احساسات یک مزرعه

به گزارش رکنا ، آنچه در زیر می خوانید بیان احساسات از زبان یک مزرعه است.

مزرعه ای هستم

که دو کشاورز نمونه پرورشم داده اند

هر چه میوه و هم

به خاطر پرورش آنان است

ریشه ی گیاهانم را از محبت پر کرده اند

و برگ هایشان را از دوستی

هر وقت مهربانی کنند

آبیاریم کرده اند

و هر وقت بدرفتاری کنند

شخمم زده اند

گیاهانم را که عشق نام دارند

هیچ وقت به صورت دیم آبیاری نمی کنند

زیرا می ترسند که به جای باران محبت

باران بدی ها بیایند و مرا آبیاری کنند

و می ترسند گیاهان عشقم پژمرده شوند

هرگز نگذاشته اند که بدی ها به سوی من بیایند

و هر وقت بدی ها را دیدند

آنان را با تمام وجود سم پاشی کردند و آنان را راندند

این دو کشاورز نمونه

کسی نیستند جز پدر و مادر

تقدیم به پدران و مادران عزیز که همواره در کنار ما بوده اند . امیدوارم سایه ای این دو کشاورز عزیز هیچ وقت از سر ما بچه ها کم نشود تا همیشه ما را راهنمایی کنند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

مصطفی درخشان نیا – اصفهان

کلاس پنجم ابتدایی

 

کدخبر: 650334 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟