برخلاف همه بچه های ته تقاری به عنوان پنجمین و آخرین فرزند خانواده، کمتر مورد توجه و محبت والدین خود بود، پدر و مادرش بعد از آنکه صاحب چهار فرزند شدند، دیگر انتظار تولد پنجمین فرزند را نداشتند که رستم با پا گذاشتن به عرصه حیات آنها را غافلگیر کرد.

والدین رستم گویا انگیزه ای برای تربیت و پرورش فرزند جدید نداشتند، رستم هر چند از نظر فیزیکی از برادران و خواهران خود ضعیف تر و از نظر ظاهری نسبت به آنها جذابیت کمتری داشت، اما از همه آنها با هوش تر بود.

اما پدر و مادر رستم توجهی به وی نداشتند، چون رستم مانند برادر و خواهران خود توان و انگیزه لازم را برای فعالیت در مزارع کشاورزی نداشت.

بعضا حتی وی را مورد تنفر و بی مهری نیز قرار می دادند، سرزنش های پیاپی و بی دلیل، بی توجهی به استعدادهای وی در بازی های مختلف و پیشرفت های تحصیلی که به هیچ وجه برادران و خواهران در مقابل وی نداشتند.

از همه بدتر تنبیهات بدنی شدید، رفته رفته منجر به این شد که رستم از بازخورد گیری از سوی خانواده خود در زمینه های مختلف نا امید شده و تنها به توجه و تشویقات دوستان و اطرافیان خود در بیرون از خانواده گرایش یابد.

در آغاز نوجوانی در حالی که رستم باید در مدرسه درس می خواند، باحسادت و کینه توزی برادرانش والدین وی را به بهانه عدم مشارکت درفعالیتهای کشاورزی از مدرسه بیرون کشیده و به سمت مزارع برای فراگیری امورات کشاورزی هدایت کردند.

اما این اتفاقات با ذوق و اراده رستم سازگار نبود، این بود که عصیانگری و ترک خانه در وعده های کوتاه و بلند را در پیش گرفت، چیزی نگذشت که با بی احترامی ها و پرخاشگری های اعضای خانواده جمع دوستان را بهترین پناهگاه برای خود دید.

بدتر از همه این بود که از زبان مادر خود شنید که فرزند ناخواسته آنها بوده و اعضای خانواده به هیچ وجه منتظر تولدش نبوده و اکنون نیز علاقه ای به وی ندارند، این قضیه موجب دل سردی و دل بریدن وی از همه اعضای خانواده شد، در کمتر از دوسال بعد از این رخداد رستم که روزی خوب فوتبال بازی می کرد و در تحصیلات نیز پیشرفت هایی داشت.

از طریق دوستان ناباب خود تبدیل به معتادی تمام عیار شد این وضعیت بر بی تفاوتی خانواده اش نسبت به وی می افزود، بعدها رستم به علت اعتیاد به مواد مخدر Drugs و انحرافات اخلاقی در روستای خود انگشت نمای مردم شد.

در کنار افت تحصیلی، دستگیری توسط پلیس Police به خاطر سرقت Stealing های خرد، خرید و فروش مواد مخدر و حمل نگهداری آن از دیگر ویژگی های شخصیتی رستمی بود که به هیچ وجه دوست نداشت در جمع اعضای خانواده اش باشد.

نظر کارشناس:

خانواده مهمترین و تاثیرگذارترین نهاد اجتماعی در امر تولید مثل و تربیت فرزندان در جامعه است، توجه مثبت غیر مشروط والدین به فرزندان منجر به شکوفایی آنها و قرار گرفتن شان در مسیر پیشرفت است.

اما عدم توجه به فرزندان و نادیده گرفتن استعدادهای آنها در کنار نابود کردن مسیرهای پیشرفت فرزندان سبب دوری فرزندان از خانه و پناه بردن به جمع دوستان در بیرون از خانه می گردد.

از دیدگاه روانشناسان رفتارگرا وقتی افراد در جمع خانواده محرک مثبتی را در قبال رفتار خود دریافت ننمایند رفتار آنها روبه خاموشی رفته و به سوی مکانی هدایت می شوند که این تقویت وجود داشته باشد،شاید در جمع دوستان این تقویت و توجه مثبت نامشروط بیشتر صورت گیرد.

ترتیب فرزندان نیز در توجه والدین به آنها موثر می باشد، فرزندان نخست به دلیل کم تجربگی والدین در نگهداری و پرورش فرزند تا حدودی شرایط سخت تری را تجربه می کنند.

اما با گذشت زمان فرزندان بعدی به علت افزایش تجربه والدین مورد توجه بیشتری از سوی والدین قرار گرفته و شرایط مناسبتری را تجربه خواهند نمود،این موضوع می تواند سبب حسادت فرزندان بزرگتر نسبت به برادر ویا خواهر کوچکشان گردد.

اما فرزند ناخواسته موضوعی است که بیان می دارد این افراد قربانی بی توجهی والدین و دیگر اعضای خانواده خود می باشند.

این گونه فرزندان داخل خانه معمولا مورد توجه نبوده و در نهایت از آموزش های لازم و همچنین محبت والدین و حتی دیگر اعضای خانواده محروم شده و در پی عدم دریافت محرکهای مثبت لازم و احساس محرومیت از این محرکها به سمت مکانی هدایت می شوند که محرک مثبت لازم را دریافت دارند.

گاهی نیز مانند این تجربه تلخ در دریافت محرک های مثبت و تاثیر گذار دچار اشتباه شده و هزینه های زیادی را برعهده خانواده ها و جامعه قرار می دهند.

تهیه و تنظیم : سروان "قاسم گرجی" معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان " بهشهر"

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 233049 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟