مرد جوان که از گفتن علت آمدنش به دادگاه خانواده خجالت می کشد درباره زندگی مه گرفته اش می گوید: همسرم در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده و چون به خیلی از آرزوهایش در خانواده اش نرسیده بود می خواست در زندگی مشترک مان با هر شرایطی به خواسته ها و آمالش برسد.

هر چند وقت یک بار به وسایل خانه گیر می داد که چون همسایه یا یکی از آشنایان فلان وسیله زندگی اش را تغییر داده است باید ما هم این کار را انجام دهیم و با کوچک ترین مخالفتی جنجال به پا و تا مدتی با من قهر و اوضاع را به کام خودش و من و فرزندانم تلخ می کرد. این رفتارهای بچگانه و چشم و هم چشمی های همسرم ادامه داشت تا این که خرید شب عید از راه رسید و با وجود این که با خرید لباس مشکلی نداشتم اما به شدت با خرید آجیل گران قیمت مخالف بودم، برای همین من و اکثر افراد فامیل تصمیم گرفتیم آجیل و تنقلات نخریم. با این که همسرم در این باره سکوت کرد و چیزی نگفت اما موقع تحویل سال پایش را در یک کفش کرد که باید آجیل، آن هم از نوع گرانش، بخریم تا او زمان پذیرایی، فامیل را غافلگیر کند اما من این بار سرسختانه جلویش ایستادم. به خاطر این اتفاق قهر و بی محلی های همسرم شروع شد و ایام تعطیلات را به ما زهر کرد. به هر حال با هر شرایطی بود تعطیلات نوروز تمام شد و اصلاً فکرش را هم نمی کردم که همسرم بابت نخریدن آجیل این قدر ناراحت شود که بخواهد پای مرا به دادگاه خانواده باز کند تا به نوعی از من زهر چشم بگیرد. زمانی که با من تماس گرفتند تا برای ارائه توضیحات علت درخواست طلاق همسرم به دادگاه خانواده بروم از شدت تعجب میخکوب شدم.

با عجله به محل رسیدگی به دادخواست همسرم رفتم و آن جا بود که متوجه اصل داستان شدم. حتی مشاور دادگاه خانواده بابت این کار همسرم شوکه شده بود و این ماجرا را برای جدایی نوعی طنز و بی معنا می دانست. همسرم علت درخواست جدایی از من را به نوعی کارت زرد دادن به من بیان کرد و گفت باید تعهد بدهم از این به بعد خلاف درخواست او عمل نکنم و اگر بار دیگر به درخواستش جواب رد بدهم با کارت قرمز مواجه خواهم شد و درخواست مهریه می کند و طلاق خواهد گرفت و شوخی هم ندارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

صدیقی

کدخبر: 469893 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟