ترجمه 2 رمان خارجی و یک رمان ایرانی منتشر شد

ترجمه رمان‌های «مردی از شب» نوشته ریچل کین و «کسی که می‌شناسیم» نوشته شارلی لاپنا به همراه رمان «وقتی کسی درخت‌های چهارباغ را بشمارد» نوشته فاطمه سرمشقی به تازگی راهی بازار کتاب شده‌اند.

به گزارش رکنا، کتاب «مردی از شب» نوشته ریچل کین با ترجمه مریم رفیعی در ۴۴۸ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۶ هزار تومان در نشر آموت راهی بازار کتاب شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: گوئن هربار چشم‌هایش را می‌بست، او را در کابوس‌هایش می‌دید. اکنون چشم‌هایش باز است و او همچنان آن‌جا ایستاده...

گوئن پراکتور در نبرد برای نجات فرزندانش از دست شوهر سابقش، قاتل زنجیره‌ای ملوین رویال، و همدستان دیوانه‌ او پیروز شد. اما جنگ هنوز تمام نشده است؛ ملوین از زندان فرار کرده، و گوئن پیامکی ترسناک دریافت کرده است... «دیگه هیج‌جا جات امن نیست.»

گوئن تصمیم می‌گیرد به کمک سم کید دست به شکار بزند؛ چیزی که از یکی از بیمارترین قاتلان دنیا آموخته. اما نیرویی که او با آن به مقابله پرداخته فراتر از هر چیزی است؛ یک ذهنی پیچیده و وحشیانه با هدف نابود کردن گوئن. و او در حالی قدم به قدم به شکارش نزدیک‌تر می‌شود که گواهی می‌دهد یکی از آن‌ها خواهد مرد...

همچنین رمان «کسی که می‌شناسیم» نوشته شاری لاپنا با ترجمه عباس زارعی در ۳۰۴ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۹هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.

نوشته پشت جلد کتاب «کسی که می‌شناسیم»

در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: در یکی از حومه‌های آرام و سرسبز نیویورک، نوجوانی دزدانه وارد خانه همسایه‌ها می‌شود و به کامپیوترشان سرک می‌کشد، از رازهای آن‌ها آگاه می‌شود و بعضی از اسرارشان را برملا می‌سازد... او کیست و این رازها چیستند؟ دو نامه بی‌نام و نشان از راه می‌رسد و به شایعات دامن می‌زند. زمزمه‌های بدگمانی آغاز می‌شوند... ناگهان جسد زنی از همسایگان کشف می‌شود و تنش‌ها به اوج خود می‌رسند. قاتل زن همسایه کیست؟

این‌جا فقط زن و شوهرها نیستند که حقیقت را به جای بازی گرفته‌اند، بلکه همه اعضای خانواده‌ چیزی را پنهان می‌کنند و تو هرگز نمی‌توانی تصور کنی که چه کارهایی از آدم‌ها برمی‌آید...

رمان «وقتی کسی درخت‌های چهارباغ را بشمارد» درباره چیست؟

دیگر کتاب منتشرشده در نشر آموت، رمان «وقتی کسی درخت‌های چهارباغ را بشمارد» نوشته فاطمه سرمشقی است که در ۱۶۸ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۳ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: چهارباغ پر از قصه بود، قصه‌هایی که کسی جز اهالی آن‌ها را باور نمی‌کرد؛ اگر به گوش غریبه‌ای می‌رسید، لب ورمی‌چید که روزگار این قصه‌ها و حکایت‌ها گذشته. دیگر کسی جرأت نمی‌کرد آن‌ها را تعریف کند، و قصه‌ها در سینه پیرمردها و پیرزن‌هایی حبس شدند که دیگر نوه‌های‌شان هم‌ زبان‌شان را نمی‌فهمیدند. مردم چهارباغ را می‌دیدند، از کنارش می‌گذشتند اما کسی نمی‌دانست چرا آن‌سوی باغ‌های انگوری، دوازده یا سیزده درخت سپیدار روییده که هیچ کلاغی جرات ندارد روی شاخه‌هایش لانه بسازد‍!

من هربار چهارباغ را می‌دیدم، سپیدارها شاخه‌های‌شان را پیش می‌آورند و مرا می‌کشاندند سمت خانه مخروبه کوچک کنار چشمه، که انگار یک نفر منتظرم است تا برایم قصه بگوید! هیچ‌وقت کسی را در آن خانه ندیدم اما هربار صدای هلهله و کل کشیدن و دست زدن‌ها گوشم را پر می‌کرد وخیالات برم می‌داشت که شاید جایی همان اطراف عروسی است.. این رمان داستان فراموشی من و تمام اهالی روستایی است که روزی درخت‌های چهارباغ را دیده و آن‌ها را شمرده‌اند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

کدخبر: 652031 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟