افسانه‌ شهر پریان در فیلم "رضا"

افسانه‌ی شهر پریان

دبورا یانگ منتقد سرشناس نشریه هالیوود ریپورتر در یادداشتی ستایش‌آمیزش درباره فیلم «رضا» ساخته علیرضا معتمدی نوشت: اصالت غریب فیلم‌هایی چون رضا نشانه‌ی پیش‌روی مداوم سینمای ایران است. فیلم برداشتی به‌شدت آرام است از ازدواج و روابط عاطفی مدرن با چاشنی کنایه‌های گزنده‌ی کمدی وودی آلنی. قهرمان ریشو و بامزه‌ی فیلم، رضا (که علیرضا معتمدی نویسنده و کارگردان خیلی خوب بازی‌اش کرده)، الگوی رخوت و انفعال است. رضا با آن فوتبال بازی کردن و ریش قرمز و موی بلوندش انگار از وسط وایکینگ‌ها بیرون آمده. او با آن شکم گنده اما قیافه‌ی خواستنی‌اش که شبیه اسکاندیناویایی‌هاست مدعی است آخرین بازمانده‌ی قبیله‌ای است که قرن‌ها پیش به شهر مذهبی اصفهان آمده‌اند.

هر گوشه این کمدی غریب با طنز ملایمش انتظارات مخاطب را به هم می‌ریزد و کسی نمی‌داند چه پیش خواهد آمد.

در شروع فیلم رضا را خوابیده در آپارتمان Apartment پرنور و دلبازی می‌بینیم که پر از اسباب عتیقه است. همسرش فاطی (سحر دولتشاهی) دارد از او جدا می‌شود اما این جدایی بسیار متفاوت از جدایی‌های تلخ بیش‌تر درام‌های ایرانی، از جدایی [نادر از سیمین] گرفته تا بقیه است، این جدایی دوستان خوب است. فاطی هم درست مثل رضا آدم خودخواه و خوش‌گذرانی است. آن‌ها وقتی برای طلاق‌شان پیش قاضی Judge می‌روند وانمود می‌کنند تفاوت‌های لاینحلی با هم دارند.

طنازی بی‌وقفه‌ فیلم دور زنانی چرخ می‌زند که به زندگی رضا وارد و از آن خارج می‌شوند بی آن‌که دردی از او دوا کنند. قصه گرچه آرام آغاز می‌شود و بی‌شتاب پیش می‌رود، به اندازه‌ی افسانه‌ای که از دل یک شهر پریان بیرون بیاید جذاب است. رضا یک فیلم جشنواره‌ای پرطرفدار است برای مشتریان فیلم‌های مستقل ایرانی که ظرفیت‌های بالقوه‌ی خوبی هم دارد. ‎فیلم‌برداری اغواکننده‌ی علی تبریزی لحظات جادویی‌ای مانند رفتن نور از پنجره‌های کرکره‌ای دارد و موسیقی نرم‌آهنگ فیلم همه جا دلپذیر است.

 

لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟