8 روایت از انفجار مرگبار قطار باری نیشابور / 283 کشته و مفقودی

به گزارش رکنا، 20 سال پیش در چنین روزی بود که خبری هولناک، ایران را تکان داد. در واپسین ساعات بامداد، ۵۱ واگن متوقف در ایستگاه ابومسلم در بیست کیلومتری شهر نیشابور به یک‌باره به راه افتادند و در مسیر واژگون شدند. در اثر این حادثه ۴۸ واگن حامل گوگرد، بنزین، کود و پنبه آتش گرفت، اما این اصل اتفاق نبود. فاجعه انفجار چند ساعت پس از حادثه اول از راه رسید و بسیاری از امدادرسانان و مردم روستا‌های اطراف را که برای تماشا به محل حادثه آمده بودند، به کام مرگ کشاند.

این اتفاق در ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۲ خورشیدی رخ داد و خبرنگاران روزنامه‌های مشهد، نخستین رسانه‌هایی بودند که در محل حاضر شدند و از حادثه خبر تهیه کردند. کاظم اخباری، خبرنگار ایرنا، که خودش را زودتر از دیگر رسانه‌های شهر به محل حادثه رسانده بود، نیز قربانی انفجار شد. در سالروز این حادثه مهیب، اخبار مطبوعات مشهدی را در زمان وقوع حادثه و یک ماه پس از آن، بررسی کرده‌ایم.

روایت اول

ماجرای روز حادثه

17 واگن گوگرد از پالایشگاه خانگیران، 6 واگن نفت از قزاقستان، 7 واگن کود و ۱۰ واگن پنبه ازبکستان در ایستگاه راه‌آهن ابومسلم متوقف هستند. لرزه یا باد؛ کسی نمی‌داند چه دلیلی دارد، ولی این محموله‌ها در کنار هم شبیه بمب، متحرک می‌شود و به‌سوی ایستگاه خیام به راه می‌افتد. واگن‌های بدون کشنده با سرعت ۱۵۰ کیلومتر بر ساعت، در این ایستگاه با تلی از خاک برخورد و واژگون می‌شوند و جرقه‌ای، آتش را به دامان واگن‌ها می‌اندازد.

همه‌چیز آماده است تا آتش گُر بگیرد و نخستین انفجار که بخشی از ترکیب گوگرد و نفت و پنبه را سوزانده، رخ دهد. پس از این، نخستین گمانه‌زنی‌ها از عمدی بودن این اتفاق خبر می‌دهد. شایعه وجود تینر در یکی از واگن‌ها هم بحث اخبار ناموثق را داغ می‌کند. خبرنگار خراسان که در فاصله یک‌کیلومتری از محل حادثه بوده، از وجود تکه‌های بزرگ گوگرد به شکل آجر و بوی آن در اطراف ایستگاه خبر می‌دهد.

در ساعت ۹:۳۷ انفجار دوم در واگن‌های حامل مواد سوختنی همه چیز در اطراف حادثه را به جهنمی آخرالزمانی تبدیل می‌کند؛ انفجار آن‌قدر مهیب است که شبکه لرزه‌نگاری، زلزله‌ای به قدرت ۶/۳ ریشتر را ثبت می‌کند. شیشه‌های منازل بسیاری تا شعاع ده‌کیلومتری فرومی‌ریزد و گودالی به عمق سی متر و با وسعت ۱۵۰ متر ایجاد می‌کند و ترکش‌های پراکنده قطعات سنگین و چندتنی واگن‌ها تا شعاع هشتصدمتری پرتاب می‌شود. بعضی کارشناسان دلیل زلزله مشهد را فعال شدن گسل بینالود به‌خاطر انفجار واگن‌ها اعلام می‌کنند.

روایت دوم

اجساد بی‌نام‌ونشان و مفقودی‌های همیشگی

آتش و موج انفجار این حادثه، هر کسی که در چند صد متری آن قرار داشته را می‌کشد؛ روز اول ۱۷۵ جسد سوخته بی‌نام‌ونشان و ۳۷ مفقودی روی دست امدادی‌ها می‌ماند که شناسایی شان به فرایندی پیچیده تبدیل می‌شود. همه مجروحان حادثه، دچار سوختگی شدید هستند. بخشدار زبرخان نیشابور اعلام می‌کند چند حسینیه، تجهیز شده است و مجروحان به آن منتقل شده‌اند تا کمبود تخت بیمارستانی را جبران کنند.

مجروحان بدحال به بیمارستان‌های مشهد می‌روند و حادثه‌دیدگان دیگر به بیمارستان‌های ۲۲ بهمن و حکیم نیشابور اعزام می‌شوند. نیاز به گروه‌های خونی منفی در خراسان زیاد می‌شود. برنامه حرکت قطار‌های مسافربری تهران-مشهد در این روز لغو می‌شود و همه مسافران قطار‌های مشهد با اتوبوس به شهرمان می‌آیند. چند گروه ویژه امدادی با چهار فروند بالگرد نیز به منطقه اعزام می‌شوند.

انفجار دوم، ترس را به دل همه می‌اندازد تا از ورود دوباره افراد به محوطه انفجار، جلوگیری کنند. مسئولان امدادی شهرستان نیشابور اعلام می‌کنند به‌دلیل وجود مواد اشتعال‌زای کنترل‌ناپذیر در محل حادثه، احتمال سه انفجار دیگر وجود دارد. برکچی، مسئول ستاد حوادث غیرمترقبه خراسان نیز اعلام می‌کند، به‌دلیل احتمال انفجار‌های دیگر در منطقه تا شعاع دوکیلومتری تردد افراد و وسایل نقلیه ممنوع است. امدادرسان‌ها جانشان را کف دستشان می‌گیرند تا نجات‌بخش مجروحان باشند.

آتشی که مهار شده است، در ساعت ۱۵ دوباره زبانه می‌کشد و تا ساعات انتهایی شب ادامه می‌یابد؛ به همین دلیل گروه‌های گشت پلیس، راه همه جاده‌های منتهی به نیشابور را می‌بندند و وسایل نقلیه‌ای که به‌سوی محل حادثه می‌روند را کنترل و راهنمایی می‌کنند. دو روز بعد، عملیات تفحص اجساد به پایان می‌رسد و اجساد تعداد زیادی از مفقودان هرگز یافت نمی‌شوند.

روایت سوم

آمار اولیه، ۲۰۰ کشته و تخریب یک روستا

هوای اطراف قطار واژگون‌شده، آن‌قدر داغ و ملتهب است که لحظاتی پس از حادثه، نزدیک شدن به محل تا شعاع سیصدمتری ممکن نیست. انفجار طبق آمار اولیه، بیش از دویست کشته و چهارصد مجروح برجای گذاسته است. سردخانه نیشابور با ظرفیت ۱۰ جسد، با کمبود جا روبه‌رو می‌شود. اجساد خارج از ظرفیت در صندوق‌ها گذاشته می‌شوند. خودرو‌های امدادی و آمبولانس‌ها در انفجار دوم نابود می‌شوند. آسیب‌دیدگان به بیمارستان‌های نیشابور، مشهد و مناطق همجوار اعزام می‌شوند.

آنچه تعداد کشته‌ها را افزایش می‌دهد، حضور نیرو‌های امدادرسان و آتش‌نشان، مسئولان شهر نیشابور و مردم روستا‌های هم‌جوار ایستگاه در اطراف واگن‌های واژگون است. بسیاری از آن‌ها به‌دلیل آسیب ناشی از موج انفجار، جان خود را از دست می‌دهند. فرماندار نیشابور، مدیرکل راه‌آهن خراسان، معاون اداری فرماندار، رئیس آتش‌نشانی، شهردار، رئیس شرکت برق و چند تن دیگر از مسئولان نیشابور، خبرنگار ایرنا و چند نیروی انتظامی به شهادت می‌رسند.

روستای دهنو با چهارصد خانوار نیز کاملا ویران می‌شود. همچنین روستای هاشم‌آباد در سوی دیگر ریل از موج انفجار درامان نمی‌ماند. روستای عبدل‌آباد هم آسیب می‌بیند. این روستا‌ها بلافاصله تخلیه می‌شوند. این شهر سه روز عزادار می‌شود. اردوگاهی با ۱۰۰ چادر در محلی دورتر از محل حادثه فراهم می‌شود تا ساکنان روستای ده‌نو و هاشم‌آباد در آن اسکان پیدا کنند.

روایت چهارم

گمانه‌زنی‌های اولیه درباره انفجار دوم

معاون هماهنگی و امورعمرانی استانداری خراسان از نخستین کسانی است که در اولین روز این اتفاق شوک‌آور درباره علت حادثه حرف می‌زند. او حجم آتش‌سوزی و تراکم گاز‌ها را دلیل این اتفاق می‌داند، اما هنوز هیچ‌چیز قطعی نیست. یک هیئت کارشناسی از مشهد به نیشابور می‌روند تا علت حادثه را بررسی کنند. مسئول روابط‌عمومی راه‌آهن هم نمی‌تواند درباره علت حادثه حرف بزند و فقط می‌گوید: «در دست بررسی است».

وزیر راه‌وترابری علت راه افتادن واگن‌ها را، خرد شدن تعدادی از کفشک‌های توقف قطار اعلام می‌کند، ولی دلیل انفجار‌ها را نامعلوم می‌داند. او در ادامه می‌گوید: «واگن‌ها به‌دلیل داشتن مواد سوختنی مانند گوگرد، کود شیمیایی و پنبه، آتش گرفته است. آتش این واگن‌ها باعث گرم شدن تانکر محتوی نفتا می‌شود و این ماده از یکی از تانکر‌های آسیب‌دیده و ترک‌خورده نشت می‌کند و منفجر می‌شود».

در دوم اسفند تیتر «جزئیاتی از حادثه انفجار قطار در صفحه اول روزنامه خودنمایی می‌کند. خبر «خراسان» با این جمله شروع می‌شود: «بنزین و گوگرد در انفجار قطار باربری نیشابور نقش نداشته‌اند». مدیرعامل شرکت قطار‌های مسافربری در جمع خانواده‌های مفقودان فاجعه انفجار قطار در مشهد حاضر می‌شود. او کود‌های شیمیایی را عامل حادثه می‌داند.

مردم از سعید آقایی می‌خواهند قربانیان این حادثه در حرم مطهر دفن شوند و متوفیان، شهید محسوب شوند، ولی بنیادشهید با این درخواست موافقت نمی‌کند.

ضدونقیض‌گویی مسئولان، ابهام‌ها را بیشتر می‌کند. یک مقام آگاه در شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی می‌گوید: «محموله منفجرشده بنزین نبوده، بلکه شامل نفتای سبک و مازوت صادراتی بوده است».

روایت پنجم

نیترات آمونیوم؛ عامل انفجار

روزنامه خراسان یکی از رسانه‌هایی است که پیگیر دلیل اصلی انفجار می‌شود. حادثه، بزرگ‌تر از حد تصور است و نهاد‌های درگیر به‌دنبال مقصر دیگری هستند تا مسئولیت این فاجعه از گرده آن‌ها بیفتد. نگاهی به مصاحبه‌های آن زمان، این نکته را روشن می‌کند که بیشتر مسئولان، دانسته یا نادانسته از گفتن حقیقت انفجار طفره رفته‌اند.

وجود کود شیمیایی، یکی از نقاط ابهام است. چند روز پس از حادثه، یک مقام آگاه که نمی‌خواهد نامش فاش شود، می‌گوید: «در قطار، کود نیترات‌آمونیوم بوده است؛ ماده‌ای که در ساخت مواد منفجره کاربرد دارد و به‌شدت آتش‌زاست و سوختن آن، گاز سمی تولید می‌کند».

با داشتن این اطلاعات باید نگران زنده‌هایی که این بخار‌های سمی را استنشاق کرده‌اند، هم بود. سرپرست راه‌آهن وجود هفت واگن از این ماده را درمیان واگن‌های قطار تأیید می‌کند. قفل ماجرا با اظهارات مسئول روابط‌عمومی شرکت راه‌آهن گشوده می‌شود. او می‌گوید: «از مجموع ۵۱ واگن منفجرشده، هفت واگن حامل کود شیمیایی از نوع نیترات‌آمونیوم بود که از کشور ازبکستان وارد شده و قرار بود به اراک حمل شود».

روایت ششم

شایعه وجود اورانیوم

این میان شایعات دیگری هم وجود دارد. شدت انفجار آن‌قدر زیاد است که ذهن مردم را به‌سوی احتمال غیرمعقول وجود زباله اتمی در قطار کشانده است. ۲۲ روز از حادثه می‌گذرد و مردم از مصرف شیر تولیدی نیشابور و حومه آن خودداری می‌کنند.

دامنه شایعات گسترده‌تر از این حرف‌هاست. همین موضوع باعث می‌شود روزنامه خراسان به‌سراغ موضوع وجود اورانیوم برود و وجود تشعشعات رادیواکتیو در محل انفجار قطار را بررسی کند. فرهاد رحیمی، متخصص فیزیک هسته‌ای، آب پاکی را روی دست خبرنگاران این روزنامه می‌ریزد: «اورانیوم به همین سادگی منفجر نمی‌شود، مگر به شکل بمب اتمی باشد».

آن‌ها با این استاد دانشگاه به محل حادثه می‌روند تا خیالشان راحت شود که نشانه‌ای از عوارض رادیواکتیو وجود ندارد. در همین روزهاست که خبری از راهرو‌های دادگاه جنایی تهران شنیده می‌شود و پرونده قطار منفجرشده به قاضی جواد اسماعیلی سپرده می‌شود. در روز‌هایی که بهار در راه خراسان است، مدیرکل دادگستری خراسان می‌گوید: «دادگاه عوامل حادثه انفجار واگن‌های باری در ایستگاه راه‌آهن خیام-نیشابور، علنی برگزار می‌شود».

روایت هفتم

آتش‌نشانی: این مواد نباید با هم حمل می‌شد

ازسوی دیگر اتصال ۵۱ واگن به‌جای سیزده واگن به‌صورت استاندارد، توقف سه‌روزه این واگن‌ها در ایستگاه ابومسلم و استفاده از تنها سه کفشک برای این همه واگن، از دیگر دلایلی است که به اشتباهات پشت‌سر هم می‌انجامد تا این فاجعه رخ بدهد. مرکز فرماندهی آتش‌نشانی واقعیت دیگری را رو می‌کند: «کسی به ما نگفته بود که قطار حامل کود شیمیایی است و فقط وجود بنزین، پنبه و گوگرد را اعلام کرده بودند». مدیرعامل آتش‌نشانی نیز می‌گوید: «این مواد به هیچ‌وجه نباید به‌هم نزدیک و با هم حمل می‌شدند».

کریمی‌نیک در مصاحبه دیگری اظهار می‌کند: «باتوجه به وجود موادی اعم از فتیله (پنبه)، چاشنی (گوگرد و بنزین) و مواد منفجره (نیترات‌آمونیوم) و ایجاد حریقی با میزان حرارت دویست درجه سانتیگراد، شرایط برای بروز یک انفجار شدید مهیا بوده است».

روایت هشتم

گزارش بازرسی؛ پایان ابهامات

طبق گزارش بازرسی در تاریخ ۲۱ و ۳۰ دی، سیزده واگن شامل هشت واگن گوگرد و پنج واگن خالی در خط ۴ ایستگاه ابومسلم متوقف می‌شود. در ۲۷ دی نیز ۳۸ واگن شامل نفتا، نیترات‌آمونیوم، گوگرد و پنبه از ایستگاه سرخس، بارگیری می‌شود و در این ایستگاه می‌ایستد.

در روز فاجعه، سوزنبان ایستگاه متوجه حرکت آرام واگن‌ها به‌سوی ایستگاه کاشمر می‌شود. رئیس ایستگاه کاشمر، قطار مسافربری را که در جهت مخالف واگن‌های فراری درحال حرکت بوده است، به خط امن دیگری می‌فرستد. مسئولان ایستگاه خیام هم قطار مسافربری دیگری با ۳۸۴ مسافر را از سر راه واگن‌های فراری کنار می‌برند.

آن‌ها امیدوارند با رسیدن به سربالایی، واگن‌ها بایستند، ولی این اتفاق نمی‌افتد و آن‌ها به‌سوی محل حادثه سرازیر می‌شوند. خط مستقیم ایستگاه خیام، مسدود است و واگن‌ها به مسیر انحرافی می‌روند و از خط خارج می‌شوند، با یکدیگر تصادف می‌کنند و آتش می‌گیرند. پس از اطفای نخستین حریق، محدودیت حضور مردم برداشته و همه‌چیز برای اجرای صحنه فاجعه، مهیا می‌شود. ۲۸۳ نفر کشته می‌شوند و چندین مفقودی و صد‌ها مجروح و انبوهی خسارت مالی از این اتفاق به‌جای می‌ماند.

هیئت بازرسی، درست بسته نشدن ترمز‌های دستی واگن‌ها، ناکافی بودن تعداد کفشک‌ها، ترخیص نکردن به‌موقع محموله‌های خطرناک، برداشتن دیوار حفاظتی و اجازه ورود افراد به محوطه، بدون رفع کامل خطر و هشدار لازم ندادن به آتش‌نشان‌ها درباره محموله‌ها را دلایل این اتفاق می‌داند و مدیرعامل و هیئت‌مدیره راه‌آهن و وزیر راه‌وترابری را برای این حادثه مسئول اعلام می‌کند.

 

وبگردی