اقدام عاشقانه یک زن در برابر کارهای زشت شوهر

امیرمی گوید: 9 سال اعتیاد من با یک کنجکاوی شروع شد. می‌خواستم با همه متفاوت باشم و چیز تازه‌ای را تجربه کنم. مساله‌ای که در خانواده من که مذهبی بودند، باب نبود. شور و شوق جوانی و کم نیاوردن پیش دوستان، می‌دانید دیگر. 15 سالم بود که برای اولین مشروب خوردم. تا 23 سالگی خوردم، اما مراقب بودم خانواده‌ام بوی دهانم را متوجه نشوند. فکر می‌کردم زرنگ هستم، اما نبودم. دوستانم جلویم مواد مصرف می‌کردند، اما من علاقه‌ای نداشتم تجربه‌اش کنم. اما بالاخره همان حس کنجکاوی کار دستم داد و تریاک مصرف کردم. سرخوشی و لذت عجیبی بهم دست داد. دو سال طول کشید تا به تریاک وابستگی پیدا کنم. چون مصرفم همیشگی نبود. تا مدتی به این فکر نمی‌کردم که وابسته‌اش شده‌ام و فکر می‌کردم لذت می‌برم. اما داشت از درون نابودم می‌کرد. بعد از دو سال متوجه شدم که تا تریاک مصرف نکنم، نمی‌توانم کاری انجام دهم. اولین گزینه‌ام همیشه مصرف مواد بود و کارهایم را انجام می‌دادم. همین مساله باعث شد تا دنبال ترک کردن بروم. سقوط Fall آزاد کردم (کنار گذاشتن به یک باره)، قرص گیاهی «دتا» و ترامادول خوردم، تا یک ماه تحمل می‌کردم و بعد دوباره روز از نو روزی از نو. آن موقع داروخانه‌ها ترامادول را براحتی نمی‌دادند و انواع و اقسام دردها را بهانه می‌کردم. همه این داستان‌ها برای زمانی است که هنوز به مواد وابستگی پیدا نکرده بودم و تصمیم گرفته بودم با همسرم ازدواج کنم. او را در محله‌مان دیده و خوشم آمده بود. بعد از ازدواجمان بود که دستم برای همسرم رو شد.

الهام: یک ماه بعد از عروسی‌مان فهمیدم امیر مواد مصرف می‌کند. گاهی می‌دیدم حالش خوب نیست، اما فکر نمی‌کردم به خاطر مصرف مواد باشد. یکبار از جیب لباسش تریاک پیدا کردم. با صمیمی‌ترین دوست امیر که مثل برادر اوست تماس گرفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم. وقتی آمد تریاک را نشانش دادم و گفتم این چیزی که پیدا کرده‌ام مال کیه؟ دوست امیر نمی‌خواست باور کند که او مواد مصرف می‌کند و می‌گفت شاید مال یکی از دوستانش است و داده‌اند تا امیر برایشان نگه دارد. از خود امیر پرسیدم گفت مال بابای دوستم است یا می‌گفت برای پا دردم می‌خورم. می‌دانستم چیزی که مصرف می‌کند، مواد مخدر Drugs است، اما خودم را گول می‌زدم و نمی‌خواستم باور کنم امیر به مواد آلوده شده است. با این‌که برایم سخت بود، اما یک ثانیه‌ هم به طلاق فکر نکردم. من امیر را به سادگی به دست نیاورده بودم که به آسانی هم از دست بدهم.

امیر: همسرم هرچه می‌گفت زیر بار نمی‌رفتم. انکار می‌کردم و می‌گفتم مواد مال من نیست. اما بالاخره تسلیم شدم و گفتم اگر خانواده‌ام موضوع را بفهمند بهتر کمکم می‌کنند. همراه همسرم به کلینیک رفتیم و بعد از سم‌زدایی به خانه برگشتم. اما فایده‌ای نداشت و دیدم نمی‌توانم زندگی کنم و به این نتیجه رسیدم که اگر مواد مصرف کنم بهتر است.

الهاممی گوید: فکر می‌کردم بعد از سم‌زدایی دیگر سراغ مواد نمی‌رود. اما بعد از یک مدت متوجه شدم رفتارش تغییر کرده است. پسرم می‌خواست با پدرش بازی کند، اما امیر عصبانی می‌شد و سرش داد می‌زد. شک کردم و وسایلش را گشتم و دوباره تریاک پیدا کردم. گفتم مگر قول نداده بودی دیگر مصرف نکنی؟ حالم خیلی بد شد و گریه کردم، اما نه جلوی روی خودش.

امیرمی گوید: هرچه همسرم می‌گفت باز دوباره مصرف مواد را شروع کرده‌ای، زیربار نمی‌رفتم.کارم همیشه خدا کتمان کردن بود. تخصصم همین بود. مدام می‌گفتم مال این دوستم است یا آن یکی دوستم. نمی‌خواستم قبول کنم که درگیر اعتیاد شده‌ام. هیچ معتادی این موضوع را نمی‌پذیرد. یکی از دوستانم که قضیه‌ام را می‌دانست گفت حالا که می‌خواهی ترک کنی، بیا و شیشه بکش. متاسفانه کشیدم و بعد از آن شیشه به تریاک و ترامادول هم اضافه شد. دو سال تمام درگیر شیشه بودم. راحت بگویم در این دو سال نابود شدم. شده بودم پوست و استخوان. هرکسی که از دور می‌دید متوجه می‌شد که مصرف‌کننده هستم. کراک هم زدم اما حس کردم جنبه‌اش را ندارم. خیلی زود نشئه می‌شوی و خیلی زود هم از سرت می‌پرد. وقتی مسافرت می‌رفتیم، دستشویی‌ام 45 دقیقه تمام طول می‌کشید. پشت سرم 10 نفر صف می‌بستند، اما بیرون نمی‌آمدم.

الهاممی گوید: می‌دانستم در دستشویی چکار می‌کند و حرص می‌خوردم. اما نمی‌خواستم قبول کنم که باز سراغ مواد رفته است. یک روز وقتی رفته بودم انباری، شیشه و پایپش را پیدا کردم. زنگ زدم به مادرشوهرم و موضوع را گفتم.

امیرمی گوید: مادرم با من تماس گرفت و گفت الهام باز مواد پیدا کرده است. باز هم از در انکار وارد شدم. گفت اگر راست می‌گویی برویم آزمایشگاه. می‌دانستم که برای آزمایش شیشه باید به آزمایشگاه مخصوصی بروم. نزد دکتری رفتیم که آشنا بود. دید عین خیالم نیست، همانجا موضوع تمام شد تا زمانی که همسرم کنگره 60 را به من معرفی کرد.

الهاممی گوید: یک روز که رفته بودم مهد کودک پسرم، مشکلم را با مشاور مهد در میان گذاشتم. او هم نشانی کنگره 60 را داد. همراه با مادرشوهرم به کنگره رفتیم و مشاوره شدیم. به خانه که آمدم موضوع را به امیر گفتم.

امیرمی گوید: طبق معمول حاشا کردم و به همسرم گفتم من که مواد مصرف نمی‌کنم؟ برای چه ترک کنم؟ اما بالاخره قبول کردم و رفتم. درست زمانی که حدود

12 روز بود که مصرف نکرده بودم و حالم حسابی خراب بود. منی که نمی‌توانستم یکجا بنشینم، آن روز در جلسه‌ای که کنگره برگزار کرده بود تا آخر ماندم. بعد از اتمام جلسه به مردی که دم در ایستاده بود گفتم این‌ها چه می‌گویند؟ من خودم استاد ترک اعتیادم. 11 ماه سفر کنم که اعتیاد را کنار بگذارم؟ مگر من معتادم؟ اما زور کنگره به من چربید و ماندگار شدم و بعد از 11 ماه پاک شدم. چهار ماه اول سفرم بود که کم‌کم از کنگره خوشم آمد. چون برایم احترام قائل بودند و هرگز از کلمه معتاد Addicted در موردم استفاده نکردند. مصرف‌کننده‌ها از این کلمه بیزارند. یکی از کسانی که کمکم کرد تا از شر مواد رها شوم، همسرم بود که بزرگ‌ترین همراهم بود. اگر همسرم نبود شاید کنار گذاشتن مواد برایم سخت بود.

من در ایران‌خودرو کار می‌کنم. یک روز مچم را گرفتند و فهمیدند مواد مصرف می‌کنم. بعضی شرکت‌ها اگر بفهمند کارمند یا کارگرشان مصرف‌کننده مواد شده، خیلی راحت طرف را اخراج می‌کنند، اما با من این کار را نکردند. چون می‌دانستند اعتیاد جرم Crime نیست، بیماری است، مشکل است که باید درمان شود. طوری با من رفتار نکردند که از زندگی کردن ناامید شوم. می‌دانستند که اعتیاد کارگر و کارمند و دکتر و مهندس نمی‌شناسد و سراغ هر قشری می‌رود.

می‌دانستند اگر اخراج شوم، تنها خودم از بین نمی‌روم، یک خانواده همراه من نابود می‌شود. با صبر و تحمل و دادن فرصت به من، هم اعتیادم را ترک کردم و هم شغلم را از دست ندادم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار زیر را از دست ندهید:

 

فیلم لحظه رفتار خشن پلیس ایران با متهم فراری در پمپ بنزین + فیلم

وقتی وارد اتاق شد و به جای لیلا مرا دید خشکش زد / او اصلا فکر نمی کرد مجید در خانه باشد

وحشتناک‌ترین اعدام داعش / له کردن هشت شهروند عراقی زیر چرخ‌های بولدوزر

مچاله شدن باورنکردنی پژو در تصادف با تیر چراغ برق+تصاویر عجیب

ارتباط کثیف دوست پسر دختر 14 ساله با خواهر شوهردار نازنین

مادری هنگام به خاک افتادن پسرش در مسابقه رزمی وارد تاتامی شد + عکس

دستگیری قاتل دختر نوجوان پس از 22 سال

نقاشی هنرمندانه روی برگه بازجویی یک متهم / من دزد نیستم

فیلم دهشتناک آزار و اذیت زن باردار در خانه سگی یک مرد وحشی (16+) + تصاویر

شکستن مجسمه تاریخی به خاطرعکس «سلفی»

واکنش ناجا به انتقال خودروی حامل دوکودک به پارکینگ + عکس 2 کودک

دردسر عجیب خواستگاری استاد دانشگاه از دختر دانشجو

آب زن گمشده را تا لب مرز برد

داعش در عراق 4 نفر را به صلیب کشید+تصاویر(+16)

قاتل پس از اذیت و آزار دختر 15ساله را با 61 ضربه چاقوکشت+عکس

دستگیری زن جوان به خاطر همدستی با کارمند شهرداری در فرودگاه دوبی

بخاطر عشق به شراره قاتل شدم

کسانی که می دانند مرگشان نزدیک است!

پزشک کثیف به زن باردار هم رحم نکرد! + عکس

عکس های باور نکردنی از زندگی فرزندان یک خانواده که مادری عاشق دارند

فیلم تکان دهنده از ضرب و شتم وحشینانه مرد مسن طرفدار ترامپ + تصاویر

انتقام خونین به خاطر خودکشی خواهر در یک از برج های زعفرانیه

جزئیات گروگانگیری مسافران یک اتوبوس در جاده شوشتر به اهواز + عکس

اقدام وقیحانه یک زن با پسر 6 ساله در کوچه خلوت + فیلم

مرگ غم انگیز یک مار پیتون حامله+عکس

نماینده ایران رئیس فدراسیون آسیا و نائب رئیس اول فدراسیون جهانی کیک بوکسینگ شد

ورود ادکلن های اعتیادآور به جزیره کیش / پلیس هوشیارانه محموله ها را توقیف کرد

 

پوستر آمریکایى فیلم فروشنده را ببینید +عکس

ماجرای مشت زدن بازیگر معروف به صورت دونالد ترامپ+عکس

گفتگو با کارگردان و بازیگران فیلم طلوع سیاره میمون‌ها + فیلم

نقاشی هنرمندانه روی برگه بازجویی یک متهم / من دزد نیستم

نخستین عکس آقای بازیگر پس از جدایی از همسرش

نگار جواهریان علاوه بر بازیگری دو شغل دیگر هم دارد! +عکس

ممنوع التصویر شدن مجری سرشناس ایرانی بخاطر فعالیت در فضای مجازی +عکس

حمله اینستاگرامی علیرضا حیدری به رضا رشیدپور در حمایت از عباس جدیدی +عکس

تصویر خاص جواد رضویان در آغوش بلند قامت ترین قهرمان ورزش ایران +عکس

سانسور دروازه بان تیم ملی در برنامه علی ضیا به خاطر موی بلند؟ +عکس

بازیگر معروف ایرانی: گفتند سر کلاس نیا چون برای بقیه بد آموزی داری +عکس

 

کدخبر: 229455 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟