تصمیمش را گرفته بود. خوب می دانست که این حجم از وجوه نقد نباید دستش بماند. به دنبال راهی بود تا از این پول به بهترین صورت استفاده کند تا هم ارزشش کمتر نشود و هم در آینده که نیاز به پول داشت، به راحتی بتواند آن را در اختیار بگیرد. اولش به فکر خرید دلار افتاد و چندباری هم در راسته دلالان مشهد حضور یافت. اما گپ و گفت با دلالانی که زندگی شان را در این مسیر قمار کرده و تعدادی همه چیزشان را در این مسیر باخته بودند، او را منصرف کرد. راه دیگری که به ذهنش رسید خرید طلا بود. چندروزی در بازار گشت، اما قیمت بالای طلا او را مردد کرد. در این میان در یکی از سایت های واسطه گر تبلیغی دید که فردی خود را طلافروش معرفی کرده و مدعی بود بدون مالیات بر ارزش افزوده و با بهایی کمتر از بازار اقدام به خرید و فروش طلا می کند. او با فرد آگهی دهنده تماس گرفت و قرارهای بعدی را با هم گذاشتند.
طلافروش مرد جوانی بود که به فنون طلافروشی تسلط کامل داشت. او که نشان می داد در کارش خبره است، تمام مدت با اصطلاحات رایج طلافروش ها صحبت می کرد. او با تکرار ادعاهایش اعلام کرد که چون فروشگاهش را جمع کرده و قصد دارد طلاهایش را بدون توجه به مالیات بر ارزش افزوده و با اجرتی کمتر از سطح بازار بفروشد. او طلاها را نیز با خود آورده بود تا خریدار از نزدیک آن ها را ببیند. هر چند طلاها در دست خریدار بود و برق آن چشمانش را خیره کرده بود، اما او به اصالت طلاها مشکوک بود و برای اینکه خاطرش جمع شود پیشنهادی به فروشنده داد.
فضای طلافروشی شلوغ بود. مالک طلافروشی فرصت سرخاراندن نداشت. دو مرد جوان با در دست داشتن کیفی حاوی مقادیری طلا این پا و آن پا می کردند تا بتوانند چند لحظه ای با این فرد صحبت کنند. اما شلوغی فروشگاه آن ها را ناکام گذاشت. آن ها که نتوانسته بودند با فروشنده اصلی صحبت کنند، به فرد دیگری که پشت دخل بود مراجعه کردند و با نشان دادن طلاها از او خواستند تا اصالت طلاها را بررسی کند. این فرد نیز پس از بررسی های تخصصی اعلام کرد که تمام طلاها اصلی هستند.
فروشنده و خریدار با تأیید فرد طلافروش، پای معامله رفتند. این معامله پس از چک و چانه زنی های مرسوم به سرانجام رسید و خریدار با پرداخت ۴۴میلیون تومان به فروشنده، مرحله آخر را انجام دادو با دریافت یک فاکتور، رسما مالک طلاها شد. خریدار که توانسته بود با قیمتی کمتر صاحب این طلاها شود، از این معامله راضی بود تا اینکه چند روز بعد، با مراجعه به همان سایت واسطه گر متوجه شد آگهی فروش طلاها حذف شده است. او به ماجرا مشکوک شده بود، برای همین دوباره با مراجعه به یک طلافروشی، از فروشنده خواست تا اصالت طلاها را برایش بسنجد. اما این بار برخلاف دفعه پیش، فروشنده گفت که طلاها قلابی است. خریدار که باور نمی کرد به راحتی اسیر یک شیاد شده باشد، دوباره به طلافروشی ای که اصالت طلاها را تأیید کرده بود مراجعه کرد. اما فروشنده با اظهار تعجب اعلام کرد که اصلا تاکنون این طلاها را ندیده و ادامه تحقیقات نشان داد کارآموز او اصالت کالاها را تأیید کرده است.
با شکایت این فرد و تشکیل پرونده، مالباخته به همراه پرونده اش به پلیس فتای خراسان رضوی معرفی شدکه با دستور سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای خراسان رضوی، تیمی از کارشناسان برای رسیدگی به پرونده، اقدام به بررسی مستندات و ادله موجود کرده و پس از شنیدن اظهارات شاکی، تحقیقات گسترده ای را در فضای سایبری آغاز کردند.
مأموران در ادامه با شناسایی هویت متهم، توانستند محل اختفای او را در مشهد شناسایی کنند و پس از دریافت دستور قضایی این فرد در مخفیگاهش دستگیر شد.
متهم که جوانی سی وشش ساله است، با مشاهده ادله موجود که نقش او را در این کلاهبرداری تأیید می کرد، لب به اعتراف گشود‌ و گفت که دوره های طلافروشی را گذرانده و با تمام حواشی بازار طلا آشنااست. او با ایجاد آگهی جعلی وسوسه برانگیز در فضای مجازی، توانسته بود از این شهروند کلاهبرداری کند.
رئیس پلیس فتای خراسان رضوی با اشاره به اینکه متهم مدعی است فقط یک بار از این شگرد استفاده کرده، گفت: در مجموع تأکید می کنیم که شهروندان به هیچ عنوان برای خرید ارزهای خارجی، جواهرات و دیگر کالاهای بهادار، به سراغ دلالان نروند.
جهانشیری ادامه داد: فروش کالای سرقتی مشکلی است که می تواند گریبان خریداران را بگیرد که حتما پیش از خرید همزمان با چک کردن اصالت کالاها باید درباره مالکیت این کالاها نیز مطمئن شوند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 478582 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟