حل مسئله ربیع خواه ؛ دو ضربدر دو!

از این حمایت انسانی و مشابه متعادل‌ترش - شادی گل علیپور در آغوش همبازی‌اش که در تبعیدی خودخواسته روی نیمکت نشسته بود - که بگذریم، تازه می‌رسیم به برانکو. مردی که حالا حداقل آن‌قدر سزاوارانه، اعتماد به نفس دارد که در کنفرانس پیش از بازی به خبرنگاران بگوید ربیع‌خواه در ترکیب نیست و می‌توانید خوشحال باشید. او دارد از کمترین حقش استفاده می‌کند تا از مجموعه‌ای که ساخته، در مقابل انتقادهای فله‌ای دفاع کند. پرسش اما این است که آیا اساساً می‌توان چنین انتقادی را وارد دانست؟ و اگر آری یا نه، چرا؟
تعهد و توانایی دو کلمه کلیدی در تحلیل منتهی به قضاوت Judgment در این ماجراست. هافبک پرسپولیس، در دو سوی پاره‌خط عشق و نفرت ایستاده؛ پسر برانکو و یهودای هواداران. علاقه برانکو به محسن ربیع‌خواه، در عرض علاقه‌ای است که هر مربی و از نمای دورتر، هر انسانی به موفقیت دارد: او تیم موفقش را با حضور همین ربیع‌خواه ساخته و البته در برابر منتقدین، بدون اشاره به چنین موفقیتی، از تعهد و درک بالای هافبکش از بازی حرف می‌زند. تا اینجا به نظر می‌رسد حق هم با اوست: آمار بازی دربی از ارسال نزدیک به ۲۰ درصد پاس‌های موفق ربیع‌خواه به وحید امیری حکایت دارد. جایی که از او خواسته شده بود مهاجم کاذب و آزاد پرسپولیس را در حفره پشت سر وریا غفوری صاحب توپ کند و او با درک این خواسته مربی، شش پاس سالم به امیری تحویل داده بود. این تعهد در اجرای دستور مربی، می‌تواند دلیل محکمی برای عشق پروفسور به هافبکش باشد اما از کمی دورتر، از روی سکوها و از پای تلویزیون، چنین مفهومی به چشم هوادار نمی‌آید و تازه اگر بیاید هم، انگار کافی نیست.به آمار دربی اگر برگردیم، شاید بتوانیم حق را به هوادار بدهیم؛ جایی که می‌بینیم ۲۳ پاس از ۳۵ پاس سالم ربیع‌خواه به بازیکنانی داده شده که عقب‌تر از خود او قرار داشته‌اند. ده پاس به انصاری، شش پاس به شجاع و شش پاس به بقیه مدافعان و یکی به بیرانوند. پاس‌های کم‌خطری که البته می‌توان آن‌ها را هم به عنوان بخشی از وظیفه سازمانی او تفسیر کرد .
در این فضا اگرچه حق دادن به هوادار، اگرچه عافیت بیشتری در خود دارد اما زوم‌ بک به ابتدای این متن، ما را در آستانه پرسش روشن‌گرتری قرار می‌دهد: مگر غیر این است که برانکو تیمش را بیشتر از هوادار دوست دارد و بیشتر می‌شناسد؟ کلید در یک کوچه فرعی است: دست او در انتخاب گزینه بهتر چندان باز نیست. برانکو برای بازی در این پست (پست ربیع خواه ) چند گزینه داشته است ؟ اگر می گویید احمد نوراللهی و کمال کامیابی نیا ، به یادتان می آوریم که این دو به دلایلی مثل مصدومیت و دوری از فوتبال به ندرت در این فصل همان هایی بوده اند که برانکو می خواسته . پس ، راهی جز استفاده از ربیع خواه نیست که اگر روی نیمکت هم بنشیند ماهینی اولین جانشین اوست نه کمال یا احمد که حضور همزمان شان در دقایق پایانی بازی الوصل ممکن بود کار دست پرسپولیس بدهد. 
این ساده ترین و قانع‌کننده‌ترین پاسخِ در دسترس ماست و توپ را می‌اندازد در زمینِ زمان؛ انتظار برای فصلی که بازیکنی با کیفیتی بهتر از نظر برانکو، در دسترس پرفسور باشد.ربیع خواه تکه‌ای از پازل بهترین پرسپولیس سال‌های اخیر بوده و همین، برای بازیکنی که با تعهد و اشراف به تمام آن‌چه که داشته جنگیده، دستاورد کمی نیست. این را بگذاریم کنار فشاری که او تحمل می‌کند و اشک به صورتش می آورد تا موقعیت بازیکن فیکس پرسپولیس را به دیگران تقدیم کند . این که او کم آورده ، خبر خوبی نیست ؛ به خصوص که باید درک کرد یک سرمربی از بی توجهی مدام آنهایی که سمبل کارتیمی ، علاقه به تمرین و کمک به هم بازی ها هستند ، در عین تشویق همیشگی عناصر نامطلوب تیم چه می کشد . چه می کشد وقتی که جهالت ونادانستگی سکه رایج فوتبال ماست . برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 364150 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟