فیلم/ دیالوگ ماندگار و رومانتیک شب های روشن؛ آدم هیچ‌وقت از کسی که دوست داره دلخور نمی‌شه؛ دلخور نمی‌شه و اگه خطایی دید خیلی زود می‌بخشه...

ماجرای دو انسان تنها

داستان درباره مردی است که استاد دانشگاه بوده و به دلیل سرخوردگی اجتماعی و ناامیدی فلسفی، زندگی منزوی‌ای را می‌گذراند. او وقت خود را با تدریس ادبیات، مطالعه کتاب و پرسه زدن در خیابان‌ها سپری می‌کند. یک شب، در خیابان با دختری به نام رؤیا مواجه می‌شود که نیازمند کمک است. این مواجهه آغازگر یک دوستی بین آن‌ها می‌شود.

رؤیا و وعده‌ای سرنوشت‌ساز

رؤیا دختری است که به قولی که به عشق گذشته‌اش، امیر، داده پایبند مانده و پس از یک سال به وعده‌گاه بازگشته است. او تصمیم دارد چهار شب در همان محل منتظر بماند تا شاید امیر به ملاقاتش بیاید. استاد دانشگاه در این سفر همراه او می‌شود و از وی حمایت می‌کند.

دل‌بستگی‌های تازه

در طی این چهار شب، رابطه بین رؤیا و استاد عمیق‌تر می‌شود و دل‌بستگی به وجود می‌آید. استاد که حالا رؤیا را دوست دارد، تصمیم می‌گیرد به او پیشنهاد ازدواج بدهد. اما در شب چهارم، امیر به وعده‌گاه می‌آید و رؤیا همراه او می‌رود، و استاد با دل‌شکستگی تنها می‌ماند...

منبع: ساعدنیوز