالم دیگری سیر می کردم حس عجیبی داشتم از شدت خوشحالی چشمانم پر از اشک شده بود و مدام دعا می کردم تا پدرم دوباره به سمت مواد مخدر صنعتی نرود چرا که وقتی تلخی ها و آشفتگی های زندگی مان را به خاطر می آورم لرزه بر اندامم می افتد و وحشت و اضطراب سراپایم را فرا می گیرد در حالی که اکنون روزگار زیبایی را تجربه می کنم و از این که مادرم از ازدواج با آن مرد غریبه منصرف شده است بسیار شادمانم. . .
این ها بخشی از اظهارات دختر 16 ساله ای است که 4 ماه قبل مادرش از او شکایت کرده بود وعنوان می کرد دخترش مدام قصد فرار Escape از منزل را دارد و او قادر به کنترل وی نیست.
آن روز «ملیحه» در حالی که بغض غریبی گلویش را می فشرد به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: نمی توانم این وضعیت آشفته را در زندگی خانواده ام تحمل کنم. هیچ کس توجهی به من و برادرم ندارد و ما در محیطی آشفته زندگی می کنیم.
پدرم به مواد مخدر Drugs صنعتی اعتیاد دارد و تنها به خودش می اندیشد. او طوری رفتار می کند که گویی هیچ مسئولیتی در زندگی ندارد. گاهی برای مدت کوتاهی او را در خانه می بینیم و گاهی نیز برای مدت های طولانی هیچ خبری از او نداریم اصلا نمی دانیم او کجا و چگونه زندگی می کند این در حالی است که من وابستگی شدیدی به پدرم دارم و او را ستایش می کنم.
با آن که مواد مخدر صنعتی او و زندگی ما را نابود کرده است، اما من همچنان عاشق پدرم هستم و حتی برای لحظه ای هم نمی توانم او را فراموش کنم. اگرچه نزد دوستانم خجالت می کشم و از اعتیاد او رنج می برم ولی باز هم از این که پدری دارم خوشحالم و . . .
در این لحظه بغض دخترک ترکید و در میان های های گریه ادامه داد در شرایطی که من و برادرم مجبور بودیم بیشتر اوقاتمان را در منزل پدربزرگم سپری کنیم چرا که او ما را از نظر مالی حمایت می کرد، مادرم نیز با مرد جوانی آشنا شده است و قصد دارد از پدرم طلاق بگیرد و با آن مرد غریبه ازدواج کند با آن که مادرم را دیوانه وار دوست دارم و عاشق محبت هایش هستم اما از این موضوع رنج می کشم و نمی توانم تحمل کنم با وجود آن که آن مرد غریبه مدام از نظر مالی به ما رسیدگی می کند اما من حاضرم همه دنیا را بدهم تا یک لحظه به چشمان پدر و مادرم در کنار یکدیگر نگاه کنم و . . .
آن روز مشاور کلانتری پس از شنیدن حرف های ملیحه با عمه او تماس گرفت اگرچه عمه ملیحه با تندی پاسخ مشاور را داد و ادعا کرد که همان زن برادرم پدر ملیحه را معتاد Addicted کرده است اما گفت پدر او متوجه اشتباهات خودش شده است و هم اکنون در یکی از کمپ های ترک اعتیاد دوره درمان را می گذراند و . . .
این گونه بود که ملیحه و مادرش با روزنه ای از امید اتاق مشاور را ترک کردند و امروز بعد از 4 ماه ملیحه به کلانتری بازگشته بود و با خوشحالی عنوان می کرد مادرم از ازدواج با آن مرد غریبه منصرف شده و پدرم نیز پس از ترک اعتیاد در بندرعباس مشغول کار شده است و حالا زندگی ما صفای دیگری دارد .
ماجرای واقعی با همکاری پلیس Police پیشگیری خراسان رضوی
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
2 روز تجاوز به دختر 16 ساله توسط حمید و دوستش در خانه روستایی
ارتباط شیطانی دختر فراری با پسر 25 ساله برای رهایی از مرد 45 ساله در تهران / با او همخانه بودم و ..!
درخواست جدایی بعد از شرکت در یک دورهمی!
25 روز سکوت قاتل به خاطر یک دختر + گفتگو
نقشه کثیف پسر همسایه برای بی آبرو کردن عروس و خواهرش!
وقتی در اتاق خواب بودم، آبروریم با یک دانلود بر باد رفت و ..!
پرونده اعدام 9 تبهکاران شیطان صفت/ تجاوز گروهی به 6 زن در یک باغ
نسیم 2 بار قبل از من ازدواج کرده بود! / خیلی راحت گفت من از مردهای کوچک تر از خودم بدم میاد و ..!
فیلم و عکس از اعدام قاتل 7 کودک، زن و مرد در سلماس / صبح امروز در ملاعام اجرا شد+ عکس
آزار شیطانی کودک فوتبالیست در رختکن ورزشگاه / ما شاهد بودیم که مربی او را برد! + عکس
راز شوم ناپدید شدن سحر دانشجوی پیراپزشکی از برابر دانشگاه تهران
عکس و سرنوشت تنها زن حاضر در نفتکش ایرانی / او با حسین رفت و ...
دختر دبستان بودم که مردی داخل ماشین صحنه زشتی به من نشان داد و ..!
ارسال نظر