گذر روزگار صورت مهربانش را هاشور زده است. فرقی نمی‌کند ملاقات اولتان باشد یا سال‌ها دمخور دغدغه‌های گفته و ناگفته‌اش بوده باشید. دوست و دشمن لیلا ارشد را با لبخند سنجاق شده به لب‌هایش می شناس ندو البته ثابت‌قدم بودنش در حمایت از تنهاترین زنان شهر. ناگفته پیداست با 4 دهه کار کردن برای کاهش آسیب‌های اجتماعی این قشر چه تجربه‌های بکری را از سر گذرانده است. خیلی وقت‌ها وسط حرف زدن‌ها به رازهای مگویی می‌رسد. به‌زحمت آن‌ها را با بغض فرو می‌دهد. هاله اشک چشم‌های تیله‌ای آبی‌اش را پررنگ‌تر می‌کند و لرزش دست‌های کوچکش به یادمان می‌آورد که نمی‌خواهد مثل خیلی از مدیران مراکز تولد دوباره ادای آدم‌های موفق پوشالی را دربیاورد. ارشد جثه ظریفی دارد اما روح بلند او در تمام این سال‌ها تمام‌قد حامی زنان و دخترانی بوده که جامعه دل به دردهایشان نداده و آنجایی که باید پشت آن‌ها را خالی کرده است. راه‌اندازی خانه خورشید گذر از هفت‌خوان رستمی بود که او و باقی مددکاران گروهش به‌سلامت از آن عبور کردند. این روزها مرکز توانمندسازی خورشید پشت‌وپناه زنان آسیب‌دیده‌ای است که با اعتیادشان خداحافظی کرده‌اند، دست روی زانوی خودشان گذاشته‌اند و می‌خواهند روی پای خودشان بایستند.

ملاقات با تک‌وتنها مانده‌ها

خانه خورشید در خیابان علیزاده و جایی بین بوستان‌های حقانی و بهاران محله دروازه غار جا خوش کرده است. جایی که خیلی از مردم شهر حتی اگر کلاهشان هم آنجا بیفتد برنمی‌گردند تا آن را بردارند. مردم می‌گویند این محله از گذشته تا امروز پاتوق تکیده‌ها و خماری کشیده‌ها بوده و هست اما با تخریب محله‌های خاک سفید و دره فرحزاد معتادان وخرده فروشان دسته‌دسته در بوستان‌ها و گذرها و معبرهای خاکستری آن اتراق کردند و حالا کار به‌جایی رسیده که تعداد آن‌ها به ساکنان بومی محله می‌چربد. با همه این حرف‌ها این ساختمان دوطبقه که در سینه‌کش یکی از خلوت‌ترین خیابان‌های این محله نشسته است چند سالی می‌شود خانه امید زن‌هایی شده که مدت‌هاست تک‌وتنها هستند و از دست خودشان هم به تنگ آمده‌اند.

اعتیاد ساده‌ترین مشکل آن‌هاست!

خانه خورشید در طول سال‌های فعالیتش فرازوفرودهای زیادی به چشم دیده است. گاهی با آن از سر خشم و ناآگاهی برخورد شده و خیلی وقت‌ها با تلاش ارشد و همکارانش خیرانی پیداشده و دست یاری به سمت آن دراز کرده‌اند. لیلا ارشد می‌گوید این مرکز در ابتدا فعالیت‌هایی در محله مولوی داشت و سپس ساختمان فعلی با همکاری شهرداری و بهزیستی در اختیار آن‌ها قرار گرفت. این روزها مردم با بیماری که درگیر اعتیاد است بهتر از گذشته برخورد می‌کنند اما هنوز راه زیادی تا رسیدن به رفتار مؤثر در این زمینه‌داریم: «محله‌های مرکزی شهر از دیرباز به‌صورت روشنی درگیر اعتیاد بوده‌اند. بافت این محله‌ها فرسوده است و زور اقشار کم‌درآمد که بیشترشان از مهاجران هستند تنها به کرایه چنین خانه‌هایی می‌رسد. فقر مالی و فرهنگی خیلی‌ها را به سمت اعتیاد سوق می‌دهد، بااین‌حال در این محله‌ها هنوز نمی‌توانند بپذیرند که زنان هم ممکن است چنین مشکلاتی داشته باشند. بعد از مدتی که فعالیت‌های متادون درمانی در این محله داشتیم از ما خواستند به ساختمان محله دروازه غار بیاییم.» خانه خورشید از سال 1393 تغییر هویت داد و از مرکزی که صرفاً برای تشویق به ترک اعتیاد زنان پا گرفته بود به موسسه‌ای برای توانمندسازی زنان تبدیل شد: «زنان خیلی راحت‌تر از مردان به ترک مواد مخدر Drugs مشتاق می‌شوند. ما در طول فعالیتمان زنان زیادی را می‌دیدیم که از اعتیاد فاصله می‌گرفتند اما بعدازاین که به خودشان می‌آمدند می‌دیدند که خیلی چیزهایی که قبلاً داشته‌اند در بی‌خبری و خماری از کفشان رفته و برگشتن آن‌ها محال به نظر می‌رسد. در چنین شرایطی اگر حمایتی از این زنان نشود دوباره خیلی راحت به مشکل اعتیادشان برمی‌گردند و سعی می‌کنند در همان بی‌خبری دردهای کهنه‌شان را از یاد ببرند. به همین دلیل سعی کردیم در مرکزی که خدماتی دم‌دستی به مراجعان می‌داد به فعالیت‌هایی دست بزنیم و بازگشت به اعتیاد را به حداقل برسانیم.»

دلسردشان نکنیم

چشم و گوش لیلا ارشد سال‌هاست وقف نگاه کردن به صورت‌های چروک‌خورده و آفتاب‌سوخته و صدای شل و لخت زن‌هایی شده که او را محرم راز فاش شده‌شان می‌دانند. بی خجالت روبه روی او می‌نشینند از خانواده و کس و کاری که دیگر ندارند می‌گوید. ارشد می‌گوید شیرین‌ترین اوقاتش وقتی بوده که فرزندی را به مادری برگردانده یا دختری را دوباره به آغوش امن خانواده‌اش سپرده‌ایم: «بیشتر زنانی که به خانه خورشید مراجعه می‌کنند خانواده‌هایی مصرف‌کننده داشته‌اند. آن‌ها از طریق پدر، برادر یا شریک جنسی‌شان به اعتیاد کشیده می‌شوند تا مانعی بر سر استعمال مواد آن‌ها نباشند. با همه این حرف‌ها ما باید این اطمینان را به آن‌ها بدهیم که با سلامت و استقلال Esteghlal می‌توانند در همین خانواده بمانند و اطرفیانشان را به ترک کردن تشویق کنند. اعتیاد کم‌اهمیت‌ترین مشکل این زنان است. آن‌ها تیره‌بختی‌های زیادی در زندگی‌هایشان دیده‌اند و وقتی می‌بینند با گذر از این سیاهی‌ها هنوز جامعه به آن‌ها اطمینان ندارد دل‌چرکین‌تر از قبل می‌شوند.»

از مهارت های زندگی تا ویزیت رایگان پزشکی

تعداد زیادی از زنانی که برای ترک اعتیاد پا پیش گذاشته‌اند در این مرکز پرونده دارند و از خدمات درمانی و حمایتی آن برخوردار می‌شوند: «ما در طول این سال‌ها به این نتیجه رسیده‌ایم که اعتیاد بار روانی زیادی دارد. به همین دلیل اگر این زنان با مهارت‌های رفتاری مناسب آشنایی نداشته باشند خیلی راحت دوباره به وضعیت گذشته برمی‌گردند. مهارت نه گفتن چیزی است که بسیاری از آن‌ها در طول زندگی آن را نیاموخته‌اند و از فقدان این رفتار ضربه‌های متعددی خورده‌اند. برگزاری کلاس مهارت‌های زندگی، ویزیت رایگان پزشکی، مهارت‌آموزی برای کسب درآمد و روان‌درمانی از خدماتی است که در خانه خورشید به‌طور رایگان در اختیار این بانوان قرار می‌گیرد تا به مدد آن بتوانند با جسم و روحیه‌ای قوی‌تر با مشکلات متعددی که دارند روبه‌رو شوند.»

سفارش کار می‌خواهیم

«قدم اول برای گفتن حقیقت وضعیتی که این زنان به آن دچار شده‌اند این است که تعارفات را کنار بگذاریم.» ارشد این را می‌گوید و به دایر کردن کارگاه در خانه خورشید گریز می‌زند. همراه او از پله‌های ساختمان سرازیر می‌شویم. صدای خنده دسته‌جمعی خانم‌ها این طبقه را برداشته است. دورهم نشسته‌اند و گوششان را به همکاری داده‌اند که با خوش‌تعریفی خاطره‌ای را به یادشان می‌آورد. یکی مشغول بافتن عروسکی کاموایی است و دیگری به کارتن‌های بزرگ شکلات چسب می‌زند. ارشد با همه‌شان خوش‌وبش می‌کند. قانون Law نامرئی اینجا حکم می‌کند همه یکدیگر را با اسم کوچک صدا کنند. تجربه 4 دهه بودن کنار این قشر به او فهمانده که زنان آسیب‌دیده به‌راحتی به اعتیاد گرش پیدا می‌کنند ولی از طرفی دیگر اگر حمایت و محبت ببینند خیلی زود آن را از جسم و جانشان بدرقه می‌کنند: «زنان به دلیل جنسیتشان و محدودیت‌هایی که در جامعه دارند سراغ مصرف روان‌گردان‌ها می‌روند. مصرف این نوع مواد مخدر راحت‌تر است. بو ندارد و وسایل استعمال آن دست‌وپا گیر نیست؛ اما تأثیر این مواد در کوتاه‌مدت خودش را در چهره و حالت اندام و وضعیت ظاهری آن‌ها نشان می‌دهد. رنگ پوست آن‌ها تغییر می‌کنند. دندان‌هایشان خراب می‌شود و گفتار و رفتارشان با اختلال‌هایی همراه می‌شود. تأثیر این مواد مدت‌ها بعد از ترک آن‌هم در ظاهر این زنان باقی می‌ماند. به همین دلیل آن‌ها نمی‌توانند شغل مناسبی پیدا کند. چون جامعه به آن‌ها اعتماد نمی‌کند.» ارشد می‌گوید این دسته از زنان آسیب‌دیده اگر بعد از سختی‌های ترک اعتماد نبینند دلسرد می‌شوند و ممکن است دوباره به مواد مخدر پناه ببرند: «سرگرم شدن باکار و کسب درآمد از راه‌های سالم از ضروریات دوره‌های بعد از ترک است. به همین دلیل ما در خانه خورشید کارگاهی دایر کردیم که این بانوان بتوانند همزمان با آموزش خیاطی ابتدایی کسب درآمد داشته باشند و خودباوری در آن‌ها افزایش پیدا کند.»

این زنان مادران کودکان کارهستند

چراغ کارگاه خانه خورشید اما مدت‌هاست که خاموش مانده است. مددکار نمونه شهر پا به‌پای مددجویانش حرص کرایه‌خانه و بچه‌های قد و نیم قد و هزینه‌های سنگین معیشتی‌شان را می‌خورد و از حقیقت تلخی پرده برمی‌دارد: «خیران و نیکوکاران خیلی راحت به قشرهای آسیب‌دیده‌ای مثل کودکان کار کمک می‌کنند اما کمتر سراغی از زنانی که درگیر اعتیاد هستند می‌گیرند، آن‌ها نمی‌دانند همین رویه است که کودک کار را تولید می‌کند: «بیشتر این بانوان مادر هستند. خیلی وقت‌ها به خاطر آینده بچه‌هایشان است که دست از اعتیاد برمی‌دارند. بعضی از آن‌ها به خاطر وجود همین بچه‌های بد سرپرست تن به کارهایی داده‌اند که نباید می‌دادند اما غریزه مادری در آن‌ها بسیار قوی است. اگر به این دسته از زنان کمک نشود اعتیاد آن‌ها ادامه پیدا می‌کند و همین در آینده‌ای نه‌چندان دور بچه‌های آن‌ها را برای کار راهی چهارراه‌ها و خیابان‌ها می‌کند. پیش‌ازاین با کمک خیران بازار Store سفارش کارهای جزی خیاطی و بسته‌بندی داشتیم؛ اما بعد از مدتی این سفارش‌ها کاهش پیدا کرد. البته این به خاطر وضعیت بازار هم بود اما از خیران این خواهش راداریم که ما را در این راه تنها نگذارند و ایمان پیدا کنند دستگیری از این زنان آسیب‌دیده که خانه خورشید متولی آن شده است نجات جامعه از آسیب‌های متعدد دیگر است.»اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

کدخبر: 444664 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟