عملههای کارخانه آدمسوزی به تئاتر آمدند+عکس
رکنا: ستاره امینیان کارگردان نمایش ˝مستاجر˝ میگوید: قرار نیست زیر کولر بنشینیم، استیک بخوریم، تئاتر ببینیم و لذت ببریم. همه نباید ما را دوست داشته باشند.
نمایش "مستاجر" نوشته و کار ستاره امینیان با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان و تماشاگران تئاتر روبهرو شده است. این نمایش بر اساس رمان "مستاجر" نوشته "رولان توپور" است که باحمایت یک کمپانی تئاتر فرانسوی و سفارت این کشور، در تالار حافظ روی صحنه رفته است. مرتضی اسماعیلکاشی، افشین غفاریان، سارا علیا، منا شریفی، سمیرا طلوعی، برنا اعتمادی، سعید اویسی و رحیم نوروزی در این نمایش ایفای نقش میکنند. به همین بهانه، گفتوگویی با ستاره امینیان نویسنده و کارگردان ، رحیم نوروزی، مونا شریفی، پیمان فخرایی، سعید اویسی و سمیرا طلوعی بازیگر ان این نمایش داشتهایم.
ابتدا توضیحاتی در مورد نحوه شکلگیری این نمایش بدهید؟
ستاره امینیان: زمانی که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتم، با رمان "مستاجر" آشنا شدم. تصمیم گرفتم نمایشی بر اساس آن تولید کنم. نمایشنامه را به فرانسه نوشتم و خوب از کار در آمد؛ در نگارش، از رمان "داستایوفسکی" و " یادداشتهای زیرزمینی" بهره بردم. در این میان با کمپانی تئاتر "رفورمانس" آشنا شدم و نمایشنامه را برای آنها فرستادم. به ایران آمدم و با سفارت فرانسه در رابطه با اجرای کار صحبت کردم؛ البته مشخصا در مورد جشنواره "آوینیون" با هم حرف زدیم.
همیشه مرتضی اسماعیلکاشی را برای نقش اصلی در نظر داشتم؛ خوشبختانه او با وجود حضور در اجرای نمایش رضا ثروتی و حساسیتهایی که برای بازی در نقشهایش دارد، پذیرفت که با ما همراه باشد. او مرا با شاگردانش آشنا کرد. در تعدادی از تمرینهایشان حاضر شدم و بازیگرانم را از میان آنها انتخاب کردم. دراین میان دو کاراکتر برایم بسیار مهم بود. کاراکترهایی که میبایست در استریلیزهترین حالت اجرا میشدند و هیچ بازی اضافهای نداشته باشند. با رحیم نوروزی صحبت کردم و خوشبختانه او نقش "موسیو زی" را قبول کرد.
محسن زمانی (منتقد): در سینما و تئاتر جای اقتباس همیشه خالی است. اتفاقی که در غرب بسیار اتفاق میافتد، چراکه ادبیات به مانند دریای بیکرانی است که میتوان از موضوعها و ایدههای مختلف آن تئاتر و سینما را تغذیه کرد. اتفاقی که در کشور ما غریب است؛ اگر اقتباسی شکل گرفته، دچار نقصان بوده زیرا تجربهای پشت آن وجود نداشته است. اصولا نخستین قدم برای اقتباس ادبی مبدا است. اینکه چگونگی اصول ادبیات ترجمه به اصول ادبیات دراماتیک را بدانیم. هر متنی قابلیت اقتباس ندارد. رمان "مستاجر" گرچه بسیار وسوسهانگیز است اما به نظرم سرابگونه است. در واقع مضمون، درونمایه، شیوه و فرم ارائه وسوسهانگیز است. با خلاصهیی که از رمان خواندم یک نقصان جدی در ترجمه به ادبیات دراماتیک میبینم.
مهمترین اتفاق این است که روایت به اکت و کنش تبدیل شود .چون جان نمایش، اکت است که در بخشهایی توانستهاید موفق باشید؛ ما دو گونه اقتباس در ترجمه داریم: نخستین آن، اقتباس وفادارانه است که شما آن را انجام دادید. هسته مرکزی نمایش در مسخ شدن شخصیت اصلی است که تبدیل به زن میشود؛ اما آنچه در نمایش میبینیم نقاب زدن است. نقاب زدن خود خواسته و مسخ شدن بدون اراده فرد، شکل میگیرد. انتظار من این بود که روح رمان حفظ شود. در نگاه کلی این اقتباس را میتوانیم نسبتا موفق بدانیم.
ستاره امینیان: هسته اصلی "مستاجر" مسخ شدن نیست. نقدی که از منظر "ژاک لاکان"روی این متن، نوشته شده کاملا نقاط تیره رمان را برای ما روشن میکند، هسته اصلی رمان "سرکوب" است؛ بنابراین اصلا مسئله مسخ نیست. این یک آنالیز غلط است. هسته اصلی "رولان توپور" نشان دادن حفره درونی بشر است، نقصانی که "لاکان" از آن حرف میزند؛ همه برای کامل کردن این حفرهها همه کار میکنند و قصد تکامل آن را دارند.
شما تجربه زیادی در حوزه تئاتر و سینما دارید. زمانی در کنار کارگردانی صاحب تجربه قرار می گیرید و زمانی هم در برابر یک کارگردان جوان. چه بخشی از کارتان را مدیون تجربههای بازیگری میدانید؟
رحیم نوروزی: من کار زیادی در این اجرا نکردم. سه بار میآیم، میگویم: "شلوغ نکن، چه خبرته؟" در این حد باید بفهمیم و انجام بدیم. همه چیز دچار عمق و معنویت نیست. "موسیو زی" یک صدا و حضور بیعمل است. نگاهی نافذ و حضوری سنگین که اوتوریتهاش باید قالب شود. من خودم بیشتر شکل "ترلکوفسکیام". هر طور فکر میکنم در نگاه اول باید مردم را مرعوب کنم؛ من این را نداشتم و باید از جای دیگری آن را استخراج میکردم و این به حضوری رازآلود باز میگشت. ستاره امینیان اصرار داشت ریتم نیفتد و سریعتر باشد ولی من میگفتم باید تماشاگر منتظر بماند.
شما نقش را ساده جلوه میدهید؛ انگار هیچ تلاشی برای بازی نکردید؛ اماروی صحنه قدرت داشتید.
رحیم نوروزی: اگر منتظرید اوتوریته در این شخص ببینید، چیزی دستگیرتان نمیشود. این در مورد اتمسفری ساخته میشود و روابط او با آدمهاست. وقتی به تونل وحشت میروید، طبیعتا منتظرید یک نفر با اره برقی پیش رویتان سبز شود. میروید تا بترسید. پدیدهها برایتان ترسناک تعریف شده است.
محسن زمانی (منتقد): بحث من مخاطب است. اگر خانم امینیان میخواهد کاری کند که دوسال پیگیر بوده پس برای دیده شدن است.
ستاره امینیان: تعدادمخاطب برای من مهم نیست و من تئاتر فروش نیستم! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر